آداب نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آداب جمع
ادب و به معنای رفتارها و گفتارهای شایسته است، شرایط و آداب
نماز را به طور کلی میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد: صفات و ویژگیهای نمازگزار قبل از ورود به
نماز، و آداب و شرائطی که میبایست یک نمازگزار واقعی آنها را درحال
نماز رعایت کند.
اعتدال
در قرائت،
تقوا و ترک
گناه،
انفاق و اعطاء
زکات و
صدقه، اطاعت از
رسول و خاندانش و ... از جمله آداب
نماز است.
«... و لا تجهر بصلاتک و لا تخافت بها و ابتغ بین ذلک سبیلاً؛
... و تو
در نماز نه صدا را بسیار بلند و نه بسیار آهسته گردان بلکه حد متوسط را اختیار کن».
در آیه مورد بحث نظر به گفتگوی
مشرکان در مکه در رابطه با
نماز پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) و این که میگفتند او
نماز خود را بلند میخواند و ما را ناراحت میکند این چه عبادتی است؟ این چه برنامهای است؟ به
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) دستور میدهد:
نمازت را زیاد بلند مخوان زیاد هم آهسته مخوان بلکه میان این دو راه
اعتدال را انتخاب کن.
شان نزولی را که بسیاری از مفسران از
ابنعباس نقل کردهاند نیز مؤید همین معنی است. روایات متعددی که از طرق
اهل بیت از
امام باقر و
امام صادق (علیهالسّلام) در ذیل این آیه آمده است نیز اشاره به همین تفسیر میکند.
بنابراین تفسیرهای دیگری که برای این آیه ذکر شده است همگی بیگانه از مطلب به نظر میرسد.
در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق (علیهالسّلام) چنین نقل شد که
در تفسیر آیه فرمود: «الجهر بها رفع الصوت، و التّخافت بها مالم تسمع نفسک، و اقرا بین ذلک؛
جهر این است که زیاد صدا را بلند کنی و
اخفات آن است که حتی خودت نشنوی هیچیک از این دو را انجام نده بلکه حد وسط میان آن دو را انتخاب کن». و امّا (اخفات) و (جهر)
در نمازهای روزانه و شبانه ـ همانگونه که
در بالا اشاره کردیم ـ حکم دیگری است با مفهوم دیگر که دلایل جداگانه دارد و فقهای ما (رضواناللهعلیهم) مدارک آن را
در (کتاب الصلوة) آوردهاند.
این حکم اسلامی یعنی اعتدال
در جهر و اخفات از دو نظر به ما دید و درک میبخشد: نخست از این نظر که میگوید: عبادات خود را آن چنان انجام ندهید که بهانه به دست دشمنان بدهد آنها را به
استهزاء و ایرادگیری وادارد، چه بهتر که توم با متانت و
آرامش و
ادب باشد که نه تنها نتوانند بر آن خردهگیری کنند، بلکه نمونهای از شکوه و ادب اسلامی و ابهت و عظمت
عبادت گردد. آنها که سعی دارند
در مواقعی که مردم استراحت کردهاند با صداهای گوشخراشی که از بلندگوهای پر غوغا راه میاندازند موجودیت جلسات خود را نشان دهند و به پندار خود با این عمل صدای
اسلام را به گوش دیگران برسانند این نه تنها صدای اسلام نیست بلکه باعث پراکندگی مردم از اسلام و
در نتیجه ضربهای است به تبلیغات دینی.
از امور مهمی که بیش از هر چیز رعایتش برای نمازگزار واقعی ضروری است محافظت بر
نفس و اعمال و رفتار خویش است یعنی دوری گزیدن از هر آنچه را که
خداوند متعال از انجام آن ناخشنود است و
گناه و معصیت الهی بشمار میرود، چرا که حقیقت گناه و معصیت چیزی جز آلودگی و نجاست و تیرگی نفس و جان آدمی نیست و برای نمازگزاری که مدعی است میخواهد به
معراج و
ملکوت پرواز کند و هم آوا و هم سخن خداوند و
فرشتگان شود. و با این کدورتها و آلودگی روحی و سنگینی گناه به ملکوت اعلی راه نمییابد و با قلبی که
شیطان آن را تصرف کرده متوجه خدا نمیشود و با زبانی که
در اثر گناه لال شده با حضرت دوست سخن نمیگوید. از این روی
در قرآن بر پرهیز از گناه و معصیت تأکید شده و میفرماید: «بگو ای اهل کتاب! بیایید به یک کلمه (ایمان (باور)|
ایمان) که مشترک بین ما و شماست ایمان آورید و جز خدا را نپرستیم و برخی دیگر را تحت سلطه قرار ندهیم.»
و از
صبر و
نماز یاری جوئید و این کار سنگین و گران است مگر بر خاشعون.
در اینجا صبر را به معنای عام از ما خواسته شده هم صبر بر سختیها و ناگواریها و هم صبر بر عبادت و هم صبر بر معصیت و پرهیز از شهوتها و لذتهای نامشروع که مبغوض خداوند هستند.
از طرفی
در آیات و برخی
روایات همین
تقوا و پرهیز از معاصی را از یک نمازگزار واقعی، متوقع است و خواستار نتیجه واقعی و عینی
نماز است یعنی
نمازی میخواهد که «تنهی عن الفحشاء و المنکر»
باشد رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) می فرماید:«هر کس نمازش او را از
فحشاء و
منکر باز ندارد هیچ بهرهای جز دوری از خدا نبرده است»
قرآن میفرماید:«به بندگان مؤمنم بگو:
نماز را بپای دارند و
در نهان و آشکار از آنچه روزیشان دادهایم
انفاق میکنند.»
و
در جایی دیگر
در وصف نمازگزاران میفرماید: «آنها
در اموالشان برای تقاضاکنندگان و محرومان حق معلومی را پرداخت میکنند»
پس معلوم میشود که یک نمازگزار واقعی کسی است که
در حالی که مواظبت بر اعمال و رفتار شخصی خود و عبادات خود دارد از مردم و محرومان جامعه فاصله نگرفته و از کمک و دستگیری افراد نیازمند و ناتوان غافل نیست و همواره با اعطاء صدقات واجب (
زکات و
خمس) و صدقات مستحبی و هر کمکی که از دستش برآید برای نیازمندان کوتاهی نمیورزد.
بیشک هر عبادت و کار خیری که از آدمی سر میزند اگر رضایت و امضاءِ و تأیید
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) و
ائمه (علیهمالسّلام) در آن نباشد و آدمی نتواند عملاً مطیع و پیرو اصیل آن ذوات مقدس
در همه ابعاد و رفتار و کردار نباشد آن عبادت اصلاً به سرانجام نمیرسد و هیچ ارزش و بهائی ندارد. از این رو پایبندی به اصل
امامت و
ولایت و رهبری ضروری است چرا که
نماز را جهتدار میکند و آنرا مقبول حق میگرداند.
قرآن کریم میفرماید: «و اقیموا الصلوه و آتوا الزکوه و اطیعوا الرسول...؛
نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و رسول خدا را اطاعت کنید تا مشمول
رحمت او شوید».
یکی دیگر از اموری که رعایت آن بر نمازگزار واقعی ضروری است، آن است که علاوه بر مواظبت بر اعمال و رفتار خویش میبایست نسبت به افعال و کردار خانواده و نزدیکان خود و دیگر افراد جامعه خویش غافل و بیتفاوت نباشد و آنها را از منکرات بر حذر دارد و به سوی اعمال شایسته ترغیب سازد لذا میفرماید: «یا بنی اقم الصلوه و أمر بالمعروف و انه عن المنکر؛
پسرم
نماز را بر پا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن».
در روایتی از
امام صادق (علیه السّلام) شرایط نمازگزار واقعی را اینگونه برمی شمارد: «خداوند تبارک و تعالی میفرماید: همانا
نماز کسی را قبول میکنم که:
۱.
در برابر عظمتم تواضع کند و برایم خاکسار باشد.
۲. برای رضای من از شهوات دوری جوید.
۳. روزهایش را با
ذکر من به شب رساند.
۴. بر بندگانم
فخر نفروشد.
۵. گرسنگان را سیر کند.
۶. برهنگان را بپوشاند.
۷. بر مصیبتدیدگان رحم کند.
۸. بیپناهان را پناه دهد.
قبل از بیان این صفات باید دانسته شود که برای
نماز غیر از این صورت ظاهری،
حقیقت و باطنی است که دارای آدابی مخصوص به خود است و چنانچه ظاهر آن را آدابی است که مراعات آنها ضروری است بطوری که اگر آنها را رعایت نکند موجب بطلان و نقصان
نماز صوری است؛ (مانند رعایت نکردن آداب و
احکام شرعی و فقهی
نماز همچون
طهارت ظاهری بدن و
لباس و
مکان از نجاسات ظاهری و صحت
وضو و افعال و
اذکار نماز) همینطور برای
نماز آدابی است به نام آداب قلبیه و باطنیه که با مراعات ننمودن آنها
نماز معنوی باطل و ناقص میشود.
بدین جهت مراعات و محافظت بر تمام آداب ظاهری و باطنی
نماز امری است ضروری، چرا که
نمازی که مقبول حق واقع شود همین
نماز است. امام صادق (علیه السّلام) میفرماید: کسی که
نماز واجب خود را
در اول وقت ادا کند و حدود آنها را حفظ نماید،
فرشته آنرا سپید و پاکیزه به آسمان میبرد و
نماز به نمازگزار میگوید خدا تو را نگاه دارد همانگونه که مرا نگاه داشتی... و کسی که نمازهایش را بی سبب به تأخیر بیندازد و حدود آنها را حفظ نکند، فرشته
نماز او را سیاه و تاریک به آسمان برد
در حالی که
نماز با صدای بلند به نمازگزار گوید مرا ضایع کردی خدای تو را ضایع کند آنچنانکه مرا ضایع کردی و خدا تو را رعایت نکند آنچنان که تو مرا رعایت نکردی»
اما برخی از آداب باطنیه این سلوک روحانی و معجون الهی که یک نمازگزار واقعی باید بر آنها مواظبت کند عبارتاند از:
۱-
خشوع ۲-طمئنینه ۳-محافظت
نماز از تصرف و سرقت شیطان ۴-
نشاط و بهجت ۵-
حضور قلبیعنی
خضوع و فروتنی کامل
در برابر هیبت و عظمت جمال و جلال محبوب. «قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛
همانا رستگار شدند مؤمنانی که
در نمازشان خاشعاند».
به این معنا که نمازگزار عبادت و
نماز خود را از روی سکونت قلب و اطمینان خاطر بجا آورد زیرا اگر عبادت را با حال
اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد آن عبادت هیچ اثر و فایدهای بر
روح و قلب
انسان نمیگذارد.
قرآن
در وصف
مؤمنین میفرماید: الذین هم علی صَلَواتِهم یحافظون؛
مؤمنین کسانی هستند که بر نمازهایشان محافظت و مراقبت دارند» و این محافظت
در تمامی حالات و مسائل و مراتب
نماز است که یکی از مهمترین مراتب، حفظ آن از تصرف غاصبانه
شیطان است چنانکه میدانیم شیطان
دشمن قسمخورده انسان است، «فبعزتک لاُغوینکم اجمعین؛
پس به
عزت تو قسم همه آنها را گمراه میکنم»، مگر بندگان مخلَص..... از این روی همواره
در همه جا و همه اوقات این سارق و رهزن،
در کمین مؤمنین و کالاهای ناب آنان است لذا میبایست تلاش و مواظبت کامل بر
نماز و عبادات داشت.
میبایست نمازگزار وقتی و ساعتی را به
نماز اختصاص بدهد که فارغ از همه چیز باشد به گونه ای که دارای
نشاط و شادابی و تازگی باشد و هرگز
در زمان خستگی و کسالت و بیحالی
نماز و عبادت را بر خود تکلیف نکن
در قرآن آمده «
در حال مستی به
نماز نزدیک نشوید»
که
در برخی روایات مستی را به
کسالت تفسیر کردهاند.
امام رضا (علیه السّلام) میفرماید: هنگامی که قلوب
نشاط و بهجت دارند آنها را به عبادت وادارید و وقتی که گریزاناند آنها را واگذارید»
یکی از مهمترین آداب قلبیه که خود مفتاح قفل کمالات و باب الابواب
سعادت است حضور قلب است سخن
در این باب بسیار است اما اجمالاً یکی از مراتب حضور قلب این است که قلب نمازگزار
در وقت عبادت از همه جا و همه چیز غیر از جمال حق تعالی فارغ و منصرف شود، باجان و قلب خویش خود را فقط
در محضر محبوب ببیند و جز او چیزی را مشاهده نکند
رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید:«خدا را عبادت کن چنانچه گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند»
در اهمیت حضور قلب همین بس که روایات فراوان داریم که
نمازی و یا مقداری از
نماز مقبول حق واقع می شود که حضور قلب
در آن باشد. از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده که «همانا بالا رود از
نماز بنده از برای او نصف یا ثلث یا ربع یا خمس
نماز پس بالا نمی رود برای او مگر آنچه را اقبال به قلب نموده است به آن و ما مأمور شدهایم به نافله ها و
نمازهای مستحبی تا نقص
نمازهای واجب کامل و تمام شود»
به این معنا که عبادت و
نماز را فقط و فقط برای رضای او انجام دهد و از هر آنچه که شائبه غیر خدائی دارد عملش را تصفیه و پاک نماید تا آنجا که برای
ترس از
جهنم و یا
ثواب و پاداش هم نخواند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آداب نماز»، تاریخ بازیابی۱۳۹۸/۱۰/۰۱.