• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آداب مهمانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آداب مهمانی، مجموعه‌ای از رفتارها و گفتارهای شایسته برای پذیرایی از میهمان است. در تعالیم و آموزه‌های اسلامی، سفارش‌های بسیاری در ارتباط با میهمانی وجود دارد. برخی از دستورات، پیرامون آداب و وظایف میهمان است. این وظایف گاه جهت حفظ شأن میزبان می‌باشد؛ مانند این‌که دعوتش را بپذیریم، غذایش را بخوریم و گاه جهت شأن خود میهمان است؛ مانند این‌که نباید انتظار تشریفات داشته و شأن کاذبی برای خود در نظر بگیریم.



اصل میهمانی، از جمله اموری است که شرع و عقل مهر تأییدی بر نیک بودن آن زده‌اند. در روایات اسلامی، توصیه‌های بسیاری پیرامون میهمانی وجود دارد تا اندازه‌ای که گفته شده؛ اگر شخصی روزه مستحبی دارد و مؤمنی او را دعوت به غذا کرد، روزه خود را بخورد؛ پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:«اگر برادر مسلمانی غذایی را که با زحمت تهیه کرده و انسان روزه‌داری را به خوردن آن دعوت کند، چه ایرادی دارد که او هم بپذیرد و افطار نماید».
[۱] راوندی کاشانی، فضل الله بن علی، النوادر، محقق و مصحح صادقی اردستانی، احمد، ص۳۵، قم، دار الکتاب، چاپ اول، بی‌تا.

همچنین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به امام علی (علیه‌السلام) سفارش می‌کند که «دعوت به مهمانی را بپذیر، هرچند نیاز باشد مسافتی طولانی راه بروی».


وقتی انسان از طرف مؤمنی،‌ دعوت می‌شود، باید او را اجابت نماید. پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «به حاضران و غایبان امّتم سفارش می‌کنم که دعوت مسلمان را بپذیرند، اگرچه در فاصله پنج میلی (هر میل حدود دو کیلومتر است. پنج میل حدود ده کیلومتر است.) باشد؛ زیرا این کار، جزو دین است».
در مقابل نباید در شرایط عادی، دعوت مُشرک و یا منافقی را بپذیرد؛ پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند:«اگر مُشرکی یا منافقی مرا به خوردن شتری هم مهمانی کند، دعوتش را نمی‌پذیرم و این، از دین است. خدای (عزّوجلّ) به این عمل من راضی نیست که عطای مشرکان و منافقان و خوراک آنان را بپذیرم». اما در شرایطی؛ مانند امر به معروف، نشان دادن چهره‌ای مناسب از مسلمانان و... اشکالی در این میهمانی‌ها نخواهد بود.


از امام باقر (علیه‌السلام) پرسیده شد: مردی هم‌ زمان به ولیمه و تشییع جنازه دعوت می‌شود، شرکت در کدام‌ یک برتر است و کدام‌ یک را اجابت کند؟ امام (علیه السلام) فرمود: «تشییع جنازه را اجابت کند؛ زیرا حضور در تشییع جنازه، مرگ و آخرت را به یاد می‌آورد، و ولیمه را رها کند؛ چرا که آن، دنیا را به یاد می‌آورد». از این روایت این نکته به دست می‌آید که؛ شرکت در میهمانی‌ای که انسان را به یاد خدا و آخرت بیندازد؛ مانند این‌که در آن موعظه و نصیحت باشد بهتر از دیگر میهمانی‌ها است.


خداوند در قرآن می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید. این برای شما بهتر است تا شاید متذکّر شوید! و اگر کسی را در آن نیافتید، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد:"بازگردید!" بازگردید این برای شما پاکیزه‌تر است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است!».


آفتی که از قدیم در مجالس میهمانی وجود داشت و امروزه بروز و ظهور بیشتری پیدا کرده، وجود تشریفات و تجملات نابجا است که میهمانی را دچار گناه اسراف می‌کند. میهمانان نه تنها نباید انتظار تشریفات را داشته باشد، بلکه باید با این پدیده برخورد کنند. امام رضا (علیه‌السلام) از پدرانش نقل می‌کند: «مردی، حضرت علی (علیه‌السلام) را دعوت کرد. و آن‌ حضرت به او فرمود: پذیرفتم، به شرط آن‌که سه قول به من بدهی. مرد گفت: چه قولی، ای امیرمؤمنان؟! امام علی (علیه‌السلام) فرمود: از بیرون، چیزی برای ما تهیه نکنی، آنچه را در خانه هست، از من دریغ نورزی و خانواده را به زحمت نیندازی. مرد گفت: قبول است. پس امام دعوتش را پذیرفت».


امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هرگاه برادرت به تو گفت: بخور، حتماً بخور، و او را مجبور نکن که قَسَمت بدهد؛ چرا که او با تعارف کردنت به غذا می‌خواهد به تو احترام بگذارد». همچنین آن‌حضرت فرمود: «محبت شخص به برادرش، از خوب خوردنش از غذای او دانسته می‌شود. من خوش دارم که شخص میهمان، از غذای من بخورد و خوب -و به اندازه- بخورد. با این کار، مرا خوشحال می‌کند».


پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله): «مهمانی، سه روز است و بیشتر از آن، صدقه‌ای است که به میهمان داده می‌شود. هیچ‌یک از شما چندان نزد برادرش نماند که او را به گناه بیندازد. گفته شد: ای پیامبر خدا! چگونه او را به گناه می‌اندازد؟ فرمود: تا جایی که چیزی برایش نماند که برای او خرج کند».


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:«ای علی! هشت نفرند که اگر خوارشان بشمارند، نباید کسی جز خود را سرزنش کنند: کسی که به مهمانی‌ای برود که به آن، دعوت نشده است...».
«هرگاه یکی از شما به غذایی دعوت شد، فرزندش را هم به دنبال خود راه نیندازد؛ که اگر چنین کند، مرتکب حرام شده و با نافرمانی، وارد -مهمانی- شده است». البته این روایت ناظر به هنگامی است که فردی به تنهایی دعوت شده باشد.
البته می‌توان در برخی شرایط با هماهنگی قبلی با میزبان، میهمان ناخوانده‌ای را همراه خود کرد. یکی از خانواده‌های مدینه، غذایی آماده کرده و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و پنج‌تن از یارانش را دعوت نمودند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دعوتشان را پذیرفت. در بین راه، نفر ششمی همراهشان شد. نزدیک محل میهمانی که رسیدند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به فرد تازه وارد فرمود: «اینها تو را دعوت نکرده‌اند. پس بنشین تا آمدنت را به آنها خبر بدهیم و برایت اجازه بگیریم».
قابل توجّه است؛ این روایات، تنها ناظر به رفتار کسانی است که به دنبال باخبر شدن از برپایی یک مهمانی، بدون آن‌که برای حضور در آن محفل دعوت شوند، به صورت مستقل و یا همراه مهمانِ دعوت شده‌ای در آن‌جا حضور می‌یابند. بر این اساس، نکوهش وارد شده در این روایات، رفت و آمدهای دوستانه‌ای را که بدون دعوت قبلی صورت می‌پذیرند، مانند شب‌نشینی‌های مرسوم در برخی مناطق که بی‌خبر می‌باشد و در عرف موجب اذیت نمی‌گردد را شامل نمی‌شود.


امام علی (علیه‌السلام) یکی از حاکمان خود را به جهت حضور در چنین مهمانی‌هایی مذمت می‌کند: «ای پسر حُنَیف! به من خبر رسیده است که مردی از اهل بصره، تو را به مهمانی‌ دعوت کرده و تو به آن شتافته‌ای و خوراک‌های رنگارنگ و کاسه‌های بزرگ در برابرت نهاده‌اند. گمان نمی‌کردم به مهمانی گروهی بروی که نیازمندشان رانده می‌شود و توانگرشان دعوت می‌گردد...».
پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:«بد خوراکی است خوراک ولیمه‌ای که توانگران، از آن اطعام می‌شوند و مستمندان را از آن باز می‌دارند». و «هیچ‌یک از شما بر سفره غذای قومی که توانگرشان دعوت می‌شود و تهی‌دستشان دعوت نمی‌شود، نباید حاضر شود».


امام محمدتقی (علیه‌السلام) از پدران خود نقل می‌کند: «روزی سلمان، ابوذر را به مهمانی فرا خواند. آن‌گاه تکّه نان خشکی از کیسه‌اش درآورد و آن‌ را از ظرف آبی که داشت، خیس کرد و جلوی ابوذر گذاشت. ابوذر گفت: اگر قدری نمک هم با آن بود، چه نان خوش مزه‌ای می‌شد. سلمان برخاست و بیرون رفت و ظرف آبش را گرو گذاشت و نمک گرفت و آورد. ابوذر، نمک بر آن نان می‌پاشید و می‌خورد و می‌گفت: سپاس خدایی را که این قناعت، روزیِ ما کرد. سلمان گفت: اگر قناعتی بود، ظرف آبم به گرو نمی‌رفت!».
صَفوان بن یحیی گوید: عبداللّه بن سنان به خانه‌ام آمد و گفت: آیا در خانه، چیزی برای خوردن داری؟ گفتم: آری. سپس یک درهم به پسرم دادم و او را فرستادم که گوشت و تخم مرغ بخرد. عبداللّه گفت:پسرت را کجا فرستادی؟ موضوع را به او گفتم. عبداللّه گفت: او را باز گردان، او را باز گردان! روغن در خانه داری؟ گفتم: آری. گفت: همان را بیاور؛ زیرا از امام صادق (علیه‌السلام) شنیده‌ام که می‌فرماید: «هلاک است مردی که آنچه را جلوی برادرش می‌گذارد، ناقابل شمارد! و هلاک است مردی که آنچه را برادرش جلوی او می‌گذارد، ناقابل شمارد».


ابوهیثم بن تیهان، برای پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) غذایی آماده ساخت و ایشان و یارانش را دعوت کرد. وقتی غذا خوردند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:«برادرتان را پاداش دهید». یاران گفتند: ای پیامبر خدا! پاداش دادن او چگونه است؟ فرمود: «هرگاه به خانه کسی رفتند و غذایش را خوردند و نوشیدنی‌اش را نوشیدند، برایش دعا کنند، این، خود پاداش دادن اوست».


امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هرگاه یکی از شما به خانه برادرش وارد شد، هر جایی که صاحب‌خانه می‌گوید، همان‌جا باید بنشیند؛ زیرا صاحب‌خانه، به موقعیّت خانه‌اش نسبت به مهمان، آشناتر است». ابوخلیفه گوید: من و ابو‌عُبیده حَذّاء، به حضور امام باقر (علیه‌السلام) رسیدیم. امام به کنیزش فرمود بالشی بیاورد. من گفتم: لازم نیست. همین طوری می‌نشینیم. امام فرمود: «ای ابوخلیفه! عزت و احترام را رد نکن...».


۱. راوندی کاشانی، فضل الله بن علی، النوادر، محقق و مصحح صادقی اردستانی، احمد، ص۳۵، قم، دار الکتاب، چاپ اول، بی‌تا.
۲. صدوق، محمد بن علی، من‌لا‌یحضره‌الفقیه، محقق و مصحح غفاری، علی اکبر، ج۴، ص۳۶۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج۶، ص۲۷۴، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج۲، ص۱۵۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج۶، ص۲۷۴، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۶. ابن‌حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، محقق و مصحح فیضی، آصف،‌ ج۱، ص۲۲۱، قم، مؤسسة آل البیت(علیه السلام)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.    
۷. سوره نور/۲۴، آیات۲۷ – ۲۸.    
۸. ابن‌شهر‌آشوب، محمد بن علی، مناقب آل‌ أبی‌طالب (علیه‌السلام)، ج۱، ص۴۰۷.    
۹. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۶، ص۲۴۳، قم، مؤسسه آل البیت (علیه السلام)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.    
۱۰. ابن‌حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، محقق و مصحح فیضی، آصف،‌ ج۲، ص۱۰۷، قم، مؤسسة آل البیت (علیه‌السلام)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج۶، ص۲۸۳، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۲. حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۴، ص۳۱۴، قم، مؤسسه آل البیت (علیه‌السلام)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۱۳. صدوق، محمد بن علی، الخصال، محقق و مصحح:غفاری، علی‌اکبر، ج۱، ص۴۱۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.    
۱۴. برقی، ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق و مصحح محدث، جلال الدین،‌ ج ۲، ص ۴۱۱، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.    
۱۵. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح موسوی خرسان، حسن، ج۹، ص۹۲، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۶. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص‌۲۲، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.    
۱۷. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغة، ص۶۷۵، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.    
۱۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۶۷۵، نامه ش ۴۵.    
۱۹. شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، مسند أحمد، محقق شعیب الأرنؤوط، و دیگران، ج۱۶، ص۲۵۹، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.    
۲۰. ابن‌أبی‌جمهور، محمد بن زین‌الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق و مصحح عراقی، مجتبی، ج۴، ص۳۷، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.    
۲۱. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج۱، ص ۵۷.    
۲۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۲۱،‌ بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۲۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار،ج۷۲، ص۴۵۳.    
۲۴. مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح سیدهاشم رسولی، ج۲۲، ص۸۱، ‌تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۲۵. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عبدالموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج۵، ص۴۹۴، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.    
۲۶. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص۶۹، قم،‌ مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.    
۲۷. فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات، تحقیق، محمودی، محمد کاظم، ص ۲۷۴، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «آداب میهمانی رفتن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۷/۱۶.    






جعبه ابزار