أَهِلَّه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أَهِلَّه: (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الأَهِلَّةِ) «أَهِلَّه» جمع «
هلال» به معناى ماه در
شب اول و دوم است.
بعضى گفتهاند: در سه
شب نخستين «هِلال» نام دارد و بعداً به آن «قَمَر» مىگويند و بعضى بيش از آن را هلال ناميدهاند.
(يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) (درباره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مىكنند؛ بگو: «آنها، بيان اوقات و تقويم طبيعى براى نظام زندگى مردم و تعيين وقت حج است». و كار نيک، آن نيست كه از پشت خانهها وارد شويد آنچنان كه در
جاهلیت در حال احرام مرسوم بود؛ بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد و از در خانهها وارد شويد و تقوا پيشه كنيد، تا رستگار گرديد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه (اهله) جمع هلال است كه به معناى قرص
قمر در
شب اول و به طورى كه گفتهاند اول و دوم ماه است، يعنى وقتى كه از زير شعاع شمس بيرون مىآيد، البته بعضى
شب سوم را هم اضافه كردهاند، بعضى ديگر گفتهاند: قرص قمر را از اول ماه هلال مىگويند تا وقتى كه متحجر شود، يعنى به صورت دايرهاى درآيد، كه يک طرفش همان هلال
شبهاى قبل است و بقيهاش را خطى نورانى تشكيل مىدهد، بعضى ديگر گفتهاند: اين اطلاق هم چنان ادامه دارد تا زمانى كه نورش بر ظلمت
شب غلبه كند، اين در
شب هفتم است، كه بعد از آن ديگر هلالش نمىگويند، بلكه قمرش مىخوانند، در
شب چهاردهم بدرش مىگويند و اسم عموميش نزد عرب زبرقان است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «أَهِلَّه»، ص۸۸.