• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آيات آفاقى (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





آیات آفاقی: (آياتِنا في الْآفاقِ وَ في أَنفُسِهِمْ)
«آیات آفاقی» «آيات آفاقى» همچون آفرينش خورشید و ماه و ستارگان با نظام دقيقى كه بر آن‌ها حاکم است، و آفرينش انواع جانداران و گياهان و كوه‌ها و درياها با عجائب و شگفتی‌هاى بى‌شمارش، و موجودات گوناگون اسرار آميزش، كه هر زمان اسرار تازه‌اى از خلقت آن‌ها كشف مى‌شود، و هر يک آیه و نشانه است بر حقانيت ذات پاک او.
و «آيات انفسى» همچون آفرينش دستگاه‌هاى مختلف جسم انسان و نظامى كه بر ساختمان حيرت‌انگيز مغز و حركات منظم قلب و عروق و بافت‌ها و استخوان‌ها، و انعقاد نطفه و پرورش جنین در رحم مادران، و از آن بالاتر اسرار و شگفتی‌هاى روح انسان مى‌باشد، كه هر گوشه‌اى از آن كتابى است از معرفت پروردگار و خالق جهان.



به موردی از کاربرد «آیات آفاقی» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - آیات آفاقی (آیه ۵۳ سوره فصلت)

(سَنُريهِمْ آياتِنا في الْآفاقِ وَ في أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهيدٌ) «به زودى نشانه‌هاى خود را در اطراف عالم و در درون جانشان به آن‌ها نشان مى‌دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است؛ آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است.»

۱.۲ - آیات آفاقی در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: آيه مورد بحث اين وعده را مى‌دهد كه خداى سبحان به زودى آياتى در آفاق و در نفس خود بشر نشان مى‌دهد، تا براى همه روشن گردد كه قرآن حق است.
آياتى كه بتواند حقانيت قرآن را اثبات كند، آياتى از خود قرآن خواهد بود كه از حوادث و وعده‌هايى خبر مى‌دهد كه به زودى واقع خواهد شد، مانند آياتى كه خبر مى‌دهد كه به زودى خداى سبحان پيامبرش و مؤمنين را يارى مى‌كند، و زمین را در اختيار آنان قرار داده، دین آنان را بر تمامى اديان غلبه مى‌دهد و از مشركين قریش انتقام مى‌گيرد.
هم چنان كه ديديم اين‌طور شد، نخست پیامبر خود را دستور داد تا از مکه به مدینه هجرت كند، چون ديگر كارد به استخوان رسيده بود، و آن جناب و مؤمنين به وى در نهايت شدت قرار گرفته بودند، نه كسى مافوق خود داشتند تا در زير سايه قدرت او ايمن باشند، و نه در خانه خود مى‌توانستند درنگ كنند، و بعد از هجرت، صناديد و بزرگان قريش را در بدر شكست داد، و مدام امر آن جناب بالا مى‌گرفت تا آن‌كه مكه بدست حضرتش فتح شد، و همه شبه جزیره عرب بفرمانش در آمد، و بعد از آن‌ كه خود آن جناب از دنيا رفت، بيشتر آبادى كره زمين به دست مسلمانان فتح گرديد، و خداى سبحان آيات خود را در آفاق و نواحى زمين به مشركين نشان داد، و هم آيات خود را در نفس مشركين نشان داد، و همه آنان را در بدر به هلاكت رسانيد.
البته اين حوادث تاريخى از اين جهت كه حوادثى تاريخى بودند آيت خدا بر حقانيت قرآن نبودند، بلكه از اين جهت آيت بودند كه قبل از اين‌كه واقع شوند قرآن کریم از وقوع آن‌ها خبر داده بود، و درست همان‌طور كه قرآن خبر داده بود واقع شد.
احتمال هم دارد مراد از آيات و روشن شدن حق به وسيله آن آيات، آن مطلبى باشد كه از آيات ديگر استفاده مى‌شود، و آن اين‌كه خداى تعالى به زودى دین خود را به تمام معناى كلمه ظاهر، و بر همه اديان غالب مى‌سازد، به طورى كه ديگر در روى زمين غير از خداى يگانه هيچ چيزى پرستش نشود، و هماى سعادت بر سر تمامى افراد نوع بشر بال بگستراند كه رسيدن چنين روزى غايت و هدف از خلقت بشر بود. و ما اگر به خاطر داشته‌ باشيد اين معنا را از آيه شريفه‌ (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ) و آياتى ديگر استفاده كرديم، و با دلیل عقلی هم تاييدش نموديم.
و فرقى كه بين اين وجه با وجه قبلى است، اين است كه بنا بر وجه اول روى سخن در آيه مورد بحث تنها به مشركين مكه و پيروان ايشان است. و بنا بر وجه دوم به عموم مشركين امت است، ولى به هر حال خطاب در آن عمومى و اجتماعى است، و ممكن هم هست بين هر دو وجه جمع كرد.
احتمال هم دارد مراد آن حالتى باشد كه انسان در لحظات آخر عمر پيدا مى‌كند، كه همه پندارهايش نقش بر آب شده، و ادعاءهايى كه داشت از بين رفته، و ديگر دستش از همه جا بريده، به غير از خداى عزوجل چيزى برايش نمانده است، مؤيد اين معنا ذيل آيه و آيه بعد از آن است. و بنا بر اين، احتمال ضمير در «أَنَّهُ الْحَقُّ» به خداى سبحان برمى‌گردد.

۱. فصلت/سوره۴۱، آیه۵۳.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۲۰، ص۳۳۰.    
۳. فصلت/سوره۴۱، آیه۵۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۲.    
۵. نور/سوره۲۴، آیه۵۵.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۶۱۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۴۰۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۸۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «آیات آفاقی»، ج۱، ص۱۴۹.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره فصلت | لغات قرآن




جعبه ابزار