أَنْداد (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَنْداد: (فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ اَنْداداً) «اَنْداد» جمع
«ندّ» (بر وزن ضدّ) به معنای شریک و شبیه، به تعبیر دقیقتر چنان که در «
مفردات»
میگویند
: «ندّ» و
«ندید» به معنای چیزی است که از نظر
گوهر و ذات شریک و شبیه چیز دیگری باشد؛ و جمع
«نِدّ» به معنای
«مثل» است. ولی آنگونه که
«راغب» در «مفردات» و
«زبیدی» در
«تاج العروس» (از بعضی از اهل
لغت) نقل کردهاند
«نِدّ» به چیزی گفته میشود که شباهت جوهری به چیز دیگری دارد؛ ولی
«مثل» به هر گونه شباهت اطلاق میشود. بنابراین
«نِدّ» معنای عمیقتر و رساتری از
«مثل» دارد.
(الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشًا وَ السَّمَاء بِنَاء وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ) (آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان (جوّ زمين) را سقفى بر فرازتان قرار داد؛ و از آسمان آبى فروفرستاد؛ و بوسيله آن، ميوهها و انواع محصولات را براى روزى شما روياند. بنابراين، براى
خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه مىدانيد هيچ يك از آنها، نه شما را آفريده، و نه روزى مىدهند)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه (انداد) جمع (
ند) بر وزن مثل، و نيز بمعناى آنست، و اينكه جمله:
(و انتم تعلمون) را مقيد بقيد خاصى نكرد، و نيز آن را بصورت جمله حاليه از جمله:
(فلا تجعلوا) آورد، شدت تاكيد در نهى را مىرساند، و مىفهماند: كه آدمى علمش بهر مقدار هم كه باشد، جائز نيست براى خدا مثل و مانندى قائل شود، در حالى كه خداى سبحان او را و نياكان او را آفريده، و نظام كون را طورى قرار داده كه رزق و بقاء او را تامين كند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَ الَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَ لَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا وَ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ) (بعضى از مردم، غير از خداوند همتايانى براى پرستش انتخاب مىكنند؛ و آنها را همچون خدا دوست دارند. امّا كسانى كه
ایمان آوردهاند، محبتشان به خدا، شديدتر است. وكسانى كه ستم كردند، و معبودى غير خدا برگزيدند، هرگاه
عذاب الهى را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمامِ
قدرت، از آنِ خداست؛ و خداوند، سخت كيفر است؛)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: چون قبلا فرموده بود: (معبود شما تنها و تنها اللَّه است)، در اينجا بايد طورى شريك گرفتن را از بعضى
حکایت كند كه بفهماند اين شريك گرفتنشان مناقض با آن انحصار است و كسى كه بغير خدا، خدايى مىگيرد، بدون هيچ مجوزى آن انحصار را شكسته است و چيزى را خدا گرفته كه ميداند اله نيست، تنها انگيزهاش بر اين كار پيروى
هوی و هوس و توهين و بى اعتنايى بحكم
عقل خودش است، و به همين جهت براى اينكه به چنين كسى توهين كرده باشد و او را ناچيز شمرده باشد، كلمه (انداد) را نكره آورد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ جَعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا لِّيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ) (آنها براى خدا همتايانى قرار دادهاند، تا مردم را از راه او منحرف و گمراه سازند؛ بگو: «چند روزى از زندگى
دنیا و لذات آن بهره گيريد؛ امّا سرانجام كار شما رفتن به سوى آتش
دوزخ است!» )
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه انداد جمع
ند و به معناى مثل است. و مقصود از آن، معبودهايى است كه كفار از ميان
ملائکه و
جن و انس به جاى خدا براى خود، اتخاذ كردند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ إِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ) (هنگامى كه به
انسان زيانى رسد، پروردگار خود را مىخواند در حالى كه به سوى او باز مىگردد؛ امّا هنگامى كه نعمتى از جانب خويش به او عطا كند، آنچه را بخاطر آن قبلًا خدا را مىخواند از ياد مىبرد و براى خداوند همتايانى قرار مىدهد تا مردم را از راه او گمراه سازد؛ بگو: «چند روزى از
کفر و ناسپاسى خود بهرهگير كه به يقين از دوزخيانى!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه اندادا به معناى امثال است، و مراد از آن -به طورى كه گفته شده- بتها و رب النوعهاى آنهاست.... و بعيد نيست كه مراد از انداد مطلق اسبابى باشد كه بشر بر آنها اعتماد نموده، و آرامش درونى پيدا مىكند و در نتيجه از خدا غافل مىماند. و يكى از آن اسباب، بتهاى بتپرستان است، چون آيه شريفه همه انسانها را به اين وصف معرفى مىكند، و همه انسانها بتپرست نيستند، اگر چه مورد آيه كفارند، اما مورد مخصص نمىشود و باعث نمىگردد كه بگوييم منظور از آيه هم همين مورد خاص است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أَنْداد»، ص۷۸.