• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آثار توفیق (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آثار توفیق با توجه به آیات قرآن عبارتند از:



اجتناب از اطاعت شيطان، در سايه لطف و توفيقات الهى:
«... ولَولا فَضلُ اللَّهِ عَلَيكُم ورَحمَتُهٌ لَاتَّبَعتُمُ الشَّيطنَ الّا قَليلا؛... و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی می‌کردید (و گمراه می‌شدید).»
بنابر اینکه مقصود از فضل الهی در آیه توفیق باشد.


توفيق الهى، زمينه بازگشت و انابه انسان به سوى خدا:
«... وما تَوفيقى الّا بِاللَّهِ عَلَيهِ تَوَكَّلتُ والَيهِ انيب؛... و توفیق من، جز به خدا نیست! بر او توکل کردم؛ و به سوی او بازمی گردم!»


توفيق شکر به درگاه الهى، مايه ناديده گرفته شدن گناهان از سوى خدا:
«... قالَ رَبّ اوزِعنى ان اشكُرَ نِعمَتَكَ الَّتى انعَمتَ عَلَىَّ وعَلى‌ ولِدَىَّ ... • اولكَ الَّذينَ ... ونَتَجاوزُ عَن سَيّاتِهِم ...؛... می‌گوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم ... آنها کسانی هستند که ... و از گناهانشان می‌گذریم....»
مقصود از «اوزعنی» توفیق است.


توفيق الهى، زمينه توبه و بازگشت از گناه:
۱. «فَتَلَقّى‌ ءادَمُ مِن رَبّهِ كَلِمتٍ فَتابَ عَلَيهِ انَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحيم؛سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت؛ (و با آنها توبه کرد.) و خداوند توبه او را پذیرفت؛ چرا که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است.» گفته شده است: جمله «تاب علیه» به معنای توفیق توبه است.
۲. «واذ قالَ موسى‌ لِقَومِهِ يقَومِ انَّكُم ظَلَمتُم انفُسَكُم بِاتّخاذِكُمُ العِجلَ فَتوبوا الى‌ بارِكُم فَاقتُلوا انفُسَكُم ذلِكُم خَيرٌ لَكُم عِندَ بارِكُم فَتابَ عَلَيكُم انَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحيم؛و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید! و خود را (یکدیگر را) به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبه پذیر و رحیم است.»
۳. «ثُمَّ تَوَلَّيتُم مِن بَعدِ ذلِكَ فَلَو لا فَضلُ اللَّهِ عَلَيكُم‌ ورَحمَتُهُ لَكُنتُم مِنَ الخسِرين؛سپس شما پس از اين، رويگردان شديد؛ و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زیانکاران بوديد.» مقصود از «فضل الله علیکم» توفیق توبه است.
۴. «الَّا الَّذينَ تابوا واصلَحوا وبَيَّنوا فَاولكَ اتوبُ عَلَيهِم وانَا التَّوّابُ الرَّحيم؛مگر كسانى كه توبه كردند، و اعمال بد خود را جبران نمودند، و آنچه را كتمان كرده بودند، بيان كردند؛ من توبه آنها را مى‌پذيرم؛ كه من توبه‌پذير و مهربانم.»
۵.«احِلَّ لَكُم لَيلَةَ الصّيامِ الرَّفَثُ الى‌ نِساكُم هُنَّ لِباسٌ لَكُم وانتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ انَّكُم كُنتُم تَختانونَ انفُسَكُم فَتابَ عَلَيكُم وعَفا عَنكُم ...؛آمیزش جنسی با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه روزه مى‌گيريد، حلال است. آنها لباس شما هستند، و شما لباس آنها؛ (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد). خداوند مى‌دانست كه شما به خود خیانت مى‌كرديد؛ و اين كار ممنوع را انجام مى‌داديد؛ پس توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد....»
۶. «لَيسَ لَكَ مِنَ الامرِ شَى‌ءٌ او يَتوبَ عَلَيهِم او يُعَذّبَهُم فَانَّهُم ظلِمون؛هيچ گونه اختيارى درباره عفو کافران، يا مؤمنان فرارى از جنگ، براى تو نيست؛ مگر اين‌كه خدا بخواهد آنها را ببخشد، يا مجازات كند؛ زيرا آنها ستمكارند.»
۷. «انَّمَا التَّوبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعمَلونَ السُّوءَ بِجَهلَةٍ ثُمَّ يَتوبونَ مِن قَريبٍ فَاولكَ يَتوبُ اللَّهُ عَلَيهِم وكانَ اللَّهُ عَليمًا حَكيما؛پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بد را از روى جهالت انجام مى‌دهند، سپس به زودى توبه مى‌كنند. خداوند، توبه چنين كسانى را مى‌پذيرد؛ و خدا دانا و حكيم است.»
۸. «يُريدُ اللَّهُ لِيُبَيّنَ لَكُم ويَهدِيَكُم سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبلِكُم ويَتوبَ عَلَيكُم واللَّهُ عَليمٌ حَكيم‌ • واللَّهُ يُريدُ ان يَتوبَ عَلَيكُم ويُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعونَ الشَّهَوتِ ان تَميلوا مَيلًا عَظيما؛خداوند مى‌خواهد با اين دستورها راههاى سعادت را براى شما آشكار سازد، و به سنّتهاى صحيح پيشينيان رهبرى كند و توبه شما را بپذيرد. و خداوند دانا و حكيم است. خدا مى‌خواهد توبه شما را بپذيرد (و از آلودگى پاك نمايد)؛ امّا آنها كه پيرو شهواتند، مى‌خواهند بكلّى منحرف شويد.»
۹. «فَمَن تابَ مِن بَعدِ ظُلمِهِ واصلَحَ فَانَّ اللَّهَ يَتوبُ عَلَيهِ انَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيم؛و هر كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى‌پذيرد؛ و از اين مجازات، معاف مى‌شود؛ زيرا خداوند، آمرزنده و مهربان است.»
۱۰. «وحَسِبوا الّا تَكونَ فِتنَةٌ فَعَموا وصَمّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيهِم ثُمَّ عَموا وصَمّوا كَثيرٌ مِنهُم واللَّهُ بَصيرٌ بِما يَعمَلون؛آنها گمان كردند مجازاتى در كار نخواهد بود؛ از اين رو از ديدن حقايق نابينا و از شنيدن سخنان حق، ناشنوا شدند؛ سپس بيدار گشتند، و خداوند توبه آنها را پذيرفت؛ ديگر بار در خواب غفلت فرو رفتند، و بسيارى از آنها كور و كر شدند؛ و خداوند، به آنچه انجام مى‌دهند، بيناست.»
۱۱. «ويُذهِب غَيظَ قُلوبِهِم ويَتوبُ اللَّهُ عَلى‌ مَن يَشاءُ واللَّهُ عَليمٌ حَكيم؛و خشم دلهاى آنان را از ميان مى‌برد. و خدا توبه هركس را بخواهد (و شايسته ببيند)، مى‌پذيرد؛ و خداونددانا و حكيم است.»
۱۲. «وءاخَرونَ اعتَرَفوا بِذُنوبِهِم خَلَطوا عَمَلًا صلِحًا وءاخَرَ سَيّئًا عَسَى اللَّهُ ان يَتوبَ عَلَيهِم انَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيم؛و گروهى ديگر مؤمنانى هستند كه به گناهان خود اعتراف كرده‌اند؛ و كار خوب و بد را به هم آميخته‌اند؛ اميد مى‌رود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد؛ به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است.»
۱۳. «لَقَد تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِىّ والمُهجِرينَ والانصارِ ... ثُمَّ تابَ عَلَيهِم ... • وعَلَى الثَّلثَةِ الَّذينَ خُلّفوا ... ثُمَّ تابَ عَلَيهِم لِيَتوبوا انَّ اللَّهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحيم؛به يقين خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار نمود؛ .... سپس خدا توبه آنها را پذيرفت. ... و همچنين آن سه نفر كه قطع رابطه نمودند، ... سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، و به آنان توفيق داد تا توبه كنند؛ زيرا خداوند بسيار توبه‌پذير و مهربان است.»
۱۴. «ثُمَّ اجتَبهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيهِ وهَدى‌؛سپس پروردگارش او را برگزيد، و توبه‌اش را پذيرفت، و او را هدايت نمود.»
۱۵. «ولَولا فَضلُ اللَّهِ عَلَيكُم ورَحمَتُهُ فِى الدُّنيا والأخِرَةِ لَمَسَّكُم فى ما افَضتُم فيهِ عَذابٌ عَظيم؛و اگر فضل و رحمت الهى در دنيا و آخرت شامل حال شما نمى‌شد، بخاطر اين گناهى كه كرديد عذاب سختى به شما مى‌رسيد!»
۱۶. «ولَولا فَضلُ اللَّهِ عَلَيكُم ورَحمَتُهُ ... • ... ولَولا فَضلُ اللَّهِ عَلَيكُم ورَحمَتُهُ ما زَكى‌ مِنكُم مِن احَدٍ ابَدًا ولكِنَّ اللَّهَ يُزَكّى مَن يَشاءُ واللَّهُ سَميعٌ عَليم؛و اگر فضل و رحمت الهى شامل حال شما نبود ... اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد. هر كس پيرو گامهاى شيطان شود او به كارهاى زشت و منكر فرمان مى‌دهد. و اگر فضل و رحمت الهى شامل حال شما نبود، هرگز احدى از شما پاك نمى‌شد؛ ولى خداوند هر كه را بخواهد و شايسته باشد پاكيزه مى‌سازد، و خدا شنوا و داناست.»
۱۷. «لِيَجزِىَ اللَّهُ الصدِقينَ بِصِدقِهِم ويُعَذّبَ المُنفِقينَ ان شاءَ او يَتوبَ عَلَيهِم ...؛هدف اين است كه خداوند راستگویان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هرگاه اراده كند عذاب نمايد يا اگر توبه كنند توبه آنها را بپذيرد....»
۱۹. «لِيُعَذّبَ اللَّهُ المُنفِقينَ والمُنفِقتِ والمُشرِكينَ والمُشرِكتِ ويَتوبَ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ والمُؤمِنتِ ...؛هدف اين بود كه خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را از مؤمنان جدا سازد و آنان را عذاب كند، و خدا توبه مردان و زنان با ايمان را بپذيرد....»
۲۰. «ءَاشفَقتُم ان تُقَدّموا بَينَ يَدَى نَجوكُم صَدَقتٍ فَاذ لَم تَفعَلوا وتَابَ اللَّهُ عَلَيكُم ...؛آيا ترسيديد فقیر شويد كه از دادن صدقات قبل از نجوا خودداری كرديد؟! اكنون كه اين كار را نكرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت....»
۲۱. «انَّ رَبَّكَ يَعلَمُ انَّكَ تَقومُ ادنى‌ مِن ثُلُثَىِ الَّيلِ ونِصفَهُ وثُلُثَهُ وطَافَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَكَ واللَّهُ يُقَدّرُ الَّيلَ والنَّهارَ عَلِمَ ان لَن تُحصوهُ فَتابَ عَلَيكُم ...؛پروردگارت مى‌داند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستند نزديك دو ثلث از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مى‌خيزيد؛ و به عبادت و تلاوت قرآن مى‌پردازيد خداوند شب و روز را اندازه‌گيرى مى‌كند؛ او مى‌داند كه شما نمى‌توانيد مقدار آن را به دقت براى عبادت كردن اندازه‌گيرى كنيد، پس شما را بخشيد....»


راهيابى به بهشت، در پرتو توفيق الهى:
۱. «... واللَّهُ يَدعوا الَى الجَنَّةِ والمَغفِرَةِ بِاذنِهِ ...؛... و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود می‌نماید....»
۲. «... قالَ رَبّ اوزِعنى ان اشكُرَ نِعمَتَكَ الَّتى انعَمتَ عَلَىَّ وعَلى‌ ولِدَىَّ وان اعمَلَ صلِحًا تَرضهُ واصلِح لى فى ذُرّيَّتى انّى تُبتُ الَيكَ وانّى مِنَ المُسلِمين‌ • اولكَ الَّذينَ ... فى اصحبِ الجَنَّةِ وَعدَ الصّدقِ الَّذى كانوا يوعَدون؛ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى‌كند و با ناراحتى وضع حمل مى‌نمايد؛ و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است؛ تا زمانى كه به نيرومندى و كمال خود بالغ گردد و به چهل سالگى برسد مى‌گويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى به جا آورم و كار شايسته‌اى انجام دهم كه از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوى تو باز گشتم (و توبه كردم)، و من از مسلمانانم. آنها كسانى هستند كه ... و در ميان بهشتیان جاى دارند؛ اين وعده راستى است كه وعده داده مى‌شدند.»


تأثير توفيق الهى در موفقيّتهاى آدمى، دليل لزوم توکّل بر او:
«قالَ يقَومِ ارَءَيتُم ان كُنتُ عَلى‌ بَيّنَةٍ مِن رَبّى ورَزَقَنى مِنهُ رِزقًا حَسَنًا وما اريدُ ان اخالِفَكُم الى‌ ما انهكُم عَنهُ ان اريدُ الَّا الاصلحَ مَااستَطَعتُ وما تَوفيقى الّا بِاللَّهِ عَلَيهِ تَوَكَّلتُ والَيهِ انيب؛گفت: اى قوم من! به من خبر دهيد، اگر دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و روزی و موهبت نيكويى به من داده باشد، آيا مى‌توانم برخلاف فرمان او رفتار كنم؟! من هرگز نمى‌خواهم چيزى كه شما را از آن باز مى‌دارم، خودم مرتكب شوم. من جز اصلاح- تا آن جا كه توانايى دارم- نمى‌خواهم. و توفيق من (در اين كار)، جز به يارى خدا نيست. تنها بر او توكّل كردم؛ و به سوى او باز مى‌گردم.»


توفيق الهى، موجب شرح صدر آدمى براى پذيرش اسلام:
«فَمَن يُرِدِ اللَّهُ ان يَهدِيَهُ يَشرَح صَدرَهُ لِلِاسلمِ ...؛آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می‌سازد....»


توفيق الهى، زمينه قبولى اعمال:
«ووصَّينَا الانسنَ بِولِدَيهِ احسنًا حَمَلَتهُ امُّهُ كُرهًا ووضَعَتهُ كُرهًا وحَملُهُ وفِصلُهُ ثَلثونَ شَهرًا حَتّى‌ اذا بَلَغَ اشُدَّهُ وبَلَغَ اربَعينَ سَنَةً قالَ رَبّ اوزِعنى ان اشكُرَ نِعمَتَكَ الَّتى انعَمتَ عَلَىَّ وعَلى‌ ولِدَىَّ وان اعمَلَ صلِحًا تَرضهُ ... • اولكَ الَّذينَ نَتَقَبَّلُ عَنهُم احسَنَ ما عَمِلوا ...؛ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى‌كند و با ناراحتى وضع حمل مى‌نمايد؛ و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است؛ تا زمانى كه به نيرومندى و كمال خود بالغ گردد و به چهل سالگى برسد مى‌گويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى به جا آورم و كار شايسته‌اى انجام دهم ... آنها كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مى‌كنيم....»
مقصود از «اوزعنی» توفیق است.


توفيق الهى، مانع خسران و زيانكارى انسان:
«... فَلَو لا فَضلُ اللَّهِ عَلَيكُم ورَحمَتُهُ لَكُنتُم مِنَ الخسِرين؛سپس شما پس از این، روگردان شدید؛ و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زیانکاران بودید.»


توفيق، مايه دستيابى به مغفرت الهی:
۱. «احِلَّ لَكُم لَيلَةَ الصّيامِ الرَّفَثُ الى‌ نِساكُم هُنَّ لِباسٌ لَكُم وانتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ انَّكُم كُنتُم تَختانونَ انفُسَكُم فَتابَ عَلَيكُم وعَفا عَنكُم فالنَ بشِروهُنَّ وابتَغوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُم وكُلوا واشرَبوا حَتّى‌ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الخَيطُ الابيَضُ مِنَ الخَيطِ الاسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ اتِمّوا الصّيامَ الَى الَّيلِ ولا تُبشِروهُنَّ وانتُم عكِفونَ فِى المَسجِدِ تِلكَ حُدودُ اللَّهِ فَلا تَقرَبوها كَذلِكَ يُبَيّنُ اللَّهُ ءايتِهِ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَّقون؛آمیزش جنسی با همسرانتان، در شب روزهایی که روزه می‌گیرید، حلال است. آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید). خداوند می‌دانست که شما به خود خیانت می‌کردید؛ (و این کار ممنوع را انجام می‌دادید؛) پس توبه شما را پذیرفت و شما را بخشید. اکنون با آنها آمیزش کنید، و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته، طلب نمایید! و بخورید و بیاشامید، تا رشته سپید صبح، از رشته سیاه (شب) برای شما آشکار گردد! سپس روزه را تا شب، تکمیل کنید! و در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته‌اید، با زنان آمیزش نکنید! این، مرزهای الهی است؛ پس به آن نزدیک نشوید! خداوند، این چنین آیات خود را برای مردم، روشن می‌سازد، باشد که پرهیزکار گردند!»
۲. «... واللَّهُ يَدعوا الَى الجَنَّةِ والمَغفِرَةِ بِاذنِهِ ...؛... و خدا به فرمان خود، دعوت به بهشت و آمرزش مى‌نمايد....»


هدایت انسان، در پرتو توفيقات الهى
[۴۳] بر اساس احتمالی که «راغب» در تفسیر هدایت و وجوه آن ذکر کرده است.راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۸، «هدی».    
:
۱. «اهدِنَا الصِّرطَ المُستَقيم؛ما را به راه راست هدايت كن»در روایتی از امام عسکری علیه‌السّلام در تفسیر «اهدنا الصراط المستقیم» نقل شده که یعنی به ما توفیقات خود را ادامه بده.
۲. «ولَنَبلُوَنَّكُم بِشَى‌ءٍ مِنَ الخَوفِ والجوعِ ونَقصٍ‌ مِنَ الامولِ والانفُسِ والثَّمَرتِ وبَشّرِ الصبِرين‌ • الَّذينَ اذا اصبَتهُم مُصيبَةٌ قالوا انّا لِلَّهِ وانّا الَيهِ رجِعون‌• اولكَ عَلَيهِم صَلَوتٌ مِن رَبّهِم ورَحمَةٌ واولكَ هُمُ المُهتَدون؛به يقين همه شما را با امورى همچون ترس، گرسنگی و كاهش در مالها و جانها و ميوه‌ها آزمايش مى‌كنيم؛ و بشارت ده به صابران. همان كسانى كه هر گاه مصيبتى به ايشان مى‌رسد، مى‌گويند: ما از آنِ خداييم؛ و به سوى او بازمى‌گرديم. آنها كسانى هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنانند هدایت‌یافتگان
۳. «كانَ النّاسُ امَّةً وحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيّينَ مُبَشّرينَ ومُنذِرينَ وانزَلَ مَعَهُمُ الكِتبَ بِالحَقّ لِيَحكُمَ بَينَ النّاسِ فيمَا اختَلَفوا فيهِ ومَااختَلَفَ فيهِ الَّا الَّذينَ اوتوهُ مِن بَعدِ ما جاءَتهُمُ البَيّنتُ بَغيًا بَينَهُم فَهَدَى‌اللَّهُ الَّذينَ ءامَنوا لِمَا اختَلَفوا فيهِ مِنَ الحَقّ بِاذنِهِ واللَّهُ يَهدى مَن يَشاءُ الى‌ صِرطٍ مُستَقيم؛مردم در آغاز امت واحدى بودند؛ بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافاتى پيدا شد؛ در اين حال خداوند، پيامبران را برانگيخت؛ تا مردم را بشارت و بيم دهند و کتاب آسمانی را، كه به سوى حق دعوت مى‌كرد، با آنها نازل نمود؛ تا در ميان مردم، درباره آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. تنها (گروهى‌از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، پس از آنكه نشانه‌هاى روشن به آنها رسيده بود، به سبب انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند. ولى خداوند، كسانى را كه ايمان آورده بودند، بر حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، هدايت نمود؛ و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‌كند.»
۴. «قُل انَّنى هَدانى رَبّى الى‌ صِرطٍ مُستَقيمٍ دينًا قِيَمًا مِلَّةَ ابرهيمَ حَنِيفًا وما كانَ مِنَ المُشرِكين؛بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده؛ آيينى استوار (و ضامن سعادت دين و دنيا)؛ آيين ابراهیم؛ كه ايمانى خالص داشت؛ و از مشركان نبود.»
۵. «ونَزَعنا ما فى صُدورِهِم مِن غِلّ تَجرى مِن تَحتِهِمُ الانهرُ وقالوا الحَمدُ لِلَّهِ الَّذى هَدنا لِهذا وما كُنّا لِنَهتَدِىَ لَولا ان هَدنَا اللَّهُ ...؛و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمی کنیم (تا در صفا و صمیمیت با هم زندگی کنند)؛ و از زیر (قصرها و درختان) آنها، نهرها جریان دارد؛ می‌گویند: ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمی‌یافتیم!....»
۶. «انَّ الَّذينَ ءامَنوا وعَمِلوا الصلِحتِ يَهديهِم رَبُّهُم بِايمنِهِم تَجرى مِن تَحتِهِمُ الانهرُ فى جَنتِ النَّعيم‌؛(ولی) کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت می‌کند؛ از زیر (قصرهای) آنها در باغهای بهشت، نهرها جاری است.»
۷. «شاكِرًا لِانعُمِهِ اجتَبهُ وهَدهُ الى‌ صِرطٍ مُستَقيم؛شكرگزار نعمتهاى او بود؛ خدا او را برگزيد؛ و به راهى راست هدايت نمود.»
۸. «ويَزيدُ اللَّهُ الَّذينَ اهتَدَوا هُدًى والبقيتُ الصلِحتُ خَيرٌ عِندَ رَبّكَ ثَوابًا وخَيرٌ مَرَدّا؛و كسانى كه پذيراى هدايت شوند، خداوند بر هدايتشان مى‌افزايد؛ و آثار ماندگار شايسته‌اى كه از انسان باقى مى‌ماند، ثوابش در پيشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش نيكوتر است.»
۹. «لَقَد انزَلنا ءايتٍ مُبَيّنتٍ واللَّهُ يَهدى مَن يَشاءُ الى‌ صِرطٍ مُستَقيم؛ما آيات روشنگرى نازل كرديم؛ و خدا هر كه را بخواهد و شايسته باشد به راه راست هدايت مى‌كند.»
۱۰. «والَّذينَ جهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا وانَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنين؛و آنها كه در راه ما با خلوص نیّت جهاد كنند، قطعاً به راههاى خود، هدايتشان خواهيم كرد؛ و به يقين خداوند با نيكوكاران است.»
۱۱. «والَّذينَ اهتَدَوا زادَهُم هُدًى وءاتهُم تَقوهُم؛كسانى كه هدايت يافته‌اند، خداوند بر هدايتشان مى‌افزايد و روح تقوا به آنان مى‌بخشد.»
۱۲. «يَمُنّونَ عَلَيكَ ان اسلَموا قُل لا تَمُنّوا عَلَىَّ اسلمَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيكُم ان هَدكُم لِلايمنِ ان كُنتُم صدِقين؛آنها بر تو منّت مى‌نهند كه اسلام آورده‌اند؛ بگو: اسلام آوردن خود را بر من منّت نگذاريد، بلكه خداوند بر شما منّت مى‌نهد كه شما را به سوى ايمان هدايت كرده است، اگر در ادعاى ايمان راستگو هستيد.»
۱۳. «ما اصابَ مِن مُصيبَةٍ الّا بِاذنِ اللَّهِ ومَن يُؤمِن بِاللَّهِ يَهدِ قَلبَهُ واللَّهُ بِكُلّ شَى‌ءٍ عَليم؛هيچ مصيبتى رخ نمى‌دهد مگر به اذن خدا! و هر كس به خدا ايمان آورد، خداوند قلبش را هدايت مى‌كند؛ و خدا به هرچيز داناست.»


۱. نساء/سوره۴، آیه۸۳.    
۲. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۵۴۲.    
۳. هود/سوره۱۱، آیه۸۸.    
۴. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۵. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۶.    
۶. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی،‌ ج۱۳، ص۱۲۷.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۳۷.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۷۵.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۵۴.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۶۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۴۶.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۶۰.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۱۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۸.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۱۷.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۲۶.    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۲۷.    
۱۸. مائده/سوره۵، آیه۳۹.    
۱۹. مائده/سوره۵، آیه۷۱.    
۲۰. توبه/سوره۹، آیه۱۵.    
۲۱. توبه/سوره۹، آیه۱۰۲.    
۲۲. توبه/سوره۹، آیه۱۱۷.    
۲۳. توبه/سوره۹، آیه۱۱۸.    
۲۴. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۲.    
۲۵. نور/سوره۲۴، آیه۱۴.    
۲۶. نور/سوره۲۴، آیه۲۰.    
۲۷. نور/سوره۲۴، آیه۲۱.    
۲۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۴.    
۲۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۳.    
۳۰. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۳.    
۳۱. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۳۳. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۳۴. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۶.    
۳۵. هود/سوره۱۱، آیه۸۸.    
۳۶. انعام/سوره۶، آیه۱۲۵.    
۳۷. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۳۸. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۶.    
۳۹. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی،‌ ج۱۳، ص۱۲۷.    
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۶۴.    
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۴۲. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۴۳. بر اساس احتمالی که «راغب» در تفسیر هدایت و وجوه آن ذکر کرده است.راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۸، «هدی».    
۴۴. حمد/سوره۱، آیه۶.    
۴۵. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۲۲، ح ۹۶.    
۴۶. بقره/سوره۲، آیات۱۵۵ - ۱۵۷.    
۴۷. بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.    
۴۸. انعام/سوره۶، آیه۱۶۱.    
۴۹. اعراف/سوره۷، آیه۴۳.    
۵۰. یونس/سوره۱۰، آیه۹.    
۵۱. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۱.    
۵۲. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.    
۵۳. نور/سوره۲۴، آیه۴۶.    
۵۴. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۹.    
۵۵. محمد/سوره۴۷، آیه۱۷.    
۵۶. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۷.    
۵۷. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۱.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۲۶۵، برگرفته از مقاله «آثار توفیق».    


رده‌های این صفحه : توفیق | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار