آثار حرص (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آثار
حرص با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
حريص شدن به زندگى
دنیا، موجب
آخرتگریزی:
«قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ • وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ • وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ ...؛
بگو: اگر آن (چنان که مدعی هستید) سرای دیگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه سایر مردم، پس آرزوی
مرگ کنید اگر راست میگویید! ولی آنها، به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستادهاند، هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد؛ و خداوند از ستمگران آگاه است. و آنها را حریصترین مردم -حتی حریصتر از مشرکان - بر زندگی (این دنیا، و اندوختن
ثروت) خواهی یافت؛ (تا آنجا) که هر یک از آنها
آرزو دارد هزار
سال عمر به او داده شود!....»
حرص به
ثروت اندوزى، زمينه
استهزا و ريشخند ديگران:
«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ • الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ؛
وای بر هر عیبجوی مسخرهکنندهای! همان کس که مال فراوانی جمعآوری و شماره کرده (بیآنکه
مشروع و نامشروع آن را حساب کند)!»
بخلورزی و خوددارى از رسيدن خير به ديگران، برخاسته از حرص و آزمندى:
«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً • وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً؛
به یقین انسان حریص و کمطاقت آفریده شده است، و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران میشود (و بخل میورزد).»
حرص به مال از ريشههاى بخلورزى:
«وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ؛
و او علاقه شدید به
مال دارد!»
«شدید» به معنای بخیل است.
«شد» و مقصود از «الخیر» مال است.
حرص به دنيا (علاقه به
ثروت) از عوامل بىتوجّهى به بينوايان و ترك تلاش، در رفع
گرسنگی آنان:
۱. «إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ • وَ لا يَسْتَثْنُونَ • فَانْطَلَقُوا وَ هُمْ يَتَخافَتُونَ • أَنْ لا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ؛
ما آنها را آزمودیم، همان گونه که
صاحبان باغ را
آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوههای باغ را صبحگاهان (دور از
چشم مستمندان) بچینند. و هیچ از آن استثنا نکنند؛ آنها حرکت کردند در حالی که آهسته با هم میگفتند: مواظب باشید امروز حتی یک
فقیر وارد بر شما نشود!»
۲. «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ • وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا؛
و یکدیگر را بر
اطعام مستمندان تشویق نمیکنید، و مال و
ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن
گناهان زیادی مرتکب میشوید)!»
بىصبرى و ناشكيبايى در برابر شرور و بديها، نشانه حرص و آزمندى در
انسان:
«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً • إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً؛
به یقین انسان حریص و کمطاقت آفریده شده است، هنگامی که بدی به او رسد بیتابی میکند.»
دو
آیه ۲۰ و ۲۱
تفسیر «هلوع» است.
حرص و آزمندى به دنيا، مايه
تحریف احكام و حقايق دين:
«... يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ ... • ... أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ ...؛
... آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف میکنند، ... مال
حرام فراوان می خورند....»
حرص به دنيا (
دنیاطلبی و
ثروتخواهى)، زمينه بىارزش انگاشتن
یتیمان و دستاندازى به
ارث آنان:
«كَلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ • وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ • وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا • وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا؛
چنان نیست که شما میپندارید؛ شما یتیمان را گرامی نمیدارید، و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمیکنید، و میراث را (از راه مشروع و نامشروع) جمع کرده میخورید، و مال و
ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن
گناهان زیادی مرتکب میشوید)!»
حرص به دنيا (افراط در مالدوستى)، درپىدارنده خوارى و
ذلّت:
«وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ • كَلَّا ... • وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا؛
و امّا هنگامی که برای
امتحان ، روزیش را بر او تنگ میگیرد (مأیوس میشود و) میگوید: پروردگارم مرا خوار کرده است! چنان نیست ... و مال و
ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن گناهان زیادی مرتکب میشوید)!»
«کلا» برای نفی این است که
کرامت و
اهانت به دلیل
فقر و غنا نیست و «بل...» بیانگر عوامل حقیقی اهانت و ذلت است
حرص به شنيدن
دروغ، مايه خوارى و
رسوایی در دنيا:
«... سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ ... لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ ...؛
... و (همچنین) گروهی از
یهودیان که خوب به سخنان تو گوش میدهند، تا دستاویزی برای
تکذیب تو بیابند؛ آنها
جاسوسان گروه دیگری هستند که خودشان نزد تو نیامدهاند؛ ... در دنیا رسوایی نصیبشان خواهد شد....»
زراندوزى و انباشت
ثروت، برخاسته از روح ناشكيبايى و آزمندى انسان:
«وَ جَمَعَ فَأَوْعى • إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً؛
و (همچنین آنها که) اموال را جمع و ذخیره کردند! به یقین انسان حریص و کمطاقت آفریده شده است.»
حرص به دنيا (
ثروت
اندوزى) زمينهساز
عیبجویی و تحقير مردم:
«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ • الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ؛
وای بر هر عیبجوی مسخرهکنندهای! همان کس که مال فراوانی جمعآوری و شماره کرده (بیآنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند)!»
بخل و حرص، از موانع
آشتی:
«وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَ ...؛
و اگر زنی، از
طغیان و سرکشی یا اعراضِ شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم
صلح کنند (و
زن یا مرد ، از پارهای از حقوق خود، بخاطر
صلح ، صرف نظر نماید.) و صلح، بهتر است؛ اگر چه مردم (طبق
غریزه حبّ ذات، در این گونه موارد) بخل میورزند....»
«شح» بخل همراه با حرص است که به صورت
عادت درآمده باشد.
حرص و چشمداشت به مال و حقوق ديگران، از موانع
رستگاری:
«... وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛
... کسانی که از بخل و حرص
نفس خویش باز داشته شدهاند رستگارانند!» و نیز --)
حرص و دلبستگى به دنيا و زندگى مرفّه ديگران، مانع از دسترسى به
مقام رضا:
«فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضى • وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى؛
پس در برابر آنچه میگویند،
صبر کن! و پیش از
طلوع آفتاب، و قبل از
غروب آن؛
تسبیح و
حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین (برخی) از ساعات
شب و اطراف
روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛ باشد که (از الطاف الهی) خشنود شوی! و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروههایی از آنان دادهایم، میفکن! اینها شکوفههای زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است!»
مقتضای ارتباط بین دو آیه این است که علاوه بر تسبیح و
تنزیه پروردگار که موجب کسب رضایت خاطر است، چشم ندوختن به مال و منال و دنیای دیگران، نیز دارای نقش مؤثر در وصول انسان به مقام رضا است.
حرص به متاع دنيا، از عوامل ناديده گرفتن
احکام الهی و حكم نكردن بر اساس آن:
«سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ ... • إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداءَ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلًا ...؛
آنها بسیار به سخنان تو گوش میدهند تا آن را تکذیب کنند؛ مال حرام فراوان می خورند؛ ... ما
تورات را نازل کردیم در حالی که در آن، هدایت و نور بود؛ و پیامبران، که در برابر فرمان خدا
تسلیم بودند، با آن برای
یهود حکم میکردند؛ و (همچنین) علما و دانشمندان به این کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داوری مینمودند. بنابر این، (بخاطر
داوری بر طبق آیات الهی،) از مردم نهراسید! و از من بترسید! و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید!....»
امام خمینی برای حرص، آثار و پیامدهایی قائل است ازجمله اینکه:
۱- حرص سبب محبت و تعلق بیش از حد به لذایذ طبیعی میشود؛ بهگونهای که با حرص و ولع، انسان مواهب دنیوی را برای خود میخواهد و همین زیادت جویی و افراط در طلب، مانع رشد و تعالی انسان در جهات انسانی میشود. همچنین در مواردی انسان از هر راهی، حتی ظلم به دیگران، برای رسیدن به جاه و مقام استفاده میکند یا به سبب حرص جمع مال، واجبات مالی الهی، همچون خمس و زکات را ترک میکند،
در مقابل، قطع طمع از مخلوق، ریشه بسیاری از کمالات و سبب بسیاری از اعمال نیکو و ترک اعمال زشت میشود.
۲- حرص مانع حریت و کمال انسانی است و سبب میشود که شخص برای رسیدن به امور دنیوی در برابر کسانی که مورد طمع او هستند متملق و متواضع شود.
۳- مبتلایان به حرص، گرفتار جهنم اخلاق و صفات خواهند شد که مقام پستتر و سختتر از جهنم اعمال است.
۴- حرص سبب سلب آرامش و
طمانینه از نفس میشود و انسان را گرفتار اضطراب و تزلزل خاطر دائم میکند و چون غالباً حاجت او روا نمیشود، آتش حرص و طمع خاموش نمیشود و روزبهروز توجهش به دنیا افزون میشود، تا اینکه فضای جان و روح را
حب دنیا پر میکند. امام خمینی برای درمان حرص، دو راه کلی علمی و عملی پیشنهاد میکند. راه علمی،اندیشه و تامل در ثمرهها و مضرات امور دنیوی و مفاسد این صفت است، زیرا حرص شدت اشتیاق به دنیاست
و انسان از این طریق به این معرفت خواهد رسید که معارف الهی و توحید و حقجویی با حب دنیا متضادند. راه عملی، ریشهکن کردن حب دنیاست بهواسطه عملکردن ضد آنچه انسان به آن علاقه دارد مثلاً اگر علاقه بیش از حد به مال دارد، با دادن صدقات واجبه و مستحبه ریشه علاقه را در دل از میان ببرد.
حرص آدم (قرآن).
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۳۸۶، برگرفته از مقاله «آثار حرص» • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.