آب و عرش خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
آیات قرآن به برقرای
عرش خدا بر
آب اشاره شده است.
استیلای
حکومت و
سلطنت الهی بر آب «به صورت ماده
حیات»:
«وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ
عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء ...؛
او كسي است كه
آسمانها و
زمین را در شش روز (شش دوران) آفريد و
عرش (قدرت) او بر آب قرار داشت... »
عرش،
کنایه از
عزت و حکومت او، و منظور از «کان
عرشه علی الماء» برقراری سلطنت و
عزت الهی بر آب است.
در قرآن کریم استوای خداوند بر
عرش ذکر شده و این گاهی به اسم الله و گاهی به اسم
رحمن نسبت داده شده است، برخی متکلمان مانند مجسمه از
حنابله و اهل حدیث، آن را به همان معنای ظاهرش تفسیر کردهاند، حکمای الهی استوا بر
عرش به معنای ظاهرش تفسیر نکردهاند؛ بلکه آن را به معنای تدبیر در ملک، استیلای معنوی بر
عرش دانستهاند.
امام خمینی نیز تفسیر ظاهری و معنای عرفی از آیات استوای خداوند بر
عرش را ممکن نمیداند، زیرا مستلزم محال است
و معتقد است تفسیر و تاویل این آیات مطابق با برهان و ادله عقلی بوده و تفسیر به رای محسوب نمیشود.
به اعتقاد ایشان ممکن است معنای آیه
(الرَّحْمَنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی) این باشد که جهتی جز جهت تعلق و اشراق در حقتعالی تصویر نمیشود و در مبدا اول جهات متکثر وجود ندارد، اما در معلول اول و صادر اول و پایینتر از آن جهات متعدد وجود دارد
و این خداوند
رحمن است که بر
عرش خود که فیض منبسط اوست، سلطنت و استیلا دارد. ایشان در تفسیری دیگر حقیقت محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را
عرش استوای
رحمن میداند که نماز او در معراج مظهر استوای نور احدی است.
ایشان استوای بر
عرش را به معنای ظهور سلطنت الهی به واسطه
فیض منبسط میداند و با استناد به برخی روایات قلب مؤمن را
عرش رحمان میداند و معتقد است؛ چون قلب مؤمن منزلگاه و محل سلطنت حق است، توجه و
محبت به غیرحق و اولیا او در مشرب عرفان جایز نیست. امام خمینی میان
عرش الله و
عرش رحمان فرقی قائل نیست و در بیان خلقت عالم در شش روز این دو
عرش را نهایت مراتب ششگانه خلق آسمانها و زمین میداند که پس از خلقت و فیض مقدس
رحمانی از آغاز تا پایان عالم را شامل میشود.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۷۲، برگرفته از مقاله «آب و عرش خدا». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.