آیین اهل مدین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیین و
دین اهل مدین، آیینی غیر از آیین توحیدی
شعیب علیهالسّلام بود، و آنها در
پرستش غیر
خدا از پدرانشان،
تقلید میکردند، و منکر
قیامت بودند.
اهل مدین، دارای آیینی غیر از آیین توحیدی شعیب علیهالسّلام بودند:
قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یـشعیب والذین ءامنوا معک من قریتنآ او لتعودن فی ملتنا... «اشراف زورمند و متکبر از
قوم او گفتند: «ای شعیب! به یقین، تو و کسانی را که به تو
ایمان آورده اند، از
شهر و دیار خود بیرون خواهیم کرد، یا به
آیین ما بازگردید!”گفت: «آیا (میخواهید ما را بازگردانید) اگر چه مایل نباشیم؟»
اهل مدین در پرستش غیر خدا از پدرانشان،
تقلید میکردند:
والی مدین اخاهم شعیبا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره... «و به سوی مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، که جز او معبودی ندارید!. ...»
والی مدین اخاهم شعیبا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره... «و بسوی «مدین» برادرشان شعیب را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! خدا را
پرستش کنید، که جز او،
معبود دیگری برای شما نیست! پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به
کم فروشی نزنید)! من (هم اکنون) شما را در
نعمت می بینم (ولی) از
عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم» قالوا یـشعیب اصلوتک تامرک ان نترک ما یعبد ءابآؤنآ... «گفتند: «ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می دهد که آنچه را پدرانمان می پرستیدند، ترک کنیم یا آنچه را می خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟! تو که مرد بردبار و فهمیده ای هستی»
و الی مدین اخاهم شعیبا فقال یـقوم اعبدوا الله... «و ما بسوی «مدین»، برادرشان «شعیب» را فرستادیم گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، و به روز بازپسین امیدوار باشید، و در
زمین فساد نکنید!»
اهل مدین به آیین خود، حتی پس از رسالت
شعیب علیهالسّلام تا گرفتار شدنشان به
عذاب باقی ماندند:
قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یـشعیب والذین ءامنوا معک من قریتنآ او لتعودن فی ملتنا قال اولو کنا کـرهین «اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: «ای شعیب! به یقین، تو و کسانی را که به تو ایمان آورده اند، از شهر و دیار خود بیرون خواهیم کرد، یا به آیین ما بازگردید!”گفت: «آیا (میخواهید ما را بازگردانید) اگر چه مایل نباشیم؟» فاخذتهم الرجفة فاصبحوا فی دارهم جـثمین. «سپس
زمین لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان بصورت اجسادی بی جان در خانه هاشان مانده بودند.»
والی مدین اخاهم شعیبا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره..
قالوا یـشعیب اصلوتک تامرک ان نترک ما یعبد ءابآؤنآ... «گفتند: «ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می دهد که آنچه را پدرانمان می پرستیدند، ترک کنیم یا آنچه را می خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟! تو که مرد بردبار و فهمیده ای هستی»
ولما جآء امرنا... واخذت الذین ظـلموا الصیحة.... . «و ما در هیچ شهر و آبادی پیامبری نفرستادیم مگر اینکه اهل آن را به ناراحتیها و خسارتها گرفتار ساختیم شاید (به خود آیند، و به سوی خدا) بازگردند و
تضرع کنند!»
آیین اهل مدین، بر انکار
قیامت بنا نهاده شده بود:
والی مدین اخاهم شعیبا فقال یـقوم اعبدوا الله وارجوا الیوم الاخر ولاتعثوا فی الارض مفسدین. «و ما بسوی «مدین»، برادرشان «شعیب» را فرستادیم گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، و به روز بازپسین امیدوار باشید، و در زمین فساد نکنید!»
ترک آیین اهل مدین، از دیدگاه
مؤمنان عملی پسندیده و بازگشت به آن،
افترا بر خدا و عملی غیرممکن بود:
قد افترینا علی الله کذبا ان عدنا فی ملتکم بعد اذ نجیـنا الله منها وما یکون لنآ ان نعود فیهآ الا ان یشآء الله... «اگر ما به آیین شما بازگردیم، بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده، به خدا
دروغ بسته ایم و شایسته نیست که ما به آن بازگردیم مگر اینکه خدایی که
پروردگار ماست بخواهد
علم پروردگار ما، به همه چیز احاطه دارد. تنها بر خدا
توکل کرده ایم. پروردگارا! میان ما و قوم ما بحق داوری کن، که تو بهترین داورانی!»
آیین اهل مدین، آیینی منفور در دیدگاه شعیب علیهالسّلام و پیروانش بود:
قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یـشعیب والذین ءامنوا معک من قریتنآ او لتعودن فی ملتنا قال اولو کنا کـرهین. «اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: «ای شعیب! به یقین، تو و کسانی را که به تو ایمان آورده اند، از شهر و دیار خود بیرون خواهیم کرد، یا به آیین ما بازگردید!”گفت: «آیا (میخواهید ما را بازگردانید) اگر چه مایل نباشیم؟»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۴۳۴، برگرفته از مقاله «آیین اهل مدین».