آیه بعث
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیه عبث به آیه ۱۱۵ مؤمنون، درباره عبث نبودن آفرینش
انسان و ضرورت
معاد اطلاق میشود.
به آیه ۱۱۵
سوره مؤمنون «آیه عبث»، و همچنین «آیه بعث» میگویند: (ا فحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون)؛ «آیا گمان کردهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و به سوی ما باز گشت نخواهید کرد! ».
این آیه کوتاه و پر معنا یکی از زندهترین دلائل رستاخیز و حساب و جزای اعمال را بیان میکند، و آن اینکه اگر راستی
قیامت و معادی در کار نباشد زندگی دنیا عبث و بیهوده خواهد بود، زیرا زندگی این
جهان با تمام مشکلاتی که دارد و با اینهمه تشکیلات و مقدمات و برنامههایی که خدا برای آن چیده است اگر صرفا برای همین چند روز باشد بسیار پوچ و بی معنا میباشد. و در آیه بعد اضافه میکند" خداوندی که فرمانروای حق است هیچ معبودی جز او نیست و پروردگار
عرش کریم است برتر از آن است که جهان هستی را بیهوده و بی هدف آفریده باشد (فتعالی الله الملک الحق لا اله الا هو رب العرش الکریم). در واقع کسی کار پوچ و بی هدف میکند که جاهل و ناگاه، یا ضعیف و ناتوان، یا ذاتا وجودی باطل و بیهوده باشد، اما خداوندی که جامع تمام
صفات کمالیه است، فرمانروا و مالک همه عالم هستی است، و حق است و جز حق از او صادر نمیشود، چگونه ممکن است
آفرینش او عبث و بی هدف باشد.
ما از یک سو میبینیم جهان آفرینش، هم از نظر عظمت و هم از نظر
نظم ، فوق العاده وسیع و پرشکوه و اعجاب انگیز است، اسرار این جهان بقدری است که دانشمندان بزرگ معترفند تمام معلومات بشر در برابر آن همچون یک صفحه کوچک است از یک کتاب بسیار بزرگ، بلکه همه آنچه را از این عالم میدانیم در
حقیقت الفبای این کتاب است.
هر یک از کهکشانهای عظیم این عالم شامل چندین میلیارد
ستاره است و تعداد کهکشانها و فواصل آنها آن قدر عظیم است که حتی محاسبه آن با سرعت سیر
نور که در یک ثانیه سیصد هزار کیلومتر راه را طی میکند وحشت آور است.
نظم و دقتی که در ساختمان کوچکترین واحد این
جهان به کار رفته همانند نظم و دقتی است که در ساختمان عظیمترین واحدهای آن دیده میشود. و
انسان در این میان، لا اقل کاملترین موجودی است که ما میشناسیم و عالیترین محصول این جهان است تا آنجا که ما میدانیم، از سوی دیگر میبینیم که این عالیترین محصول شناخته شده عالم هستی یعنی انسان در این عمر کوتاه خود در میان چه ناراحتیها و مشکلاتی بزرگ میشود؟ او هنوز دوران طفولیت را با همه رنجها و مشکلاتش پشت سر نگذاشته و نفسی تازه نکرده دوران پر غوغای جوانی با طوفانهای شدید و کوبنده اش فرا میرسد، و هنوز جای پای خود را در فصل شباب محکم نکرده دوران کهولت و پیری با وضع رقت بارش در برابر او آشکار میشود. آیا باور کردنی است که هدف این دستگاه بزرگ و عظیم، و این اعجوبه خلقت که نامش انسان است همین باشد که چند روزی در این جهان بیاید این دورانهای سه گانه را با رنجها و مشکلاتش طی کند، مقداری غذا مصرف کرده، لباسی بپوشد، بخوابد و بیدار شود و سپس نابود گردد و همه چیز پایان یابد. اگر راستی چنین باشد آیا آفرینش مهمل و بیهوده نیست؟ آیا هیچ عاقلی این همه تشکیلات عظیم را برای هدفی به این کوچکی میچیند؟! فرض کنید ملیونها
سال نوع انسان در این
دنیا بماند، و نسلها یکی پس از دیگری بیایند و بروند، علوم مادی آن قدر ترقی کند که بهترین
تغذیه و لباس و مسکن و عالیترین درجه رفاه را برای
بشر فراهم سازد، ولی آیا این خوردن و نوشیدن و پوشیدن و خوابیدن و بیدار شدن، ارزش این را دارد که اینهمه تشکیلات برای آن قرار دهند؟
بنابراین مطالعه این جهان با عظمت به تنهایی دلیل بر این است که مقدمهای است برای عالمی وسیعتر و گسترده تر، جاودانی و ابدی، تنها وجود چنان جهانی است که میتواند به زندگی ما مفهوم بخشد، و آن را از هیچی و پوچی در آورد.
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیه عبث».