أَیّٰامِ اَللّٰهِ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أَیّٰامِ اَللّٰهِ:
(وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ) أَیّٰامِ اَللّٰهِ: به معناى «
روزهاى خدا» است.
مسلّما همه
روزها، ايام الهى است، همانگونه كه همه مكانها متعلق به خداست.
اگر نقطه خاصى به نام بيت اللّه (خانه
خدا) ناميده شده، دليل بر ويژگى آن است.
همچنين عنوان
«ايّام اللّه» مسلما اشاره به
روزهاى مخصوصى است كه امتياز، روشنايى و درخشش فوقالعادهاى دارد.
به موردی از کاربرد
أَیّٰامِ اَللّٰهِ در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ) (ما
موسی را با
آیات و
معجزات خود فرستاديم؛ و دستور داديم: قومت را از تاريكىها به سوى نور خارج ساز؛ و «ايّام اللّه»
روزهاى [
خاص الهى ] را به آنان يادآورى كن. در اين، نشانههايى است براى هر شكيباى شكرگزار.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: شكى نيست كه مراد از ايام ، ايام مخصوصى است، نسبت دادن ايام مخصوص به
خدا با اينكه همه ايام و همه موجودات از خداست، حتما به خاطر حوادثى است كه در آن ايام مخصوص به وجود آمده و امر
خدای تعالی را ظاهر ساخته است، كه در ديگر ايام چنين ظهورى رخ نداده است، پس به طور مسلم مقصود از ايام
خدا، آن زمانهايى است كه امر
خدا و آيات وحدانيت و سلطنت او ظاهر شده، و يا ظاهر مىشود، مانند
روز مرگ، كه در آن
روز سلطنت آخرتى
خدا هويدا مىگردد، و اسباب دنيوى از سببيت و تاثير مىافتند، نيز مانند
روز قيامت كه هيچ كس براى ديگرى مالک چيزى نيست و براى كسى كارى نمىتواند بكند، و همه امور، تنها به دست
خدا است، و نيز مانند ايامى كه
قوم نوح،
عاد و
ثمود در آن ايام به هلاكت رسيدند، چون اين گونه ايام، ايامى هستند كه قهر و غلبه الهى در آن ظاهر گشته، و عزت خدايى، خودنمايى كرده است.
ممكن هم هست ايام ظهور رحمت و نعمت الهى، جزء اين ايام بوده باشد، البته آن ايامى كه نعمتهاى الهى آن چنان ظهورى يافته كه در ديگر ايام به آن روشنى نبوده است، مانند
روزى كه حضرت نوح و يارانش از كشتى بيرون آمدند و مشمول سلام و بركات
خدا شدند، و
روزى كه
ابراهیم (علیهالسلام) از آتش نجات يافت، و امثال اينها، زيرا اينگونه ايام، مانند ايام مذكور ديگر، در حقيقت نسبتى به غير
خدا نداشته، بلكه ايام
خدا و منسوب به اويند، هم چنان كه ايام امتها و اقوام را به آنها نسبت داده، كه از آن جمله است ايام عرب، مانند
روز ذى قار و
روز فجار و
روز بعاث و امثال اينها.
و اينكه بعضى
از مفسرين، ايام اللَّه را به ايام ظهور نعمتهاى
خدا اختصاص داده، و آيات بعدى سوره را كه درباره نعمتهاى
خدا است دليل خود گرفتهاند و نيز مفسرين
ديگرى كه ايام مذكور را به ايام عذابهاى
خدا اختصاص دادهاند، راه درستى نرفتهاند، چون هيچ وجهى براى اين دو اختصاص نيست، و همانطور كه گفتيم سياق كلام، سياق بيانى است كه عزت
خدا اقتضا دارد و مقتضاى عزت
خدا، هم نعمت دادن و هم عذاب كردن است.
عنوان «
ايّام اللّه» مسلما اشاره به
روزهاى مخصوصى است كه امتياز، روشنايى و درخشش فوقالعادهاى دارد.
به همين جهت مفسران در تفسير آن احتمالات مختلفى دادهاند:
• بعضى گفتهاند اشاره به روزهاى پيروزى پيامبران پيشين و امّتهاى راستين آنها مىباشد و روزهايى كه انواع نعمتهاى الهى بر اثر شايستگيها شامل حال آنها شده است.
• بعضى گفتهاند اشاره به روزهايى است كه خداوند اقوام سركش (مانند قوم عاد و ثمود) را به زنجير عذاب كشيده و طاغوتها را با يک فرمان درو كرده است.
• بعضى اشاره به هردو قسمت دانستهاند، امّا اصولا نمىتوان اين تعبير گويا و رسا را محدود ساخت، «ايّام اللّه»، تمام روزهايى است كه داراى عظمتى در تاريخ زندگى بشر است.
• هر روز كه يكى از فرمانهاى خدا در آن چنان بدرخشد كه بقيه امور را تحت الشعاع خود قرار دهد از ايام اللّه است.
• هر
روز كه فصل تازهاى در زندگى انسانها گشوده و درس عبرتى به آنها داده شود و ظهور و قيام پيامبرى در آن بوده باشد و يا
طاغوت،
فرعون و يا هر گردنكشى در آن
روز به قعر دره نیستی فرستاده شود و خلاصه هر
روز که
حق و عدالتی برپا شود،
ظلم و بدعتی فرو نشیند همه آنها از ایّام الله است.
در رواياتى كه از
ائمۀ معصومین (علیهالسلام) به ما رسيده، «ايّام اللّه» به
روزهاى گوناگونى تفسير شده است:
در حديثى از
امام باقر (علیهالسلام) مىخوانيم كه فرمود:
«ايّام اللّه، يوم يقوم القائم (علیهالسلام)) و يوم الكّرة و يوم القيامة» «ايام اللّه،
روز قیام مهدى موعود و
روز رجعت و
روز قیامت است.
در تفسير على بن ابراهيم آمده كه «ايّام اللّه» سه
روز است،
روز قيام
مهدی (علیهالسلام) و
روز مرگ و
روز رستاخيز است.
در حديث ديگرى از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانيم: «ايّام اللّه (
روزهاى) نعمتهاى او و آزمايشهاى او به وسيله بلاهاى اوست.
همانگونه كه بارها گفتهايم، هرگز اينگونه احاديث دليل بر انحصار نيست، بلكه بيان قسمتى از مصداقهاى روشن است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أَیّٰامِ اَللّٰهِ»، ج۴، ص۸۰۶.