أَتقاکُم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أَتقاکُم:(عِندَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ) «أَتقاکُم» واژۀ «اتقى»
اسم تفضیل به معنى «پارساتر و پرهيزگارتر» است؛ از مادۀ «وقاية» به معنى كوشش در
حفظ و نگهدارى چيزى است.
خداوند در اين
آیه:
(إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اَللّٰهِ أَتْقاكُمْ)، قلم سرخ بر تمام امتيازات ظاهرى و مادى كشيده و اصالت و واقعيت را به مسألۀ
تقوا و پرهيزگارى و خداترسى مىدهد و مىگويد براى تقرب به خدا و نزديكى به ساحت مقدس او هيچ امتيازى جز تقوا مؤثر نيست، چرا كه تقواى الهى تنها معيار ارزش
انسان است و ارزشهاى كاذب از قبيل نژاد و
مال و مناطق جغرافيايى و غيره جاى آن را نمىگيرد، هرچند در آشفته بازار جوامع كنونى اين ارزش اصيل به
دست فراموشى سپرده شده است.
به موردی از کاربرد «أَتقاکُم» در
قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثَى وَ جَعَلْناكُمْ شُعوبًا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ) «اى مردم! ما شما را از يک
مرد و
زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرارداديم تا يکديگر را بشناسيد؛ اينها ملاک برترى نيست، گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ به
یقین خداوند دانا و آگاه است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ) اين جمله مطلب تازهاى را بيان مىكند، و آن عبارت از اين است كه چه چيزى نزد خدا احترام و ارزش دارد.
تا قبل از اين جمله مىفرمود:
مردم از اين جهت كه مردمند همه با هم برابرند، و هيچ اختلاف و فضيلتى در بين آنان نيست، و كسى بر ديگرى برترى ندارد، و اختلافى كه در خلقت آنان ديده مىشود كه شعبه شعبه و قبيله
قبیله هستند تنها به اين منظور در بين آنان به
وجود آمده كه يکديگر را بشناسند، تا اجتماعى كه در بينشان منعقد شده نظام بپذيرد، و ائتلاف در بينشان تمام گردد، چون اگر شناسايى نباشد، نه پاى تعاون در كار مىآيد و نه ائتلاف، پس غرض از اختلافى كه در
بشر قرار داده شده اين است، نه اينكه به يکديگر تفاخر كنند، يكى به
نسب خود ببالد، يكى به سفيدى پوستش
فخر بفروشد، و يكى به خاطر همين امتيازات موهوم، ديگران را در بند بندگى خود بكشد، و يكى ديگرى را استخدام كند، و يكى بر ديگرى استعلا و بزرگى بفروشد، و در نتيجه كار بشر به اينجا برسد كه فسادش ترى و خشكى عالم را پر كند، و
حرث و
نسل را نابود نموده، همان اجتماعى كه دواى دردش بود، درد بى درمانش شود.
در اين جمله مىخواهد امتيازى را كه در بين آنان بايد باشد بيان كند، اما نه امتياز موهوم، امتيازى كه نزد خدا امتياز است، و حقيقتا
کرامت و امتياز است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اتقاکم»، ج۴، ص ۷۱۳.