أَنْعَمَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أَنْعَمَ:(أَنْعَمَها عَلَى قَوْمٍ) «أَنْعَمَ» از
باب افعال و از مادّۀ «
نعمة» (به فتح نون
مصدر است) يعنى در
رفاه و آسودگى زيستن و به هرگونه خوشى و
رفاه و
خیر و نيكى كه آدمى را در
زندگی نصيب مىشود اطلاق شده است. و «
انعام» يعنى «بخشيدن»،
انعم عليه، يعنى به او نيكى و بخشش كرد و اين اختصاص به ذو العقول دارد، چنانكه نمىتوان گفت: انعمت على الفرس. «به
اسب نيكى و بخشش كردم».
خداوند به تناسب شايستگیها و لياقتهاى بندگان خويش،
نعمتهاى مادى و معنوى در اختيارشان قرار داده است و هركس
نعمتهاى الهى را
وسیله تكامل خويش سازد و آن را در مسير
حق به كار برد، نعمتش پايدار مىماند، بلكه افزون مىشود، امّا هنگامى كه اين مواهب وسيلهاى براى
طغیان و
ظلم و بيدادگرى شود خداوند
نعمتها را از او مىگيرد و يا آن را تبديل به
بلا و مصيبت مىكند، بنابراين دگرگونیها همواره از ناحيه ماست وگرنه مواهب الهى زوالناپذير است.
به موردی از کاربرد «
أَنْعَمَ» در
قرآن، اشاره میشود:
(ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَها عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرواْ ما بِأَنفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللّهَ سَميعٌ عَليمٌ) «اين، بخاطر آن است كه خداوند، هيچ
نعمتى را كه به گروهى داده، تغيير نمى دهد؛ مگر آن كه آنها خودشان را تغيير دهند؛ و خداوند، شنوا و داناست.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَها عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرواْ ما بِأَنفُسِهِمْ) يعنى عقابى كه خداوند معاقبين را با آن
عذاب مىكند هميشه به دنبال
نعمت الهىاى است كه خداوند
قبل از آن عقاب ارزانى داشته، به اين طريق كه
نعمت را برداشته
عذاب را به جايش مىگذارد و هيچ
نعمتى از
نعمتهاى الهى به
نقمت و عذاب مبدل نمىشود مگر بعد از تبدل محلش كه همان نفوس انسانى است، پس
نعمتى كه خداوند آن را بر قومى ارزانى داشته وقتى به آن
قوم افاضه مىشود كه در نفوسشان استعداد آن را پيدا كنند و وقتى از ايشان
سلب گشته و مبدل به نقمت و عقاب مىشود كه استعداد درونيشان را از
دست داده و نفوسشان مستعد عقاب شده باشد.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات
قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «
أنعم»، ج۴، ص ۴۸۱.