آخوند ملاآقا دربندی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آقادَرْبَنْدی، آخوند ملّا آقا بن عابد بن رمضانعلی بن زاهد شروانی، معروف به «
فاضل دربندی حایری» (درگذشت ۱۲۸۶ق/۱۸۶۹م)،
فقیه،
اصولی،
رجالی،
محدّث،
متکلّم و واعظ شیعی امامی میباشد.
در جوانی برای ادامه تحصیل به
نجف و
کربلا رفت.
فقه را در نجف نزد شیخعلی فرزند
شیخجعفر کاشفالغطاء و
اصولفقه را در کربلا نزد
شریف العلمای مازندرانی خواند. وی چنان در پی بحث و
جدل بود که برخی اوقات، استاد وی شریفالعلماء از کثرت اشکالاتی که ضمن تدریس وارد میکرد با تبحّری که در دانشهای گوناگون داشت و با کمک حافظه قوی در همه بحثها حریفی پرتوان به شمار میرفت.
مدت درازی در کربلا زیست و در آنجا جمعی از
طلاب نزد وی درس خواندند، اما گاه به دلیل
تندخویی و
کجخلقی حوزه درسش برهم میخورد.
در
اخلاص و
دوستی نسبت به
اهلبیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بهویژه نسبت به
امام حسین (علیهالسّلام) شهرت بسیاری داشت، چنانکه در ایام
عاشورای حسینی بر بالای
منبر عمامه بر زمین میزد و گریبان میدرید و از شدت اندوه از هوش میرفت.
در روز دهم محرم، لباس خود را میکند و لنگی بر خود میبست و خاک بر سر میریخت و گِل بر بدن میمالید و بدین هیئت بر منبر میرفت.
درباره عشق او به امام حسین (علیهالسلام)
روایات بسیاری نقل شده است.
آقا
دربندی در مبارزه با
بابیها سرسخت بود. وقتی بابیها در کربلا سر برآوردند، وی به شدت به نبرد با آنان برخاست چنانکه آنان به قصد کشتن او در خانهاش به وی حملهور شدند. در این واقعه، زخمی به چهره او وارد شد که اثر آن تا پایان عمر باقی ماند.
پس از مراجعت به
ایران و ورود به
تهران، بسیار مورد علاقه و توجّه مردم قرار گرفت و حتّی
ناصرالدینشاه قاجار به دیدن وی آمد، اما او که در
امر به معروف و نهی از منکر اصرار و بیباکی ویژهای داشت، شاه را به سبب شارب بلندش سرزنش کرد و شاه نیز فیالمجلس دستور داد تا کمی شاربش را کوتاه کنند.
آقا
دربندی در
تهران سکونت گزید و در همانجا درگذشت و جنازهاش را پس از ۶ ماه به کربلا حمل کردند و در صحن کوچک امام حسین (علیهالسلام) در مقبرهای در جوار تعدادی از علمای
شیعه به خاک سپردند.
از او تنها یک دختر به جای ماند.
از آثار اوست:
۱-
خزائن الاحکام، که آن را در ۱۲۶۷ق/۱۸۵۱م نوشت و در ۱۳۱۷ق/۱۸۹۹م در تهران
چاپ شد.
این کتاب، شرحی است بر منظومه فقهی سروده
بحرالعلوم در باب
طهارت و کمی هم در باب
نماز که متضمن فروع بسیاری است؛
۲-
خزائن الاصول، در ۲ جلد که در ۱۲۶۷ق/۱۸۵۱م در تهران چاپ شده است؛
۳-
عناوین الادلة، در
علم اصول،
سیدمحسن امین گفته که نسخهای از آن را در
کرمانشاه دیده است؛
۴-
قوامیس القواعد، کتابی درباره
رجال و
درایه است؛
۵-
جوهر الصناعة، یا به گفته
آقابزرگ، الجوهره، در
اسطرلاب که برای شاگردش
میرزاعلیجاه بهادرخان نوشته است. گفتهاند که این کتاب در نوع خود کمنظیر است، در ۱۲۸۰ق/۱۸۶۳م در لکهنو به چاپ رسیده است؛
۶-
جواهر الایقان، درباره
شهادت امام حسین (علیهالسلام)؛
۷-
درایة الحدیث و الرجال، خطی است و
موسوی اصفهانی گفته که نسخهای از آن را در اختیار داشته است؛
۸-
فنّ التّمرینات، در
فقه؛
۹-
الفنّ الاعلی، در اعتقادات؛
۱۰-
اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، درباره شهادت امام حسین (علیهالسلام) که در ۱۲۷۲ق/۱۸۵۶م از نوشتن آن فراغت یافته است. در این کتاب برخی مطالب و روایات ضعیف و گاه بیپایه هست که از اعتبار علمی آن کاسته است. با اینهمه بارها و از جمله در ۱۳۱۹ق/۱۹۰۱م در تهران چاپ شده است. گاه آن را اسرارالشهاده نیز میگویند. این کتاب را حاج
میرزاحسین شریعتمدار تبریزی (د ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م) به نام
انوار السّعادة فی اسرارالشّهادة به
فارسی برگردانده است؛
۱۱-
السّعادات النّاصریّة و الاقوات الروحانیة، ترجمه مختصر اسرارالشهادات است که به خواست ناصرالدین شاه انجام شده است.
(۱) آقابزرگ، الذریعه، ج۵، ص۲۹۱؛ ج۷، ص۱۵۲-۱۵۳.
(۲) آقابزرگ، طبقات اعلامالشیعة فی القرن الثالث بعد العشرة، ص۱۵۲-۱۵۳، مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق.
(۳) اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و الآثار، به کوشش ایرج افشار، ج۱، ص۱۸۹، تهران، اساطیر، ۱۳۶۳ش.
(۴) امین، حسن، الموسوعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۵۷-۱۵۸، بیروت، ۱۹۷۵م.
(۵)
امین، محسن، اعیانالشیعة، ج۲، ص۸۷-۸۸. (۶) بروکلمان (آلمانی)، ذیل ج۲، ص۸۳۱.
(۷) تنکابنی، محمد، قصص العلماء، ص۱۰۷-۱۰۹، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۶ق.
(۸) سرکیس، یوسفالیان، معجمالمطبوعاتالعربیة، ج۲، ص۱۷۸۹.
(۹)
فاضل قائنی، علی، معجمالرضویة، ص ۵۴، تهران، ۱۳۲۷ش.
(۱۰)
فاضل قائنی، الکنی والالقاب، ج۲، ص۲۲۸-۲۲۹. (۱۱)
فاضل قائنی، هدیةالاحباب، ص ۱۵۳، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
(۱۲) مشار، خانبابا، فهرست چاپی فارسی، ج۱، ص۵۸۱.
(۱۳) موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعة، ص ۵۹-۶۳، بغداد.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آخوندملاآقا دربندی»، ج۱، ص۲۹۳.