• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أیقاظ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أیقاظ: (وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا)
أیقاظ: به فتح همزه، جمع «يقظ» (به فتح اول و كسر دوم) به معنى «بيداران» است.
از ماده «يقظ» (بر وزن مغز) به معنى «بيدار شدن» است.
نقطه مقابل ايقاظ، «رقود» است به معنى «خفتگان» است.
هر دو واژه در آيه مورد بحث به كار رفته و توصيف حال اصحاب کهف در غار است كه چون به آن‌ها نگاه مى‌كردى چنين مى‌پنداشتى كه بيدارند، در حالى كه به خواب فرورفتگان بودند.
زيرا خواب آن‌ها يک خواب عادى و معمولى نبود و اين نشان مى‌دهد كه چشمان آن‌ها كاملا باز بوده است، درست همانند يک انسان بيدار.
اين حالت استثنایى شايد براى آن بوده كه حيوانات موذى به آنان نزديک نشوند، چرا كه از انسان بيدار مى‌ترسند و يا به خاطر اين‌كه منظره رعب‌انگيزى پيدا كنند كه هيچ انسانى جرأت نكند به آن‌ها نزديک شود كه اين خود يک سپر حفاظتى براى آن‌ها بوده است.



به موردی از کاربرد أیقاظ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - أیقاظ (آیه ۱۸ سوره كهف)

(وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ وَ كَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا)
(و اگر به آن‌ها نگاه مى‌كردى آن‌ها را بيدار مى‌پنداشتى؛ در حالى كه در خواب فرو رفته بودند. و ما آن‌ها را به سمت راست و چپ مى‌گردانديم تا بدنشان سالم بماند و سگ آن‌ها مانند نگهبان دست‌هاى خود را بر دهانه غار گشوده بود. اگر از حال آنان آگاه مى‌شدى، از آنان مى‌گريختى و تمام وجودت را وحشت فرا مى‌گرفت!)

۱.۲ - أیقاظ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه ايقاظ جمع يقظ و يقظان (بيدار) و كلمه رقود جمع راقد (خواب رفته) است. و در كلام اشاره است به اين‌كه در حال خواب چشم‌هايشان باز بوده است، زيرا مى‌فرمايد: تو آنان را بيدار خيال مى‌كنى ولى خوابند.

۱. کهف/سوره۱۸، آیه۱۸.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۲۹۳.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۲، ص۳۶۹.    
۴. کهف/سوره۱۸، آیه۱۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۹۵.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۵۵.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۵۵.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۰۳.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أیقاظ»، ج۴، ص۷۷۳.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره کهف | لغات قرآن




جعبه ابزار