بهنظر ابنابی الحدید مراد از «مکذّب» ابوسفیان است که ۲۱ سال رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را تکذیب کرد. ابن میثم و محمد عبده گفتهاند: آن ابوجهل است که از بنی امیّه بود، اسداللّه حمزه است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را این لقب داد، اسد الاحلاف ابوسفیان است، که قبایل مشرک را همپیمان کرده و در جنگ خندق به مدینه آورد چنانکه محمد عبده گفته است، ابنابی الحدید او را عتبة بن ربیعه میداند. راجع به «صبیة النار» باید دانست، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از جنگ بدر، خواست عقبة بن ابیمعیط را که پیر شده بود بکشد، عقبه به امید آن که آن حضرت را به عطوفت درآورد و از قتلش بگذرد گفت: «من للصّبیة یا محمد؟» یعنی اگر مرا بکشی اطفالم را چه کسی تکفل خواهد کرد؟ حضرت فرمود: «النار». و در نقل ابن میثم فرمود: «و لک و لهم النار» به قولی منظور اولاد مروان بن حکم است که بعد از بلوغ، اهل آتش شدند؛ چراکه در آن وقت بچّه بودند. خیر النساء حضرت فاطمه (سلاماللّهعلیها) و «حمالة الحطب» امّ جمیل دختر حرب عمّۀ معاویه و زن ابولهب است. برای مطالعه نامه به این منبع رجوع شود: که مرحوم رضی فرموده: «وَ هُوَ مِن مَحاسِن الکُتُب.»