آیات عرش و کرسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیات
عرش و
کرسی به
آیات دارای واژههای «عرش» و «کرسی» اطلاق میشود.
"عرش" در لغت به معنای "تخت" است و به همین معنا چهار بار در
قرآن (در آیات ۱۰۰
سوره یوسف و ۲۳، ۳۸ و ۴۲
سوره نمل ) آمده است.
"کرسی" نیز به معنای تخت و سریر است. این واژه به همین معنا در
آیه ۳۴
سوره ص به کار رفته که اشاره به
تخت سلیمان است. اما واژه "عرش" ۲۱ بار و "کرسی" یک بار در قرآن به
خداوند سبحان نسبت داده شده است که مجموع این آیات را "آیات عرش و کرسی" مینامند.
عرفا تفسیرهای مختلفی از عرش بیان کردهاند و عرش را محیط بر جمیع اجسام و آن را محل استقرار اسمای الهی میدانند و کرسی را به معنای چیزی که بر آن مینشیند یا فلک اقصای جسمانی و محل امرونهی و نفس کلی میدانند.
امام خمینی علاوه بر معانی یادشده به دو معنای دیگر عرش اشاره میکند که در کلمات عرفا مشاهده نشده. معنای اول حضرت واحدیت است که محل اقتدار و سلطنت
فیض اقدس است و معنای دوم
فیض مقدس است که محل سلطنت اسم اعظم است. به اعتقاد ایشان اختلاف ظواهر اخبار در معنای عرش و همچنین حاملان آن، به تعداد معانی عرش برمیگردد و درواقع میان اخبار اختلاف و تعارضی نیست.
ایشان عرش ذات را به عرش ذات احدی و عرش ذات الهی تقسیم میکند. به اعتقاد ایشان عرش ذات احدی مقر سلطنت اراده ذاتی خداوند است، اما عرش ذات الهی منشا وجود عینی اشیاء در عالم خارج است.
امام خمینی معانی و کاربردهای دیگری برای عرش ذکر کرده است از جمله: ماسوی الله، جسم کل، علم فعلی، علم قضایی،
جسم کل محیط، مجموع عالم، علم مفاض به انبیاء الهی و
فیض منبسط.
همچنین ایشان با استناد به برخی روایات قلب مؤمن را عرش رحمان معنا میکند و معتقد است؛ چون قلب مؤمن منزلگاه و محل سلطنت حق است توجه و محبت به غیر حق در آن جایز نیست. امام خمینی همچنین کرسی را علم قدری خداوند میداند؛ چنانکه عرش علم قضایی حقتعالی در اصطلاح شریعت است که صورتهای مثالیاند که در حکمت اشراق از آن به
مُثُل معلقه یاد میشود. این صور، قدر علمی حقتعالی محسوب میشوند، چنانکه اعیان موجودات و صور طبیعی، قدر عینی حق شمرده میشوند.
برخی از این آیات چنین است:
۱.
آیه ۱۷
سوره الحاقه : (... ویحمل عرش ربک فوقهم یومئذ ثمانیة)
؛ "و عرش پروردگارت را آن روز هشت
[۱۲] بر سر خود بر میدارند"؛
۲.
آیه ۵
سوره طه : (الرحمن علی العرش استوی)
؛ "خدای رحمان که بر عرش استیلا یافته است"؛
۳.
آیه ۲
سوره رعد : (... ثم استوی علی العرش...)
؛ " آنگاه بر عرش استیلا یافت"؛
۴.
آیه ۲۵۴
سوره بقره : (... وسع کرسیه السماوات والارض...)
؛ " کرسی او آسمانها و
زمین را در بر گرفته "؛
و نیز آیات: ۵۴
سوره اعراف ،
۱۲۹
سوره توبه ،
۱۰۰
سوره یوسف ،
۴۲
سوره اسراء ،
۸۶ و ۱۱۶
سوره مؤمنون ،
۵۹ سوره فرقان ،
۲۶
سوره نمل ،
۴
سوره سجده ،
۷۵
سوره زمر ،
۷ و ۱۵
سوره مؤمن ،
۸۲
سوره زخرف ،
۴
سوره حدید ،
۲۰
سوره تکویر ،
۱۵
سوره بروج و ۷
سوره هود .
گروهی از ظاهرگرایان از جمله
کرامیه ،
مجسمه و
حنابله ، عرش و کرسی را جسمانی شمرده،
عقیده دارند خداوند مستقر بر عرش و مماس با آنها است و گاهی از عرش بر
آسمان فرود میآید؛ ولی
شیعه و
معتزله معتقدند عرش و کرسی دارای معنای مجازی و کناییاند و در آیاتی که عرش و کرسی به خدا نسبت داده شده، به معنای علم و عظمت و احاطه
قدرت و سلطه و سلطنت خداوند سبحان است؛ زیرا این آیات با توجه به
آیات محکم همچون (لا تدرکه الابصار)، (لیس کمثله شیء) و… هرگز بر جسمانی بودن خداوند سبحان
دلالت ندارند.
•
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیات عرش و کرسی». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.