• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أعناق (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اعناق: (فَظَلَّتْ اَعْنَاقُهُمْ)
«اعناق» جمع‌ «عُنُق» به معنای گردن در فارسی، و «رقبه» و «عنق» در عربی به خاطر این که عضو مهم بدن انسان است، به صورت کنایه از خود انسان ذکر می‌شود، فی‌المثل افراد یاغی را گردن‌کش و افراد زورگو را گردن کلفت، و افراد ناتوان را گردن شکسته می‌گویند!. البته، در تفسیر «اعناق» در اینجا احتمالات دیگری نیز داده‌اند؛ از جمله این که‌ «اعناق» به معنای‌ «رؤسا»، یا به معنای‌ «گروهی از مردم» می‌باشد، که همه این احتمالات ضعیف است.



(إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ)
(اگر ما اراده کنیم، از آسمان بر آنان آیه‌ای نازل می‌کنیم که گردن‌هایشان در برابر آن بی اختیار خاضع گردد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه «فظلت» از ظل است که یکی از افعال ناقصه است که اسم و خبر می‌گیرد و در اینجا اسمش کلمه «اعناقهم» و خبرش «خاضعین» می‌باشد و اگر فرمود: گردن‌هایشان خاضع می‌شود و نسبت خضوع را به گردن‌های مشرکین داده با اینکه خضوع وصف خود ایشان است، از این باب است که در حال خضوع، اولین عضو از انسان که حالت درونی خضوع را نشان می‌دهد گردن است که سر را زیر می‌افکند، پس این نسبت از باب مجاز عقلی است و معنای آیه این است که: اگر می‌خواستیم آیه‌ای بر ایشان نازل کنیم که ایشان را خاضع نماید و مجبور به قبول دعوتت کند و ناگزیر از ایمان آوردن شوند نازل می‌کردیم و به ناچار خاضع می‌شدند، خضوعی روشن که انحنای گردن‌هایشان از آن خبر دهد.
بعضی‌ از مفسرین گفته‌اند: مراد از اعناق، جماعت‌ها است (چون عنق به معنای‌ جماعت نیز آمده). بعضی‌ دیگر گفته‌اند: مراد رؤسا و پیشتازان مشرکین است. بعضی‌ دیگر گفته‌اند: در اینجا مضافی حذف شده و تقدیر کلام «فظلت اصحاب اعناقهم خاضعین» پس گردن‌داران ایشان خاضع شوند، بوده، که این قول اخیر از همه بی‌معناتر است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۹۰.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۹۱.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۱۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۲۰۹.    
۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۴.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۷.    
۸. آلوسی، شهاب الدین، تفسیر روح المعانی، ج۱۹، ص۵۹.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۴۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۵۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۸.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أعناق»، ص۵۴.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره شعراء | لغات قرآن




جعبه ابزار