أُمَّت (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أُمَّت یا
أُمَّة (به ضم الف و فتح و تشدید میم) یکی از مفردات
نهج البلاغه، به معنای گروه و جماعت متشکل میباشد.
در بیان
حضرت علی (علیهالسلام) در نامهاش به
مالک اشتر، معرفی لشکر
ابلیس و در خطابش به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از دفن
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)، این کلمه، مورد استفاده قرار گرفته است.
أُمَّت یا
أُمَّة به معنای گروه و جماعت متشکل آمده است؛ این کلمه از «امّ» به معنی قصد است.
راغب در
مفردات گوید: امّت هر جماعتی است که یک چیز، آنها را متحد کند.
مانند:
دین یا زبان یا مکان مثلاً: در آیه
(قالَ ادْخُلوا فی اُمَمٍ قَدْ) وجه مشترک
شرک و
کفر است.
این کلمه در نهج البلاغه پیوسته در معنی فوق به کار رفته است.
در میان
خطبهها و
نامههای نهج البلاغه حضرت امیر (علیهالسلام) در مواردی از کلمه استفاده نموده است که عبارتند از:
آن حضرت (علیهالسلام) در فرمان مالک چنین فرموده است:
«لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لا يُؤْخَذُ لِلضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَعْتِع.» «از حاجتمندان
خشونت و
عجز از سخن گفتن را تحمّل کن، (اگر خشونت کردند ناراحت مباش و اگر از بیان مطلب عاجز شدند
خشم مگیر) و تنگی را از آنها کنار کن.»
و در رابطه با
اهل بیت (علیهمالسّلام) میفرماید:
«لا یُقاسُ بِآلِ مُحَمَّد (علیهالسّلام) مِنْ هذِهِ الاُمَّةِ اَحَدٌ... هُمْ اَساسُ الدّینِ... الاْنَ اِذْ رَجَعَ الحَقُّ اِلَی اَهْلِهِ وَ نُقِلَ اِلَی مُنْتَقَلِهِ.» «احدی از این
امّت را با
آل محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مقایسه نتوان کرد... آنها اساس دینند... هم اکنون
حق به اهلش برگشته و دوباره به جایی که از آنجا منتقل شده بود بازگردیده است.»
امام (علیهالسلام) در بیانی دیگر دربارهی ابلیس فرمودهاند:
«فاحْذَروا عَدُوَّ اللهِ اَنْ یُعْدِیَکُمْ بِدائِهِ وَ اَنْ یَسْتَفِزَّکُمْ بِنِدائِهِ وَ اَنْ یُجْلِبَ عَلَیْکُمْ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ.... فَاِنَّ لَهُ مِنْ کُلِّ اُمَّة جُنوداً و اَعْواناً وَ رَجِلاً وَ فُرْساناً.» «بندگان
خدا بترسید از شیطان که
دشمن خدا است. مبادا که درد خود را به شما برساند و با ندایش شما را بر انگیزاند و با سواران و پیادگان خویش به شما حمله کند، زیرا او را از هر امّتی لشکریان و یارانی است و پیادگان و سوارانی دارد.»
و بعد از دفن
فاطمه (علیهاالسّلام) خطاب به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چنین فرمود:
«وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ [
بِتَضافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِها]
فَأَحْفِها السُّؤالَ وَ اسْتَخْبِرْها الْحالَ.» «به زودی خبر میدهد تو را دخترت از همکاری و جمع شدن
امّت بر
ظلم او، از او مشروحاً سئوال کن و از احوالش خبر بگیر.»
در مقام ناليدن از مردم فرموده:
«وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الاُْمَمُ تَخافُ ظُلْمَ رُعاتِها، وَ أَصْبَحْتُ أَخافُ ظُلْمَ رَعِيَّتي.» «امّتها از
ظلم حكومتهاى خود مىترسند ولى من از ظلم
رعيت خود مى
ترسم.»
مواردی از این مادّه در «نهجالبلاغه» به کار رفته است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «امّه»، ص۷۶-۷۷.