آثار سرقت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آثار
سرقت با توجه به
آیات قرآن عباتند از:
سرقت، سبب
خیانت به خويشتن و قرار گرفتن در زمره خائنان:
«... وَ لا تَكُنْ لِلْخائِنِينَ خَصِيماً وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ خَوَّاناً أَثِيماً؛
... و از كسانى مباش كه از خائنان حمايت نمايى. و از خداوند، طلب
آمرزش نما، كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. و از آنها كه به خود خيانت كردند، دفاع مكن؛ زيرا خداوند، افراد خيانت پيشه گنهكار را دوست ندارد.»
مقصود از «خائنين»، «اباطعمه» و قوم اويند كه پس از سرقت «اباطعمه»، درصدد نفى سرقت از وى و نسبت دادن به ديگران برآمدند.
سرقت، سبب
ظلم و ستم (به خود و ديگران):
۱. «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما ... فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ ...؛
دست مرد دزد و زن دزد را قطع كنيد... و هر كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد (از اين مجازات، معاف مىشود) ....»
۲. «فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ جَعَلَ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ قالُوا جَزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزاؤُهُ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ؛
و هنگامى كه مأمور
یوسف بارهاى آنها را بست، جام آبخورى گران قيمت
پادشاه را در بارِ برادرش گذاشت؛ سپس كسى صدا زد: اى اهل قافله! شما سارقيد. گفتند: هر كس آن جام در بارِ او پيدا شود، خودش كيفر آن خواهد بود؛ و بخاطر اين كار،
بَرده شما خواهد شد؛ ما اينگونه ستمكاران را كيفر مىدهيم.»
سرقت، موجب
فساد در
زمین:
«قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ ما جِئْنا لِنُفْسِدَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كُنَّا سارِقِينَ؛
گفتند: به خدا
سوگند شما مىدانيد ما نيامدهايم كه در اين سرزمين فساد كنيم؛ و ما هيچ گاه دزد نبودهايم!»
با توجّه به اينكه فرزندان
یعقوب، مفسد بودن خود را نفى كرده، سپس گفتند: «ما كنّا سارقين» مىتوان فهميد كه سرقت، مصداق روشنى از فساد است.
سرقت، سبب
آلودگی به
گناه:
۱. «إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ وَ لا تَكُنْ لِلْخائِنِينَ خَصِيماً وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ خَوَّاناً أَثِيماً وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً؛
ما اين كتاب را بحق بر تو نازل كرديم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در ميان مردم
قضاوت كنى؛ و از كسانى مباش كه از خائنان حمايت نمايى. و از خداوند، طلب
آمرزش نما، كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. و از آنها كه به خود خيانت كردند، دفاع مكن؛ زيرا خداوند، افراد خيانت پيشه گنهكار را دوست ندارد. وكسى كه خطا يا گناهى مرتكب شود، سپس بىگناهى را به آن متهم سازد، بار بهتان و گناه آشكارى را بر دوش گرفته است.»
۲. «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالًا مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛
دست مرد دزد و زن دزد را، به
کیفر عملى كه انجام دادهاند، بعنوان يك مجازات الهى، به مقدار چهار
انگشت قطع كنيد. و خداوند توانا و
حکیم است. و هر كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند
توبه او را مىپذيرد؛ و از اين مجازات، معاف مىشود؛ زيرا خداوند، آمرزنده و مهربان است.»
۳. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ ... وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛
اى پيامبر! هنگامى كه زنان
مؤمن نزد تو آيند تا با تو بيعت كنند كه چيزى را همتاى خدا قرار ندهند، و دزدى نكنند ... و در هيچ كار شايستهاى مخالفت فرمان تو نكنند، با آنها
بیعت كن و براى آنان از درگاه خداوند
آمرزش بطلب كه خداوند آمرزنده و مهربان است.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۶، ص۱۹۴، برگرفته از مقاله «آثار سرقت».