• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آقا محمد بیدآبادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




آقا محمد بیدْآبادی‌، (د ۱۱۹۷ق‌ یا ۱۱۹۸ق‌ /۱۷۸۳ یا ۱۷۸۴م‌)، فرزند محمد رفیع‌ گیلانی‌، حكیم‌ متأله‌، مدرس‌ و مرشد سلوك‌ می‌باشد. وی‌ در بیدآباد به‌ دنیا آمد و همان‌جا پرورش‌ یافت‌. بیدآبادی‌ در حدیث‌ و علوم‌ نقلی ‌شاگرد محمدتقی ‌الماسی و حکمت‌ را نزد ملا اسماعیل‌ خواجویی‌ مازندرانی‌ فرا گرفت‌. بیدآبادی‌ در برخی‌ منابع‌، مرید قطب‌الدین‌ نیریزی‌، از پیشوایان‌ سلسلۀ ذهبیه‌ و نیریزی‌ خود از پیروان‌ مكتب‌ صدرالدین‌ شیرازی‌ به‌ شمار می‌رود. زندگی‌ زاهدانۀ بیدآبادی‌ و حالات‌ او در پرهیزگاری‌ و سلوك‌ اخلاقی‌ شهرت‌ زیادی‌ داشته‌ است‌. بیدآبادی‌ با آنكه‌ بجز حكمت‌ صدرالمتألهین‌، فلسفه مشاء و حکمت‌ اشراق‌ را نیز درس‌ می‌گفت‌، نقش‌ مهمی‌ در رواج‌ فلسفه ملاصدرا ایفا كرد. وی حكیمی‌ جان‌شناس‌ بود، چنان‌ كه‌ توصیه می‌کرد، انسان‌ باید خودش‌ باشد و خودش‌ را بشناسد. شیوۀ عرفانی‌ بیدآبادی‌ مبتنی‌ بر جمع‌ میان‌ ظاهر و باطن‌، و شریعت‌ و طریقت‌ و حقیقت‌ است‌، به‌ این‌ معنا كه‌ انسان‌ باید ظواهر شریعت‌ را پاس‌ دارد، اما به‌ صورت‌ آن‌ اكتفا نكند و هم‌ّ خویش‌ را در تحصیل‌ سرّ آنها به‌ كار گیرد. از توصیه‌های‌ او كوشش‌ برای‌ مرگ‌ ارادی‌ است‌؛ همچنان‌ كه‌ مرگ‌ طبیعی‌ پرده‌ از دیدگان‌ انسان‌ فرو می‌گیرد، سالك‌ پیش‌ از مرگ‌ طبیعی‌ باید به‌ مرگ‌ ارادی‌ و اختیاری‌ بمیرد تا زنده‌ و بیدار ابد شود.



آقا محمد بیدْآبادی‌ (د ۱۱۹۷ق‌ یا ۱۱۹۸ق‌ /۱۷۸۳ یا ۱۷۸۴م‌)، فرزند محمد رفیع‌ گیلانی‌، حكیم‌ متأله‌، مدرس‌ و مرشد سلوك‌ می‌باشد. وی‌ در بیدآباد به‌ دنیا آمد و همان‌جا پرورش‌ یافت‌. پدرش‌ از علمای‌ گیلان‌ بود كه‌ به‌ اصفهان‌ كوچ‌ كرده‌، و در محلۀ بیدآباد ساكن‌ شده‌ بود.
[۲] زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنة، ص۶۸۸.
[۴] امام‌، محمدعلی‌، خاندان‌ سادات‌ گوشه‌، ص۲۰۶-۲۰۷.
وی‌ در بیدآباد به‌ دنیا آمد و همان‌جا پرورش‌ یافت‌.
[۵] زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنة، ص۶۸۸.
[۶] معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۴.
[۸] رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۴۰۶.
(كه‌ زادگاه‌ او را به‌ اشتباه‌ مازندران‌ دانسته‌ است‌).


بیدآبادی‌ در حدیث‌ و علوم‌ نقلی ‌شاگرد محمدتقی ‌الماسی ‌(د ۱۱۵۹ق‌ /۱۷۴۶م‌)، از نوادگان‌ ملامحمدتقی‌ مجلسی‌ بود و از او اجازه روایت‌ داشت‌. میرزا محمد اخباری‌ نیشابوری‌، معاصر او، از وی‌ به‌ عنوان‌ حكیم‌، عارف‌ و محدثی‌ ثقه‌ یاد می‌كند.
[۱۰] اخباری‌ نیشابوری‌، محمد، منیة المرتاد فی‌ ذكر نفاة الاجتهاد، گ‌۲۰۱ ب‌.
[۱۱] عبرت‌ نائینی‌، محمدعلی‌، مدینة الادب‌، ج۳، ص۲۴۷.
او حكمت‌ را نزد ملا اسماعیل‌ خواجویی‌ مازندرانی‌ (د ۱۱۷۳ ق‌ /۱۷۶۰ م‌) و محمدتقی‌ الماسی‌ فرا گرفت‌.
[۱۲] معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۴.
[۱۴] آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، ص۴۳-۴۴.
برخی‌ احتمال‌ داده‌اند كه‌ او نزد ملاعبدالله‌ حکیم‌ نیز حكمت‌ خوانده‌ باشد.
[۱۵] همایی‌، جلالالدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، پانزده.
بیدآبادی‌ در برخی‌ منابع‌، مرید قطب‌الدین‌ نیریزی‌ (د ۱۱۷۳ ق‌)، از پیشوایان‌ سلسلۀ ذهبیه‌ شمرده‌ شده‌ است‌. نیریزی‌ خود از پیروان‌ مكتب‌ صدرالدین‌ شیرازی‌ (د ۱۰۵۰ ق‌) به‌ شمار می‌رود.
[۱۶] معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۲، ص۳۴۵.
[۱۷] معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۵.
[۱۸] امین‌ الشرع‌ خویی‌، ابوالقاسم‌، میزان‌ الصواب‌، ص۵۳۸.
[۱۹] امین‌ الشرع‌ خویی‌، ابوالقاسم‌، میزان‌ الصواب‌، ص۵۵۴.



آقا محمد در اصفهان‌ به‌ تدریس‌ علوم‌ عقلی‌ و نقلی‌ پرداخت‌ و شاگردان‌ بسیاری‌ پرورش‌ داد كه‌ از آن‌ جمله‌اند: ملا علی‌ نوری‌ (د ۱۲۴۶ق‌)، صدرالدین‌ کاشف‌ دزفولی‌ (د ۱۲۵۸ق‌)، محمدابراهیم‌ کلباسی‌ فقیه‌ كه‌ بیدآبادی‌ بنا به‌ وصیت‌ پدر او تربیتش‌ را برعهده‌ گرفته‌ بود، ملامحراب‌ گیلانی‌، ابوالقاسم‌ حسینی‌ اصفهانی‌ معروف‌ به‌ مدرس‌ خاتون‌ آبادی‌ و ملا نظر علی‌ گیلانی‌.
[۲۰] معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۴.
[۲۲] معلم‌ حبیب‌ آبادی‌، محمدعلی‌، مكارم‌ الآثار، ج۱، ص۶۷-۶۸.
[۲۳] آقابزرگ طهرانی، محمدحسن، طبقات‌ اعلام‌ الشیعة، ص۶۹۵-۶۹۶.
[۲۵] آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، منتخباتی‌ از آثار حكمای‌ الهی‌ ایران‌، ج۴، ص۶۰۱-۶۰۴.
[۲۶] آیتی‌، محمدحسین‌، بهارستان‌ در تاریخ‌ و تراجم‌ رجال‌ قاینات‌ و قهستان‌، ص۲۶۲-۲۶۳.
بجز اینان‌ علمای‌ بسیاری‌ نیز از او دستور عمل‌ گرفته‌، و از مشرب‌ او پیروی‌ كرده‌اند.


زندگی‌ زاهدانۀ بیدآبادی‌ و حالات‌ او در پرهیزگاری‌ و سلوك‌ اخلاقی‌ شهرت‌ زیادی‌ داشته‌ است‌. در این‌ باره‌ اوصاف‌ و حكایاتی‌ نقل‌ كرده‌اند، مانند اینكه‌ او در هیئت‌ ظاهری‌ و در كسب‌ معاش‌ به‌ رعایت‌ شئون‌ متعارف‌ وقعی‌ نمی‌نهاد و با وجود منزلتی‌ كه‌ نزد دولتمردان‌ و امیران‌ داشت‌، به‌ ایشان‌ بی‌اعتنا بود.
[۲۷] رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۳۰۹.
[۲۸] رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۴۰۶-۴۰۷.
[۳۰] صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۹۳-۱۱۱.



خوانساری‌ و محمد حسن‌ زنوزی‌
[۳۱] رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۳۰۹.
[۳۲] رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۴۰۶-۴۰۷.
[۳۴] صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۹۳-۱۱۱.
وفات‌ بیدآبادی‌ را در ۱۱۹۷ ق‌ نوشته‌اند،
[۳۵] واله‌ اصفهانی‌، محمدكاظم‌، دیوان‌، ص۵۳۹.
اما مفتون‌ دنبلی‌
[۳۶] مفتون‌ دنبلی‌، عبدالرزاق‌، تجربة الاحرار، ج۱، ص۱۵۸- ۱۵۹.
كه‌ از ملاقات‌ خود با بیدآبادی‌ و نیز از دریافت‌ خبر وفاتش‌ سخن‌ می‌گوید، آن‌ را در ۱۱۹۸ ق‌ گزارش‌ كرده‌، و معلم‌ حبیب‌ آبادی‌
[۳۷] معلم‌ حبیب‌ آبادی‌، محمدعلی‌، مكارم‌ الآثار، ج۱، ص۶۸-۷۰.
نیز بنا به‌ سند مكتوبی‌ همین‌ تاریخ‌ را آورده‌ است‌.
[۳۸] جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، ص۴۸۳.



مدفن‌ آقا محمد در تخت‌ فولاد اصفهان‌، جنب‌ دیوار شرقی‌ تكیۀ آقا حسین‌ خوانساری‌، نزدیك‌ آرامگاه‌ پدرش‌ واقع‌ شده‌ است‌.
[۳۹] خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۳-۱۲۴.
به‌ رغم‌ سفارش‌ خود او در ۱۲۵۴ ق‌ عمارتی‌ چهارطاقی‌ بر آرامگاهش‌ بنا نهادند.
[۴۰] جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، ص۷۹.
[۴۱] مهدوی‌، مصلح‌الدین‌، لسان‌ الارض‌ یا تاریخ‌ تخت‌ فولاد، ص۱۹۵.
به‌ او كراماتی‌ نسبت‌ داده‌، و برخی‌ نیز زیارت‌ قبر او را مایۀ توسل‌ و برکت‌ می‌شمرده‌اند.
[۴۲] مفتون‌ دنبلی‌، عبدالرزاق‌، تجربة الاحرار، ج۱، ص۱۵۹.
[۴۳] جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، ص۷۹.



از دیدگاههای‌ فقهیِ بیدآبادی‌، به‌ رأی‌ او دربارۀ وجوب‌ نماز جمعه‌ در زمان‌ غیبت‌ اشاره‌ شده‌ است‌. وی‌ به‌همین‌سبب‌، چون‌ نمی‌توانست‌ در اصفهان‌ به‌ امام‌ جمعۀ موجود اقتدا كند، برای‌ رعایت‌ شرط فاصله‌، هر هفته‌ به‌ قریۀ رُنان‌ در اطراف‌ آن‌ شهر می‌رفت‌ و نماز را در آنجا می‌خواند.
[۴۵] معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۴.
[۴۶] جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، ص۸۰.
بنا بر آنچه‌ در نامه‌ای‌ از ملاعلی‌ نوری‌ آمده‌ است‌، بیدآبادی‌ بر این‌ عقیده‌ بود كه‌ در زمان‌ غیبت‌ جز شیوۀ احتیاط، راه‌ رهایی‌ متصور نیست‌.
[۴۷] تنكابنی‌، محمد، قصص‌ العلماء، ص۱۵۳-۱۵۴.



مشهور است‌ كه‌ بیدآبادی‌ در علم‌ کیمیا نیز دستی‌ داشت‌. در این‌ باب‌ رساله‌ای‌ به‌ او نسبت‌ داده‌، و حكایتهایی‌ نیز نقل‌ كرده‌اند.
[۴۸] مفتون‌ دنبلی‌، عبدالرزاق‌، تجربة الاحرار، ج۱، ص۱۵۱.
[۵۰] زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنة، ص۶۸۸.
[۵۱] رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۴۰۶-۴۰۸.
[۵۲] كربن‌، هانری، تاریخ‌ فلسفۀ اسلامی‌، ص۴۹۲-۴۹۳.



بیدآبادی‌ با آنكه‌ بجز حكمت‌ صدرالمتألهین‌، فلسفه مشاء و حکمت‌ اشراق‌ را نیز درس‌ می‌گفت‌، نقش‌ مهمی‌ در رواج‌ فلسفه ملاصدرا ایفا كرد. تا دوران‌ او هنوز حكمت‌ صدرایی‌ به‌ جریان‌ مسلط تبدیل‌ نشده‌ بود و این‌ مكتب‌ به‌ طور عمده‌ در سلسله‌ای‌ كه‌ با شاگرد برجستۀ او، ملا علی‌ نوری‌ آغاز می‌شود، گسترش‌ یافته‌ است‌.
[۵۳] زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنة، ص۶۸۸.
[۵۴] همایی‌، جلالالدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، پانزده‌.
[۵۵] آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، ص۴۴.



تعالیم‌ اخلاقی‌ و عرفانی‌، از دیگر جنبه‌های‌ شخصیت‌ اوست‌. بیدآبادی‌ را نمی‌توان‌ پیرو هیچ‌ طریقۀ صوفیانه‌ای‌ دانست‌، اما اینكه‌ او را به‌ قطب‌الدین‌ نیریزی‌ منتسب‌ كرده‌اند، جایگاه‌ وی‌ را به‌عنوان‌ واسطه‌ای‌ در اتصال‌ برخی‌ سلسله‌های‌ عرفانی‌ به‌ نیریزی‌ نشان‌ می‌دهد، چنان‌ كه‌ صدرالدین‌ كاشف‌ دزفولی‌ را از طریق‌ بیدآبادی‌ به‌ مكتب‌ نیریزی‌ مربوط ساخته‌اند.
[۵۶] زین‌العابدین‌ شیروانی‌، بستان‌ السیاحة، ص۳۱۲.
[۵۷] معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۲، ص۳۴۵.
[۵۸] صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۲۳.
[۵۹] صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۳۹-۴۱.
علی‌ شوشتری‌ كه‌ از پیشوایان‌ سلوك‌ اخلاقی‌ در حوزه نجف‌ به‌ شمار می‌رود، با صدرالدین‌ كاشف‌ دزفولی‌ مرتبط بوده‌ است‌ و به‌ این‌ ترتیب‌ شاگرد او ملا حسینقلی‌ همدانی‌ و پیروانش‌ تا عصر حاضر، در سنت‌ معنوی‌ خاص‌ خود مدیون‌ تعالیم‌ بیدآبادی‌ بوده‌اند.
[۶۰] آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، منتخباتی‌ از آثار حكمای‌ الهی‌ ایران‌، ج۴، ص۲۹۶.
[۶۱] آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، مقدمه‌ بر مجموعۀ رسائل‌ سبزواری‌، ص۴۲-۴۳.
[۶۲] صدوقی‌ سها، منوچهر، دو رساله‌ در تاریخ‌ جدید تصوف‌ ایران‌، ص۷۰-۷۱.
شاخۀ دیگری‌ از استادان‌ عرفان‌ و اخلاق‌ در دوره‌های‌ اخیر به‌ میرزا عبدالجواد شیرازی‌ متصل‌ می‌شود كه‌ برخی‌ او را نیز از شـاگردان‌ بیدآبـادی‌ شمرده‌اند.
[۶۳] آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، منتخباتی‌ از آثار حكمای‌ الهی‌ ایران‌، ج۲، پانزده‌ ـ شانزده‌.



بیدآبادی‌ را می‌توان‌ حكیمی‌ جان‌شناس‌ ــ در برابر جهان‌شناس‌ ــ به‌ شمار آورد، چنان‌ كه‌ توصیۀ او این‌ بوده‌ است‌ كه‌ انسان‌ باید خودش‌ باشد و خودش‌ را بشناسد، هر موضوعی‌ هر چند جذاب‌، اگر در این‌ راستا نباشد، از دید او پیش‌ پا افتاده‌ است‌ و ارزش‌ پرداختن‌ ندارد.
[۶۴] بیدآبادی‌، محمد، حسن‌ دل‌، ص۲۴.
[۶۵] بیدآبادی‌، محمد، حسن‌ دل‌، ص۳۳.
[۶۶] بیدآبادی‌، محمد، حسن‌ دل‌، ص۳۷.
[۶۷] بیدآبادی‌، محمد، «سه‌ مكتوب‌»، ص۳۶-۳۷.
[۶۸] بیدآبادی‌، محمد، «سه‌ مكتوب‌»، ص۴۰.

شیوۀ عرفانی‌ بیدآبادی‌ مبتنی‌ بر جمع‌ میان‌ ظاهر و باطن‌، و شریعت‌ و طریقت‌ و حقیقت‌ است‌، به‌ این‌ معنا كه‌ انسان‌ باید ظواهر شریعت‌ را پاس‌ دارد، اما به‌ صورت‌ آن‌ اكتفا نكند و هم‌ّ خویش‌ را در تحصیل‌ سرّ آنها به‌ كار گیرد.
[۶۹] بیدآبادی‌، محمد، «دو نامۀ چاپ‌ نشده‌»، ص۷۲-۷۳.
به‌ عقیدۀ وی‌ راه‌ رستگاری‌ در پیروی‌ قولی‌، فعلی‌ و حالی‌ از اولیای‌ خداست‌.
[۷۰] بیدآبادی‌، محمد، «سه‌ مكتوب‌»، ص۳۸-۴۰.
[۷۱] بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، ج۴، ص۳۴۳.
از این‌ رو، وی‌ انسان‌ را از بسنده‌ كردن‌ به‌ اسلام‌ مقالی‌ و توحید زبانی‌ بر حذر داشته‌، و دربارۀ مراتب‌ توحید سخن‌ گفته‌ است‌: «باید خدا را بود تا خدا ما را باشد».
[۷۲] بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، ص۲۹-۳۰.



آقا محمد در نامه‌ها و اندرزها به‌ شاگردان‌ و كسانی‌ كه‌ از او راهنمایی‌ خواسته‌اند، آنان‌ را از مادیت‌ بر حذر می‌دارد و به‌ معنویت‌ و بیداری‌ فرا می‌خواند. جهل‌ و نادانی‌ از دیدگاه‌ او كوری‌ و مرگ‌ معنوی‌ است‌.
[۷۳] بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، ص۳۵-۳۷.
از توصیه‌های‌ او كوشش‌ برای‌ مرگ‌ ارادی‌ است‌؛ همچنان‌ كه‌ مرگ‌ طبیعی‌ پرده‌ از دیدگان‌ انسان‌ فرو می‌گیرد، سالك‌ پیش‌ از مرگ‌ طبیعی‌ باید به‌ مرگ‌ ارادی‌ و اختیاری‌ بمیرد تا زنده‌ و بیدار ابد شود.
[۷۴] بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، ص۳۵.



از دیگر تعالیم‌ آقا محمد اربعین‌ اخلاص‌ است‌. در دوره‌ای‌ ۴۰ روزه‌ باید موانع‌ یاد خدا را از نفس‌ ناطقه‌ دور كرد (تخلیه‌) و آن‌ را به‌ اسباب‌ یاد و قرب‌ حق‌ مزین‌ ساخت‌ (تحلیه‌). مداومت‌ بر نوافل‌ و اذكار خاص‌، بخش‌ مهم‌ برنامۀ اربعین‌ است‌. بیدآبادی‌ به‌ گرفتن‌ اربعین‌های‌ چندگانه‌ زیرنظر استاد سفارش‌ می‌كند. او می‌گوید كه‌ بنا بر احادیث‌ پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و امامان‌ (علیهم‌السّلام)، ثمرۀ این‌ طریق‌ سلوك‌، حیات‌ یافتن‌ قلب‌ است‌ و جاری‌ شدن‌ چشمۀ حكمت‌ از دل‌ بر زبان‌، به‌ حكم‌ تجربه‌، از این‌ راه‌ است‌ كه‌ علم‌ به‌ مطالب‌ كلی‌ برای‌ انسان‌ حاصل‌ می‌شود.
[۷۵] بیدآبادی‌، محمد، «دو رساله‌ در سیر و سلوك‌»، ص۳۹۴-۳۹۵.
[۷۶] نراقی‌، احمد، الخزائن‌، ص۳۸۹.



۱. آداب‌ السیر و السلوك‌، رساله‌ای‌ به‌ زبان‌ عربی‌ در پاسخ‌ به‌ درخواست‌ فقیه‌ مشهور میرزا ابوالقاسم‌ گیلانی‌، معروف‌ به‌ میرزای‌ قمی‌. متن‌ این‌ نامه‌ و ترجمۀ آن‌ را علی‌ صدرایی‌ خویی‌ در مجلۀ پیام‌ حوزه‌ (قم‌، ۱۳۷۳ش‌، شم‌ ۶) به‌ چاپ‌ رسانده‌ است‌.
۲. «التوحید علی‌ نهج‌ التجرید»، یا «مبدأ و معاد»، یا «رسالۀ توحیدیه‌»، رسالۀ كوتاهی‌ به‌ فارسی‌. این‌ اثر به‌ كوشش‌ جلالالدین‌ آشتیانی‌ در منتخباتی‌ از آثار ... چاپ‌ شده‌ است‌.
۳. حسن‌ دل‌، در سیر و سلوك‌ و اخلاق‌، به‌ فارسی‌ كه‌ بلندترین‌ نامۀ اوست‌.
۴. حواشی‌ بر اسفار صدرالمتألهین‌، كه‌ به‌ چاپ‌ سنگی‌ (تهران‌، ۱۲۸۲ق‌) رسیده‌ است‌.
[۷۷] زنوزی‌، ملا عبدالله‌، لمعات‌ الهیه‌، ص۴۲۵.

۵. «دستور العمل‌ اخلاقی‌»، به‌ كوشش‌ عبدالرضا ایزدپناه‌. ( حوزه‌، قم‌، ۱۳۷۲ش‌، شم‌ ۴).
۶. «دو رساله‌ در سیر و سلوك‌»، مشتمل‌ بر پاسخی‌ به‌ سیدحسین‌ قزوینی‌ و فصلی‌ در آداب‌ تخلیه‌ و تحلیه‌، به‌ زبان‌ فارسی‌.
۷. «رسالۀ فی‌ السیر و السلوك‌»، یا «پندنامه‌»، یا «رسالۀ همتیه‌»، نامه‌ای‌ به‌ فارسی‌ برای‌ پاره‌ای‌ از شاگردان‌ كه‌ بارها از جمله‌ در منتخباتی‌ از آثار به‌ كوشش‌ جلالالدین‌ آشتیانی‌ (۴/۲۹۸-۳۰۲) به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.


۱. تفسیر قرآن‌ كریم‌، خلاصه‌ای ‌از تفسیر غرایب ‌القرآن‌ نظام‌الدین‌ نیشابوری‌ كه‌ متن‌ تدریس‌ بیدآبادی‌ در مدرسۀ حكیم‌ اصفهان‌ بوده‌ است‌. نسخه‌ای‌ از این‌ اثر به‌ تاریخ‌ ۱۱۷۳ق‌ به‌ خط شکسته‌ نستعلیق‌ زیبای‌ مؤلف‌ در كتابخانۀ مركزی‌ دانشگاه‌ تهران‌ نگهداری‌ می‌شود.
[۷۸] مركزی‌، خطی‌، ج۸، ص۴۴۸-۴۴۹.

۲. حاشیه‌ بر مشاعر ملاصدرا.
[۷۹] شورا، خطی‌، ج۲۳، ص۳۰۲.

۳. حاشیه‌ بر معانی‌ الاخبار شیخ‌ صدوق‌.
[۸۰] شورا، خطی‌، ج۲۳، ص۳۰۲.
[۸۱] آقابزرگ طهرانی، محمدحسن، طبقات‌ اعلام‌ الشیعة، ص۶۹۶.
[۸۲] شورا، خطی‌، ج۲۲، ص۳۰۴.

۴. رساله‌ای‌ در كیمیا.
[۸۳] مركزی‌، خطی‌، ج۶، ص۲۴۴۸-۲۴۴۹.
[۸۴] آستان‌ قدس‌، فهرست‌، ص۴۷۵.
[۸۵] فاضل‌، محمود، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ كتابخانۀ جامع‌ گوهرشاد، ج۲، ص۳۹۸.

۵. جُنگی‌ در كیمیا، كه‌ از كتابهای‌ مختلف‌ گردآوری‌ شده‌، و نسخه‌ای‌ از آن‌ به‌ خط خود او موجود است‌.
[۸۶] فاضل‌، محمود، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ كتابخانۀ جامع‌ گوهرشاد، ج۱، ص۲۹۲.
[۸۷] منزوی‌، خطی‌، ج۱، ص۶۴۵.
[۸۸] صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۱۸۳-۱۸۵.



بیدآبادی‌ آثار دیگری‌ نیز داشته‌ است‌ كه‌ نسخه‌ای‌ از آنها در دست‌ نیست‌، از آن‌ جمله‌ است‌:
۱. خلاصۀ الصافی‌ فی‌ التفسیر فیض‌ کاشانی. مؤلف‌ در پایان‌ تفسیر خود (آثار خطی‌، شم‌ ۱) وعده‌ داده‌ است‌ كه‌ این‌ اثر را در ادامۀ همان‌ نسخه‌ درج‌ كند.
۲. حاشیه‌ بر قرة العیون‌ ملامهدی‌ نراقی.
۳. نامه‌ نگاریهایی‌ با كاشف‌ دزفولی‌.
[۹۱] فتحی‌پور، علی‌، مقدمه‌ بر حق‌ الحقیقۀ صدرالدین‌ كاشف‌ دزفولی‌، «ج‌».
[۹۲] كاشف‌ دزفولی‌، صدرالدین‌، مصباح‌ العارفین‌، ص۱۲۹-۱۳۰.



(۱) آستان‌ قدس‌ ف‌، فهرست‌.
(۲) آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، مشهد، ۱۳۴۲ش‌.
(۳) آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، مقدمه‌ بر مجموعۀ رسائل‌ سبزواری‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
(۴) آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، منتخباتی‌ از آثار حكمای‌ الهی‌ ایران‌، تهران‌، ۱۳۵۸ش‌.
(۵) آقابزرگ طهرانی، محمدحسن، الذریعة.
(۶) همو، طبقات‌ اعلام‌ الشیعة، قرن‌ ۱۲، به‌ كوشش‌ علینقی‌ منزوی‌، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.
(۷) آیتی‌، محمدحسین‌، بهارستان‌ در تاریخ‌ و تراجم‌ رجال‌ قاینات‌ و قهستان‌، مشهد، ۱۳۷۱ش‌.
(۸) اخباری‌ نیشابوری‌، محمد، منیة المرتاد فی‌ ذكر نفاة الاجتهاد، نسخۀ خطی‌ كتابخانۀ آیةالله‌ مرعشی‌، شم‌ ۹۰۷۷.
(۹) امام‌، محمدعلی‌، خاندان‌ سادات‌ گوشه‌، قم‌، ۱۴۱۳ق‌.
(۱۰) امین‌ الشرع‌ خویی‌، ابوالقاسم‌، میزان‌ الصواب‌، چ‌ سنگی‌، تبریز، ۱۳۳۴ق‌.
(۱۱) بیدآبادی‌، محمد، حسن‌ دل‌، به‌ كوشش‌ علی‌ صدرایی‌ خویی‌ و محمدجواد نور محمدی‌، قم‌، ۱۳۷۶ش‌.
(۱۲) بیدآبادی‌، محمد، «دو رساله‌ در سیر و سلوك‌»، به‌ كوشش‌ حسین‌ مدرسی‌ طباطبایی‌، وحید، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌، شم‌ ۱۱۵.
(۱۳) بیدآبادی‌، محمد، «دو نامۀ چاپ‌ نشده‌»، حوزۀ اصفهان‌، به‌ كوشش‌ علی‌ كرباسی‌ زادۀ اصفهانی‌، اصفهان‌، ۱۳۷۹ش‌، س‌۱، شم‌ ۳.
(۱۴) بیدآبادی‌، محمد، «سه‌ مكتوب‌»، به‌ كوشش‌ حسین‌ مدرسی‌ طباطبایی‌، وحید، تهران‌، ۱۳۵۷ش‌، شم‌ ۲۴۶-۲۴۷.
(۱۵) بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، منتخباتی‌ ... (نک: هم‌، آشتیانی‌).
(۱۶) تنكابنی‌، محمد، قصص‌ العلماء، تهران‌، ۱۳۹۶ق‌.
(۱۷) جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، به‌ كوشش‌ مصلح‌ الدین‌ مهدوی‌، اصفهان‌، ۱۳۲۸ش‌.
(۱۸) خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، قم‌، ۱۳۹۲ق‌.
(۱۹) رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، به‌ كوشش‌ محمد مشیری‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
(۲۰) زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنۀ، نسخۀ عكسی‌ موجود در كتابخانۀ مركز.
(۲۱) زنوزی‌، ملا عبدالله‌، لمعات‌ الهیه‌، به‌ كوشش‌ جلال‌ الدین‌ آشتیانی‌ و حسین‌ نصر، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
(۲۲) زین‌العابدین‌ شیروانی‌، بستان‌ السیاحة، تهران‌، كتابخانۀ سنایی‌: شورا، خطی‌.
(۲۳) صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، قم‌، ۱۳۷۹ش‌.
(۲۴) صدوقی‌ سها، منوچهر، دو رساله‌ در تاریخ‌ جدید تصوف‌ ایران‌، تهران‌، ۱۳۷۰ش‌.
(۲۵) عبرت‌ نائینی‌، محمدعلی‌، مدینة الادب‌، چ‌ تصویری‌، تهران‌، ۱۳۷۶ش‌.
(۲۶) فاضل‌، محمود، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ كتابخانۀ جامع‌ گوهرشاد، مشهد، ۱۳۶۳ش‌.
(۲۷) فتحی‌پور، علی‌، مقدمه‌ بر حق‌ الحقیقۀ صدرالدین‌ كاشف‌ دزفولی‌، اهواز، ۱۳۳۵ش‌.
(۲۸) قزوینی‌، عبدالنبی‌، تتمیم‌ امل‌ الآمل‌، به‌ كوشش‌ محمود مرعشی‌ و احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌.
(۲۹) كاشف‌ دزفولی‌، صدرالدین‌، مصباح‌ العارفین‌، اهواز، ۱۳۳۲ش‌.
(۳۰) كرباسی‌ زادۀ اصفهانی‌، علی‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالۀ سیر و سلوك‌ حسن‌ مدرس‌ هاشمی‌، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌.
(۳۱) كربن‌، هانری، تاریخ‌ فلسفۀ اسلامی‌، ترجمۀ جواد طباطبایی‌، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌.
(۳۲) مركزی‌، خطی‌.
(۳۳) معصوم‌ علیشاه‌، محمدمعصوم‌، طرائق‌ الحقائق‌، به‌ كوشش‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۱۸ش‌.
(۳۴) معلم‌ حبیب‌ آبادی‌، محمدعلی‌، مكارم‌ الآثار، اصفهان‌، ۱۳۷۷ش‌.
(۳۵) مفتون‌ دنبلی‌، عبدالرزاق‌، تجربة الاحرار، به‌ كوشش‌ حسن‌ قاضی‌ طباطبایی‌، تبریز، ۱۳۴۹ش‌.
(۳۶) منزوی‌، خطی‌.
(۳۷) مهدوی‌، مصلح‌الدین‌، لسان‌ الارض‌ یا تاریخ‌ تخت‌ فولاد، اصفهان‌، ۱۳۷۰ش‌.
(۳۸) نراقی‌، احمد، الخزاین‌، به‌ كوشش‌ حسن‌ حسن‌زادۀ آملی‌ و علی‌اكبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۰ق‌.
(۳۹) واله‌ اصفهانی‌، محمدكاظم‌، دیوان‌، به‌ كوشش‌ رضاعبداللهی‌، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
(۴۰) همایی‌، جلالالدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، به‌ كوشش‌ جلالالدین‌ آشتیانی‌، مشهد، ۱۳۴۲ ش‌.


۱. قزوینی‌، عبدالنبی‌، تتمیم‌ امل‌ الآمل‌، ص۱۶۲.    
۲. زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنة، ص۶۸۸.
۳. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۴.    
۴. امام‌، محمدعلی‌، خاندان‌ سادات‌ گوشه‌، ص۲۰۶-۲۰۷.
۵. زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنة، ص۶۸۸.
۶. معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۴.
۷. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۲.    
۸. رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۴۰۶.
۹. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۲.    
۱۰. اخباری‌ نیشابوری‌، محمد، منیة المرتاد فی‌ ذكر نفاة الاجتهاد، گ‌۲۰۱ ب‌.
۱۱. عبرت‌ نائینی‌، محمدعلی‌، مدینة الادب‌، ج۳، ص۲۴۷.
۱۲. معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۴.
۱۳. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۲.    
۱۴. آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، ص۴۳-۴۴.
۱۵. همایی‌، جلالالدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، پانزده.
۱۶. معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۲، ص۳۴۵.
۱۷. معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۵.
۱۸. امین‌ الشرع‌ خویی‌، ابوالقاسم‌، میزان‌ الصواب‌، ص۵۳۸.
۱۹. امین‌ الشرع‌ خویی‌، ابوالقاسم‌، میزان‌ الصواب‌، ص۵۵۴.
۲۰. معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۴.
۲۱. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۲-۱۲۳.    
۲۲. معلم‌ حبیب‌ آبادی‌، محمدعلی‌، مكارم‌ الآثار، ج۱، ص۶۷-۶۸.
۲۳. آقابزرگ طهرانی، محمدحسن، طبقات‌ اعلام‌ الشیعة، ص۶۹۵-۶۹۶.
۲۴. آقابزرگ طهرانی، محمدحسن، الذریعة، ج۲۲، ص۱۲۸.    
۲۵. آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، منتخباتی‌ از آثار حكمای‌ الهی‌ ایران‌، ج۴، ص۶۰۱-۶۰۴.
۲۶. آیتی‌، محمدحسین‌، بهارستان‌ در تاریخ‌ و تراجم‌ رجال‌ قاینات‌ و قهستان‌، ص۲۶۲-۲۶۳.
۲۷. رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۳۰۹.
۲۸. رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۴۰۶-۴۰۷.
۲۹. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۳.    
۳۰. صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۹۳-۱۱۱.
۳۱. رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۳۰۹.
۳۲. رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۴۰۶-۴۰۷.
۳۳. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۳.    
۳۴. صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۹۳-۱۱۱.
۳۵. واله‌ اصفهانی‌، محمدكاظم‌، دیوان‌، ص۵۳۹.
۳۶. مفتون‌ دنبلی‌، عبدالرزاق‌، تجربة الاحرار، ج۱، ص۱۵۸- ۱۵۹.
۳۷. معلم‌ حبیب‌ آبادی‌، محمدعلی‌، مكارم‌ الآثار، ج۱، ص۶۸-۷۰.
۳۸. جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، ص۴۸۳.
۳۹. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۳-۱۲۴.
۴۰. جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، ص۷۹.
۴۱. مهدوی‌، مصلح‌الدین‌، لسان‌ الارض‌ یا تاریخ‌ تخت‌ فولاد، ص۱۹۵.
۴۲. مفتون‌ دنبلی‌، عبدالرزاق‌، تجربة الاحرار، ج۱، ص۱۵۹.
۴۳. جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، ص۷۹.
۴۴. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۳.    
۴۵. معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۳، ص۲۱۴.
۴۶. جزی‌، عبدالكریم‌، رجال‌ اصفهان‌، ص۸۰.
۴۷. تنكابنی‌، محمد، قصص‌ العلماء، ص۱۵۳-۱۵۴.
۴۸. مفتون‌ دنبلی‌، عبدالرزاق‌، تجربة الاحرار، ج۱، ص۱۵۱.
۴۹. خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، ج۷، ص۱۲۳.    
۵۰. زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنة، ص۶۸۸.
۵۱. رستم‌ الحكما، محمدهاشم‌، رستم‌ التواریخ‌، ص۴۰۶-۴۰۸.
۵۲. كربن‌، هانری، تاریخ‌ فلسفۀ اسلامی‌، ص۴۹۲-۴۹۳.
۵۳. زنوزی‌، محمدحسن‌، ریاض‌ الجنة، ص۶۸۸.
۵۴. همایی‌، جلالالدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، پانزده‌.
۵۵. آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، مقدمه‌ بر شرح‌ رسالة المشاعر لاهیجی‌، ص۴۴.
۵۶. زین‌العابدین‌ شیروانی‌، بستان‌ السیاحة، ص۳۱۲.
۵۷. معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌ الحقائق‌، ج۲، ص۳۴۵.
۵۸. صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۲۳.
۵۹. صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۳۹-۴۱.
۶۰. آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، منتخباتی‌ از آثار حكمای‌ الهی‌ ایران‌، ج۴، ص۲۹۶.
۶۱. آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، مقدمه‌ بر مجموعۀ رسائل‌ سبزواری‌، ص۴۲-۴۳.
۶۲. صدوقی‌ سها، منوچهر، دو رساله‌ در تاریخ‌ جدید تصوف‌ ایران‌، ص۷۰-۷۱.
۶۳. آشتیانی‌، جلال‌ الدین‌، منتخباتی‌ از آثار حكمای‌ الهی‌ ایران‌، ج۲، پانزده‌ ـ شانزده‌.
۶۴. بیدآبادی‌، محمد، حسن‌ دل‌، ص۲۴.
۶۵. بیدآبادی‌، محمد، حسن‌ دل‌، ص۳۳.
۶۶. بیدآبادی‌، محمد، حسن‌ دل‌، ص۳۷.
۶۷. بیدآبادی‌، محمد، «سه‌ مكتوب‌»، ص۳۶-۳۷.
۶۸. بیدآبادی‌، محمد، «سه‌ مكتوب‌»، ص۴۰.
۶۹. بیدآبادی‌، محمد، «دو نامۀ چاپ‌ نشده‌»، ص۷۲-۷۳.
۷۰. بیدآبادی‌، محمد، «سه‌ مكتوب‌»، ص۳۸-۴۰.
۷۱. بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، ج۴، ص۳۴۳.
۷۲. بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، ص۲۹-۳۰.
۷۳. بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، ص۳۵-۳۷.
۷۴. بیدآبادی‌، محمد، «فی‌ علم‌ التوحید»، ص۳۵.
۷۵. بیدآبادی‌، محمد، «دو رساله‌ در سیر و سلوك‌»، ص۳۹۴-۳۹۵.
۷۶. نراقی‌، احمد، الخزائن‌، ص۳۸۹.
۷۷. زنوزی‌، ملا عبدالله‌، لمعات‌ الهیه‌، ص۴۲۵.
۷۸. مركزی‌، خطی‌، ج۸، ص۴۴۸-۴۴۹.
۷۹. شورا، خطی‌، ج۲۳، ص۳۰۲.
۸۰. شورا، خطی‌، ج۲۳، ص۳۰۲.
۸۱. آقابزرگ طهرانی، محمدحسن، طبقات‌ اعلام‌ الشیعة، ص۶۹۶.
۸۲. شورا، خطی‌، ج۲۲، ص۳۰۴.
۸۳. مركزی‌، خطی‌، ج۶، ص۲۴۴۸-۲۴۴۹.
۸۴. آستان‌ قدس‌، فهرست‌، ص۴۷۵.
۸۵. فاضل‌، محمود، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ كتابخانۀ جامع‌ گوهرشاد، ج۲، ص۳۹۸.
۸۶. فاضل‌، محمود، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ كتابخانۀ جامع‌ گوهرشاد، ج۱، ص۲۹۲.
۸۷. منزوی‌، خطی‌، ج۱، ص۶۴۵.
۸۸. صدرایی‌، علی‌، آشنای‌ حق‌، ص۱۸۳-۱۸۵.
۸۹. آقابزرگ طهرانی، محمدحسن، الذریعة، ج۱۷، ص۷۵.    
۹۰. آقابزرگ طهرانی، محمدحسن، الذریعة، ج۲۲، ص۱۲۸.    
۹۱. فتحی‌پور، علی‌، مقدمه‌ بر حق‌ الحقیقۀ صدرالدین‌ كاشف‌ دزفولی‌، «ج‌».
۹۲. كاشف‌ دزفولی‌، صدرالدین‌، مصباح‌ العارفین‌، ص۱۲۹-۱۳۰.



مرتضی قرائی‌ گرکانی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیدآبادی».    






جعبه ابزار