• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آزمون‌های توانایی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آزمونهای توانایی، یکی از مباحث مطرح در روان‌سنجی در علم روان‌شناسی بوده و به معنای آزمون‌هایی است که به سنجش و شناسایی تفاوت‌های فردی در زمینه توانایی‌ها می‌پردازد. در این مقاله بعد از بیان مقدمه‌ای پیرامون استعدادها و توانایی‌ها و نحوه تشخیص آنها به بررسی انواع ‌آزمونهای توانایی و بیان ویژگی‌های هرکدام می‌پردازیم.



بین افراد، تفاوت‌های گسترده‌ای از لحاظ ویژگی‌های شخصیتی و توانایی‌های ذهنی وجود دارد. برای شناسایی تفاوت‌های فردی در زمینه توانایی‌ها، می‌توان از آزمون‌هایی که برای سنجش این تفاوت‌ها ساخته شده‌اند، استفاده کرد.
امروزه کاربرد آزمونهای توانایی در امر تعیین کلاس‌های ویژه برای برخی دانش‌آموزان، انتخاب دانشجویان دانشگاه‌ها و مدارس تخصصی و گزینش افراد برای مشاغل، یکی از موضوعات داغ و بحث‌برانگیز است.
هنگامی که برای اولین بار آزمونهای سنجش توانایی‌های ذهنی و هوش مورد استفاده قرار گرفتند، از آنها به‌ عنوان روش‌های عینی و عاری از تبعیض برای شناسایی استعدادها و تضمین‌کننده فرصت‌های فردی تمجید شد. به کمک کاربرد این آزمون‌ها افراد نه بر مبنای عواملی مانند زمینه خانوادگی و ثروت و طبقه اجتماعی و نفوذ سیاسی بلکه بر اساس لیاقت فردی خود به مشاغل یا آموزش عالی دسترسی پیدا می‌کنند.
[۱] اتکینسون، ریتا و دیگران، زمینه روان‌شناسی، ج۲، ص۱۸، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.



امتحانات احراز شایستگی برای دریافت گواهینامه پایان تحصیلات متوسطه، امتحانات گواهینامه رانندگی، آزمونهای تسلط در درس‌های اختصاصی مانند ماشین‌نویسی، همگی آزمونهای توانایی محسوب می‌شوند.
آزمونهای توانایی، گستره‌ای از آزمونهای استعداد تا آزمونهای پیشرفت (Achievement tests) را دربرمی‌گیرند. آزمون‌هایی که در دو انتهای پیوستار استعداد – پیشرفت قرار می‌گیرند عمدتا از لحاظ هدفی که دنبال می‌کنند با یکدیگر فرق دارند.
آزمونهای استعداد به منظور پیش‌بینی اینکه شخص پس از گذراندن دوره آموزشی لازم تا چه حد در کار معینی موفق خواهد بود، تهیه می‌شوند. از سوی دیگر آزمونهای پیشرفت، آزمون‌هایی هستند که برای سنجش مهارت‌های پرورش‌یافته ساخته شده‌اند و نشان می‌دهند که شخص در حال حاضر قادر به انجام دادن چه کارهایی است.


وجه تمایز این دو نوع آزمون در مرحله نخست از نقطه‌نظر هدف‌های آنهاست تا محتوا. زیرا مواد و محتوای این دو نوع آزمون غالبا وجه اشتراک زیادی دارند. برای مثال، یک آزمون دانستنی‌های اصول مکانیک ممکن است در پایان یک دوره آموزش مکانیک به منظور ارزیابی میزان تسلط دانشجو به مطالب آن دوره به وی داده شود تا از این راه شاخصی از پیشرفت او به دست آید. از سوی دیگر، آزمونی با سؤال‌های مشابه ممکن است بخشی از یک مجموعه آزمون را تشکیل دهد که هدف آن گزینش متقاضیان آموزش خلبانی است، چون تحقیقات نشان داده است که آگاهی از اصول مکانیک، عامل کارآمدی برای پیش‌بینی میزان موفقیت در پرواز است. آزمون دوم شاخصی از استعداد به دست می‌دهد چون از نتایج آن برای پیش‌بینی عملکرد دانشجویان خلبانی استفاده می‌شود. بنابراین اینکه آزمون معینی را آزمون استعداد یا آزمون پیشرفت بدانیم بیشتر به هدف آن بستگی دارد تا به محتوایش.
آزمون‌هایی را که در دو انتهای پیوستار استعداد – پیشرفت قرار می‌گیرند، می‌توانیم از لحاظ میزان نیاز به تجارب پیشین نیز از یکدیگر متمایز بدانیم. در یک انتهای پیوستار، آزمونهای پیشرفت قرار دارند که برای سنجش مهارت در یک زمینه خاص ساخته شده‌اند. به‌ عنوان مثال در زمینه موسیقی یا مقررات و اصول ایمنی مربوط به استفاده از یک وسیله نقلیه موتوری. در انتهای دیگر پیوستار، آزمونهای استعداد قرار دارند که بنا به فرض سازندگانشان متکی بر تجارب پیشین فرد نیستند، البته به‌جز تجربه رشد و بار آمدن وی در یک کشور معین. برای مثال، هدف از تهیه یک آزمون استعداد موسیقی، پیش‌بینی این امر است که دانشجویی که هیچ‌گونه آموزشی در زمینه موسیقی ندیده است تا چه‌اندازه می‌تواند از درس‌های موسیقی بهره‌مند شود.
[۲] اتکینسون، ریتا و دیگران، زمینه روان‌شناسی، ج۲، ص۱۹، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.



آزمونهای استعداد به دو دسته تقسیم می‌شوند:
· آزمونهای استعداد کلی یا هوش
· آزمونهای استعداد و مهارت‌های خاص.
بعضی افراد در تعبیر استعداد به تصور آنکه از روی نتایج این آزمون‌ها می‌توان استعداد فرد را در یک شغل معین به دقت تعیین کرد، اشتباه می‌کنند. برای مثال، غالبا دانش‌آموزان دبیرستان و دانشجویان دانشگاه تصور می‌کنند که روان‌شناس یا مشاور راهنمایی با اجرای این آزمون‌ها می‌تواند به آنها بگوید که استعداد احراز کدام یک از مشاغل را دارد.
با وجود اینکه نتایج آزمون‌ها، اطلاعات مفیدی در مورد انتخاب شغل در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌دهد اما از روی این نتایج به دقت نمی‌توان گفت که آیا در شغل معینی موفقیت لازم را به دست خواهد آورد یا نه. از روی نتایج آزمونهای استعداد ممکن است چنین قضاوت کرد که دانش‌آموز می‌تواند مثلا در فکر انتخاب یک شغل تخصصی که لازمه آن داشتن استعداد عددی و استعداد در علوم است باشد، اما در عین حال به او توصیه می‌کنند که برای موفقیت در یک شغل علاوه بر نتایج آزمونهای استعداد، عوامل زیادی از قبیل علاقه، ارزش‌های شخصی، تجارب قبلی و مانند اینها مؤثرند که باید همه اینها را در نظر گرفت.
[۳] پاشاشریفی، حسن، اصول روان‌سنجی و روان‌آزمایی، ص۴۰، تهران، رشد، ۱۳۷۷، چاپ پنجم.

روان‌شناسان، غالبا تمایزی بین آزمونهای هوش کلی و آزمونهای استعداد خاص قایل می‌شوند. این تمایز به این شکل توجیه می‌شود: کارآیی‌هایی وجود دارد که به توانایی‌های ذاتی و توارث فردی بیش از رشد وابسته‌اند، بنابراین تغییرپذیری بیشتری نشان می‌دهند. بنا به گفته کلاپارد زمانی که می‌خواهیم استعداد کودکی را تعیین کنیم، هدف ما این نیست که ببینیم نسبت به سن خود در سطح پایین‌تری قرار دارد یا بالاتری، بلکه هدف ما این است که ببینیم کودک مذکور نسبت به میانگین کودکان همسن خود در سطح بالاتر و یا پایین‌تری است.
بنابراین در تعیین استعدادها پیش‌رسی یا عقب‌ماندگی کودک مطرح نیست، بلکه موقعیت، رتبه، بالاتر بودن یا پایین‌تر بودن نسبت به یک ارزش مرجع مطرح است. به این ترتیب می‌توان از استعداد موسیقی، نقاشی، خطاطی و... بحث کرد. اشکال بسیار اختصاصی از توانایی‌ها وجود دارد که همان تغییرپذیری را نشان می‌دهند، مثلا توانایی برای یادگیری زبان‌های مختلف و استعداد ریاضی. به‌طور کلی، یک انسان باهوش توانایی انجام همه فعالیت‌ها را نخواهد داشت، وجود برخی قریحه‌ها برای انجام بعضی فعالیت‌های معین لازم است.
[۴] گنجی، حمزه، آزمونهای روانی، ص۱۵۹، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷، چاپ هفتم.



هوش کلی را می‌توان به این صورت تعریف کرد: توانایی سازگاری آگاهانه و فعال با موقعیت‌های تازه یا نسبتا تازه‌ای که فرد باید با آنها روبرو شود. از آنجا که این موقعیت‌ها ماهیت و پیچیدگی بسیار متغیری دارند، می‌توان پیش‌بینی کرد که انواع هوش نیز باید همان تنوع و پیچیدگی موقعیت‌ها را داشته باشد، زیرا به کمک انواع سازگاری‌ها و به کمک انواع آزمون‌هایی که برای ارزشیابی عینی این سازگاری‌ها ساخته می‌شوند، تعریف می‌گردد.
آزمونهای هوش به دو دسته آزمونهای فردی و گروهی تقسیم می‌شوند. آزمونهای گروهی را می‌توان در یک جلسه آزمایش در مورد گروهی از افراد اجرا کرد، در صورتی که آزمونهای فردی تنها با یک نفر آزمودنی توسط متخصص کارآزموده اجرا می‌شود. آزمون وکسلر (Wechsler scale) نمونه آزمونهای فردی هوش می‌باشد. آزمون گروهی ارتش آمریکا نیز یکی از آزمونهای گروهی هوش است.
[۵] گنجی، حمزه، آزمونهای روانی، ص۱۶۸، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷، چاپ هفتم.



آزمونهای استعداد خاص نیز یکی دیگر از انواع آزمونهای استعداد است. برای‌اندازه‌گیری استعدادهای خاص، آزمونهای متعددی تهیه و استاندارد شده است. یکی از انواع این آزمون‌ها، آزمون چالاکی دست و انگشتان می‌باشد که در آن عامل سرعت همراه با سایر مهارت‌ها مورد سنجش قرار می‌گیرد. این آزمون‌ها چالاکی دست و انگشتان را در کارهای دستی از قبیل قرار دادن میله‌ها و یا مهره‌ها به اشکال و ابعاد مختلف در حفره‌هایی به همان اشکال و ابعاد، سوار کردن قطعات اشیاء و مانند آن را‌ اندازه می‌گیرند.
آزمون تجسم یا درک روابط فضایی نیز یکی دیگر از این‌گونه آزمون‌هاست. این آزمون‌ها، استعداد آزمودنی را در تجسم حرکت و تغییر جهت اشکال فضایی در ذهن‌ اندازه می‌گیرند. معمولا بین نتایج آزمونهای درک روابط فضایی با استعداد امور مکانیکی و فنی همبستگی وجود دارد.
[۶] پاشاشریفی، حسن، اصول روان‌سنجی و روان‌آزمایی، ص۳۹، تهران، رشد، ۱۳۷۷، چاپ پنجم.



آزمونهای پیشرفت تحصیلی، یک نوع دیگر از انوع آزمونهای توانایی هستند. این آزمون‌ها مورد استفاده فراوانی دارند و نتایج آنها به‌طور مستقیم مورد تعبیر و تفسیر قرار می‌گیرند. آزمونهای پیشرفت تحصیلی، هم شاخصی از آموخته‌های گذشته و هم وسیله‌ای برای پیش‌بینی موفقیت آینده است. این آزمون‌ها به سه دسته تقسیم می‌شوند:
· آزمونهای پیشرفت کلی
· آزمونهای دروس خاص
· آزمونهای تشخیصی.

محتوای آزمونهای پیشرفت کلی در هر یک از دوره‌های ابتدایی و راهنمایی با برنامه و مواد درسی این دوره‌ها رابطه نزدیکی دارد و شامل موادی در همین زمینه‌هاست. در آزمونهای دروس خاص، هر یک از آزمون‌ها برای‌ اندازه‌گیری آموخته‌های دانش‌آموزان در یک درس و یا برنامه آموزشی خاص تهیه و استاندارد می‌شوند. آزمونهای تشخیصی، نوعی دیگر از آزمونهای پیشرفت تحصیلی هستند که برای تشخیص نقاط قوت و یا ضعف و نارسایی‌های دانش‌آموزان در مهارت‌های اساسی از قبیل خواندن و یا حساب کردن به‌کار می‌روند.
[۷] پاشاشریفی، حسن، اصول روان‌سنجی و روان‌آزمایی، ص۴۲، تهران، رشد، ۱۳۷۷، چاپ پنجم.



در حد فاصل آزمونهای استعداد و آزمونهای پیشرفت، آزمون‌هایی نیز جهت سنجش ترکیبی از استعداد و پیشرفت قرار دارند. نمونه‌ای از این قبیل آزمون‌ها، آزمون استعداد تحصیلی (scholastic) است که گذراندن آن برای تمام داوطلبان ورود به دانشگاه‌ها الزامی است.
آزمون استعداد تحصیلی شامل یک بخش کلامی است که مهارت‌های لغوی و توانایی درک مطالب خوانده‌شده را می‌سنجد و یک بخش ریاضی که توانایی حل مسائلی را می‌سنجد که در آنها استدلال ریاضی، جبر و هندسه مطرح می‌شود. به این ترتیب، هر چند این آزمون مطالب آموخته‌شده را می‌سنجد، با این وجود در تهیه آن سعی شده است از سؤال‌هایی که متکی بر دانستنی‌هایی در موضوعات اختصاصی هستند اجتناب شود و بیشتر سنجش توانایی استفاده از مهارت‌های آموخته‌شده در حل مسائل نوین در مدار توجه قرار گیرد.
[۸] اتکینسون، ریتا و دیگران، زمینه روان‌شناسی، ج۲، ص۲۰، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.
[۹] اتکینسون، ریتا و دیگران، زمینه روان‌شناسی، ج۲، ص۲۱، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.



۱. اتکینسون، ریتا و دیگران، زمینه روان‌شناسی، ج۲، ص۱۸، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.
۲. اتکینسون، ریتا و دیگران، زمینه روان‌شناسی، ج۲، ص۱۹، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.
۳. پاشاشریفی، حسن، اصول روان‌سنجی و روان‌آزمایی، ص۴۰، تهران، رشد، ۱۳۷۷، چاپ پنجم.
۴. گنجی، حمزه، آزمونهای روانی، ص۱۵۹، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷، چاپ هفتم.
۵. گنجی، حمزه، آزمونهای روانی، ص۱۶۸، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷، چاپ هفتم.
۶. پاشاشریفی، حسن، اصول روان‌سنجی و روان‌آزمایی، ص۳۹، تهران، رشد، ۱۳۷۷، چاپ پنجم.
۷. پاشاشریفی، حسن، اصول روان‌سنجی و روان‌آزمایی، ص۴۲، تهران، رشد، ۱۳۷۷، چاپ پنجم.
۸. اتکینسون، ریتا و دیگران، زمینه روان‌شناسی، ج۲، ص۲۰، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.
۹. اتکینسون، ریتا و دیگران، زمینه روان‌شناسی، ج۲، ص۲۱، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «آزمون های توانایی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۱۸.    






جعبه ابزار