إِجحاف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
إِجحاف یا
جَحف (به فتح جیم) یکی از
مفردات نهج البلاغه، به معنای بردن و مستاصل کردن و تکلیف ما لا یطاق کردن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در نامهای خطاب به
مالک اشتر و حق والی و
رعیّت، از این واژه استفاده نموده است.
إِجحاف یا
جَحف (به فتح جیم)
به معنای بردن و مستاصل کردن و
تکلیف ما لا یطاق کردن آمده است.
اجحاف با «باء» متعدی میشود. چنانکه گفته میشود: «
اجحف به: ذهب به».
همچنین «
اجحف الدهر بالناس: استاصلهم».
برخی از مواردی که در
نهج البلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) به مالک اشتر مینویسد: محبوبترین کارها در نزد تو آن باشد که حدّ وسط و حق است و عدالت عمومی و جالب رضایت رضایت رعیّیت باشد.
«فَاِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ بِرِضَی الْخَاصَّةِ، وَاِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ یُغْتَفَرُ مَعَ رِضَی الْعَامَّةِ»؛
«نارضایتی عمومی خوشنودی خواصّ را میبرد و با رضایت عامّه نارضایتی خواصّ مانعی ندارد».
امام (علیهالسلام) در رابطه با حق والی و رعیّت فرموده:
«وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِيَّةُ وَ الِيَهَا، أَوْ أَجْحَفَ الْوَالِي بِرَعِيَّتِهِ، اخْتَلَفَتْ هُنَالِكَ الْكَلِمَةُ ...»؛
«آنگاه كه رعيت بر والى خويش چيره گردد و يا رئيس حكومت بر رعايا اجحاف نمايد (نظام بر هم مىخورد و) هماهنگيها از هم مىپاشد».
در اینجا «اجحاف» به معنی
ظلم است که با معنای اصلی منافاتی ندارد.
آن حضرت همچنین در
نامه ۲۵، فرموده است:
«وَ لاَ تُوَکِّلْ بِها اِلاَّ نَاصِحاً شَفِیقاً، وَ اَمِیناً حَفِیظاً، غَیْرَ مُعَنِّف وَ لاَ مُجْحِف، وَ لاَ مُلْغِب وَ لاَ مُتْعِب»؛
«چوپانى گوسفندان و شتران را جز به شخص خيرخواه و مهربان و امين و حافظ (كه نه سختگير است و نه اجحافگر؛ نه تند مىراند و نه حيوانات را خسته مىكند) مسپار».
این واژه پنج بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جحف»، ص۲۰۳.