أَنْکاث (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَنْکَاث: (مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ اَنْکَاثا) «اَنْکَاث» جمع
«نِکْث» (بر وزن قسط) به معنای باز گشودن پشم و مو بعد از تابیدن است؛ و به گشودن نخهای لباسهایی که از پشم و مو بافته شده نیز گفته میشود. در این که
«اَنْکَاث» چه محلی از اعراب دارد، بعضی آن را حال تاکیدی، و بعضی آن را مفعول دوم برای
«نَقَضَتْ» دانستهاند،
«اَیْ جَعَلَتْ غَزْلَها اَنْکَاثاً».
(وَلا تَكُونُواْ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ مَا كُنتُمْ فيهِ تَخْتَلِفُونَ) (همانند آن زن سبك مغز نباشيد كه پشمهاى تابيده خود را، پس از استحكام، وا مىتابيد! درحالى كه سوگندها و پيمان خود را وسيله خيانت و فساد در ميان خود قرار مىدهيد؛ بخاطر اينكه گروهى، جمعيّتشان از گروه ديگر بيشتر است و كثرت دشمن را بهانهاى براى شكستن
بیعت با
پیامبر مىشمريد.
خدا شما را با اين وسيله مىآزمايد؛ و به
یقین روز
قیامت، آنچه را در آن اختلاف داشتيد، براى شما روشن مىسازد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: نقض كه مقابلش واژه ابرام است، به معناى افساد چيزى است كه محكم شده از قبيل طناب يا فتيله و امثال آن، پس نقض چيزى كه ابرام شده مانند حل و گشودن. چيزى است كه گره خورده است، و كلمه
نكث به معناى نقض است، و در
مجمع البیان گفته: و هر چيزى كه بعد از تابيده شدن و يا رشته شدن نقض گردد، آن را
انكاث مىگويند، چه طناب باشد و چه رشته.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أَنْکاث»، ص۸۲.