" استوا " به معناى برابریاست. و اگر با " على " متعدى شود به معناى استقرار یافتن و برقرار شدن است ، و اگر با " الى " متعدى گردد، معناى توجه و قصد و رو کردن مى دهد؛ مثلاً در آیه:" و قضى الامر و استوت على الجودى؛ " کار به پایان رسید و کشتى بر کوه جودی قرار گرفت ". (هود، آیه ۴۴ ) و نیز در آیه ۲۸ مؤمنون " استوا " به معناى استقرار یافتن آمده است. در آیه ۲۹ سوره بقره: " ثم استوى الى السماء ... " و نیز آیه ۱۱ فصلت " استوا " به معناى قصد و توجه آمده است.
در آیات زیر " استوا " با " إلى " متعدى شده و به معناى قصد کردن و توجه آمده است: " هو الذى خلق لکم ما فى الارض جمیعاً ثم استوى الى السماء فسوّیهن سبع سموات و هو بکل خلق علیم؛ او است که هر چه در زمیناست، همه را براى شما آفریده، آن گاه به آسمان پرداخت و هفت آسمان بساخت، و او بر همه چیز دانااست " ( بقره، آیه ۲۹ ) و نیز آیه ۱۱ سوره فصلت .
غالبا آیاتی را که این قبیل اوصاف را برای خداوند اثبات کرده استآیات متشابه دانسته اند و بر اساس مبنایی که در باب آیات متشابه اتخاذ کرده اند در باره تفسیر این آیات نظر داده اند.
دیگران ضمن ردّ قول مجسمه که مستلزم تشبیه و جسمیت خداوند می باشد، می گویند در همه این موارد که " استوا " با " على " متعدى شده، به معناى استقرار یافتن است؛ ولى منظور، استقرار ظاهری و جسمانی نیست، بلکه کنایه از " تدبیر و اداره امور عالم " است .
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فى غریب القرآن، ص۲۵۷. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۳۵۸-۳۵۹. سبحانی، جعفر، منشور جاوید قرآن، ص۳۵۶-۳۵۷. مصطفوی، حسن، التحقیق فى کلمات القرآن، ج۵، ص۳۲۴-۳۲۶. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فى علوم القرآن، ج۳، ص۱۴. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فى علوم القرآن، ج۳، ص۱۶-۱۸.