آثار حفظ قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حفظ قرآن، به معنای یادگرفتن
و ازبر کردن
قرآن کریم است. بر اساس تعالیم دینی، آثار دنیوی
و اخروی بسیار بر حفظ
قرآن مترتب شده
و از
عبادات محسوب میشود. بزرگان
دین نیز در موارد مختلف طلاب علوم اسلامی را به حفظ
قرآن سفارش کردهاند.
البته باید توجه داشت که این آثار با عمل به دستورات الاهی بیان شده در
قرآن محقق میشود. معافیت از جنگ
و جهاد برای حافظان
قرآن جزء قوانین برخی از کشورهای اسلامی است اما سیره حافظان
قرآن کریم در
صدر اسلام بر این بوده که در خط مقدم
جهاد و شهادت باشند.
بی تردید این آثار در پرتو عمل به
قرآن و احکام الاهی نهفته در آن تحقق مییابد. در بسیاری از کشورهای اسلامی، به ویژه آنها که زیر سلطه فرهنگ
شرق و غرب به سر میبرند، شمار حافظان
قرآن بسیار است. کتاب الاهی در این سرزمینها کتابی تشریفاتی شده، تنها به قرائت نیک، پخش رادیو ـ تلویزیونی
و حفظ آن اهمیت میدهند.
در برخی از این کشورها مدارسی با عنوان «مدارس تحفیظ
القرآن» به صورت گسترده دیده میشود؛ در حالی که ارزشهای آنها از غرب یا شرق گرفته شده است.
محمد عبده در
تفسیرالمنار آورده: یکی از قوانین بعضی از کشورهای اسلامی این است که حافظان
قرآن از
جنگ و جهاد و بخشش اموال در
راه خدا معافند.
چنین قوانینی با سیره حافظان صدر
اسلام سازگار نیست. آنها مجاهد بودند
و آیات الاهی را در زندگی به کار میبستند؛ موارد زیر بر درستی این سخن گواهی میدهد:
مسلمانانی که در حوزه سری اسلام وارد شده بودند با هم چنان گفت وگو کردند که
قریش کلام خدا را نشنیده است
و شایسته دیدند که یکی از آنان در
مسجدالحرام با صدای رسا
قرآن بخواند. «
عبدالله بن مسعود» ـ که در شمار حافظان جای داشت
آمادگی خود را اعلام کرد
و هنگامی که سران
قریش کنار
کعبه قرار گرفته بودند، این
آیات را خواند: «بسم الله الرحمن الرحیم الرحمن علم
القرآن خلق الانسان، علمه البیان
عبارتهای فصیح
و بلیغ این
سوره رعبی عجیب در سران
قریش ایجاد کرد. همگی از جای برخاسته،
و او را چنان زدند که خون از پیکرش جاری شد
و با وضعی رقت بار پیش یاران پیامبر بازگشت.
گروهی از
مسلمانان برای رهایی از آزار «
قریش»
و به پاداشتن
شعائر دینی به
حبشه مهاجرت کردند. در پیشاپیش این گروه، حافظی به نام «
جعفر بن ابیطالب» جای داشت. او آیاتی چند از آغاز
سوره مریم را برای پادشاه
حبشه خواند
و وی را تحت تاثیر قرار داد.
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در سال چهارم هجری، گروهی از حافظان
قرآن را سمت قبایل مختلف فرستاد. برخی از قبایل حافظان
قرآن را با نیرنگ خاصی به دام افکندند
و با وضعی رقت بار به
قتل رسانیدند برخی از تاریخنگاران شمار این حافظان را ۷۰ تن ذکر کردهاند.
حبیب یکی از حافظان
قرآن به شمار میآید. وقتی
معاویه درگذشت، سران
شیعیان کوفه همچون
سلیمان بن صرد،
مسیب بن نجبه،
رفاعة بن شداد بجلی و حبیب بن مظاهر برای
امام حسین (علیهالسّلام) نامه نوشتند
و آن حضرت را برای
قیام علیه
امویان به کوفه دعوت کردند.
حبیب از کسانی بود که در کوفه برای حضرت
بیعت میگرفت. او در
روز عاشورا در سپاه امام حسین (علیهالسّلام ) سردار ستون چپ بود
و خود را برای مبارزه آماده مینمود. وقتی حسین (علیهالسّلام ) برای به پاداشتن
نماز مهلت خواست،
حصین بن تمیم گفت: نماز شما مورد پذیرش پروردگار نیست.
حبیب در پاسخ گفت: گمان میبری نماز
آل رسول (علیهمالسّلام) پذیرفته نمیشود
و نماز تو را میپذیرند؟
حصین با شنیدن این سخن به حبیب حمله کرد. او
شمشیر کشید
و بر صورت
اسب حصین فرود آورد. اسب سرکشی کرد
و حصین به زمین افتاد. گروهی به یاریاش شتافتند
و حصین را نجات داده، نزد خود بردند. حبیب، در حالی که پیوسته رجز میخواند، به آنها حمله کرد
و میانشان جنگی سخت درگرفت. او با این که پیر بود جمع بسیار را از پا درآورد
و حبیب با صورت به زمین افتاد.
در این هنگام، مرد تمیمی پیش آمد
و سر از پیکرش جدا ساخت.
شهادت حبیب امام حسین (علیهالسّلام ) را سخت تکان داد. حضرت فرمود: «عندالله احتسب نفسی
و حماة اصحابی.»
شهادت خود
و اصحابم را به حساب فرمان خدا میگذارم.
در صدر
اسلام، در پرتو تشویق نبی اکرم (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم)
و علاقه مردم، حفظ
قرآن جایگاهی والا داشت. این امر در برخی دورهها کاهش داشته
و در زمانهایی دوباره شدت گرفت
و این روند نزولی
و صعودی تا ۱۳۵۷ هـ. ش ادامه یافت.
در این سال
انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید
و ارزشهای الاهی دوباره رونق یافت. حفظ
قرآن یکی از این ارزشها بود که با سفارشهای
حضرت امام خمینی (قدس سره)
و جانشین شایسته وی
مقام معظم رهبری به تدریج جایگاه اصلیاش را بازیافت.
در این موقعیت،
مبلغان دینی باید بیش از پیش با
قرآن آشنا شوند
و آن را به خاطر سپارند تا بتوانند با قدرت
و تسلط کافی به نشر معارف
قرآنی بپردازند؛ به ویژه آن که
اهل سنت در زمینه
تلاوت و حفظ
کلام وحی بسیار کوشیدهاند
و روحانیان
و ائمه جماعات آنها حافظ کل یا نیمی از
قرآن به شمار میآیند.
استاد
شحات محمد انور درباره این که چرا بیشتر
قاریان و استادان
قرآن کریم مصریاند، میگوید: «در مصر،
دانشگاه الازهر در خدمت
قرآن است. در آن جا فرد عالم ـ که هم مرتبه حجت الاسلام در ایران است ـ لازم است که حافظ
قرآن باشد.
محلهایی نیز جهت تعلیم
قرآن در تمام استانها
و اماکن
مصر وجود دارد؛
و این معاهد در کشور مصر بسیار است. حتی ممکن است، فردی در این دانشگاهها مدارک بالایی را نیز دریافت کند. زمانی نیز مشاهده شده است که افراد در سنین بالا، وارد این دانشگاهها شده
و در آن به فراگیری علوم
قرآنی پرداختهاند».
به نوشته فرید وجدی، حفظ تمام
قرآن یکی از شرطهای ورود به دانشگاه اسلامی الازهر مصر است
و داوطلبان باید دست کم بیست امتیاز از چهل امتیاز حفظ را به دست آورند.
بزرگان
دین در موارد مختلف طلاب علوم اسلامی را به حفظ
قرآن سفارش میکردند؛ اکنون به نمونههایی اشاره میکنیم:
شهید ثانی یکی از دانشمندان بزرگ
شیعه و قاری برجسته، درباره حفظ
قرآن چنین میگوید: «اگر کسی در خردسالی
و دوران نوجوانی
تحصیل علم را آغاز کند، نظر به این که واجد صلاحیت ترقی
و پیشرفت در مراحل مختلف علوم است
و نیز دارای اهلیت
و آمادگی برای کسب
فقاهت و بصیرت دینی از راه
استدلال و براهین است، باید در آغاز کار به حفظ
قرآن کریم
و تجوید آن بر مبنای ضوابط معتبر اشتغال ورزد.
چون حفظ کردن
قرآن کریم
و تجوید صحیح آن میتواند به صورت یک کلید مشکلگشای متناسب
و باوری توفیق آفرین درآید
و نیز جان
و دل نورانیت یافته
و انسان در زیر سایه آن برای درک
و فهم سایر علوم آمادگی پیدا کند.
آنگاه که محصل از حفظ
و تجوید
و قرائت قرآن کریم فارغ گشت، میتواند سرگرم فراگرفتن علوم عربی گردد. زیرا علوم عربی نخستین ابزار فهم
و مهمترین اسباب درک علوم دینی است.
بنابراین، باید نخست پس از حفظ
قرآن کریم
علم صرف،
علم نحو، علوم عربی دیگر، فن
منطق،
علم کلام،
علم اصول فقه،
علم درایه الحدیث،
قرائت حدیث،
تفسیر آیات الاحکام، کتب فقهی
و آن گاه که دانشجو از تمام این علوم
و معارف بهره لازم را دریافت کرد، میتواند در تفسیر
قرآن کریم کار خویش را آغاز کند. بنابراین همه این علوم
و دانشهای مذکور مقدمه
و زمینه ساز ورود در تفسیر
قرآن کریم است».
آیتالله بروجردی از مراجع بزرگ
شیعه و حافظ نصف
قرآن بود
و آیات احکام ـ که سند احکام فقهی است
و حدود پانصد
آیه است ـ همه را در
ذهن حاضر داشت.
وی درباره حفظ
قرآن چنین میگوید: «از حفظ داشتن
قرآن توشه یی برای انسان است. افسوس بر کسی که از
دنیا برود
و توشهایی نداشته باشد.»
امام خمینی (قدس سره)، خود به
تلاوت کتاب الاهی اهمیت میداد
و در موارد مختلف طلاب علوم دینی را بدین امر سفارش میکرد: «هان ای
حوزههای علمیه و دانشگاههای اهل تحقیق! بپاخیزید
و قرآن را از نشر جاهلان متنسک
و عالمان متهتک، که از روی
علم و عمد به
قرآن و اسلام تاخته
و میتازند، نجات دهید
و این جانب از روی جد نه تعارف معمولی میگویم:
از عمر به باد رفته خودم در راه اشتباه
و جهالت تأسف دارم؛
و شما ای فرزندان برومند اسلام، حوزهها
و دانشگاهها را از توجه به شئونات
قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید.
تدریس
قرآن در هر رشته یی از آن را محط نظر
و مقصد اعلای خود قرار دهید. مبادا خدای ناخواسته در آخر
عمر، که از ضعف پیری بر شما هجوم کرد، از کردهها پشیمان
و تاسف بر ایام جوانی بخورید، همچون نویسنده.»
چنان که پیداست، امام (قدس سره) در این سفارش رشتههای مختلف
قرآنی را مورد عنایت قرار داده است. «حفظ
قرآن» یکی از این رشتهها است که باید بدان اهتمام ورزید
و با برنامهریزی صحیح جوانان را به آن علاقمند ساخت.
رئیس محترم
حوزه علمیه قم آیتالله مکارم شیرازی (دامظلهالعالی) در این باره میگوید: «من معتقدم که طلبهها دو دستهاند؛ یک دسته حافظههای قوی
و زمینه ذهنی مناسبی برای حفظ
قرآن دارند به گونهای که اگر وقت بگذارند، به راحتی میتوانند حفظ
قرآن را به طور جدی پیگیری کنند، حوزهها یک عده حافظ
قرآن در سطح عالی داشته باشند؛ ولی گروه دیگری هم هستند که تا این اندازه آمادگی ندارند
و اگر بخواهند حافظ
قرآن شوند، باید همه وقتشان را روی حفظ بگذارند. من به این دسته توصیه میکنم آیاتی را که برای
استشهاد بر مسائل مختلف مورد نیاز است حتما از حفظ داشته باشند.»
سفارشهای این بزرگان
و اهتمام روحانیون
اهل سنت وظیفه مبلغان شیعه را دو چندان مینماید
و لازم است در راه حفظ
قرآن بیش از پیش گام بردارند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آثار حفظ قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۴/۳.