یَعْزُبُ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَعْزُبُ: (مَا یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ) «یَعْزُبُ» از مادّه
«عزوب» در اصل، به معنای دوری و جدایی از خانه و خانواده، برای یافتن مرتع جهت «گوسفندان» و چهار پایان است، و سپس به معنای غیبت و پنهانی، به طور مطلق استعمال شده است. و به همین مناسبت به مردان یا زنانی که از همسر خود دور ماندهاند
«عزب» یا
«عزبه» گفته میشود.
(وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ) (در هيچ حال و انديشهاى نيستى، و هيچ قسمتى از
قرآن را از جانب
خداوند،
تلاوت نمىكنى، و هيچ عملى را انجام نمىدهيد، مگر اينكه در آن هنگام كه وارد آن مىشويد ما گواه بر شما هستيم. و هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمىماند؛ حتّى به اندازه سنگينى ذرّهاى؛ و نه كوچكتر و نه بزرگتر از آن نيست، مگر اينكه همه آنها در كتابِ آشكار و
لوح محفوظ علم خداوند ثبت است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
عزوب كه فعل مضارع
يعزب از آن گرفته شده به معناى غيبت و دورى و خفاء است، و اين تعبير اشاره دارد به اينكه همه اشياء عالم نزد خداى تعالى حاضرند، و هيچ چيز از ساحت مقدس او غايب نيست، و او هر چيزى را در كتابى حفظ و ضبط كرده و از آن كتاب چيزى زايل نمىشود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ) (
کافران گفتند: «
قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد.» بگو: «آرى به پروردگارم سوگند كه به سراغ شما خواهد آمد، پروردگارى كه از
غیب آگاه است و حتى به اندازه سنگينى ذرّهاى در آسمانها و زمين از علم او دور نخواهد ماند، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه در كتابى آشكار ثبت است.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در جمله
(عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ) فرموده كه: هيچ محلى براى استبعاد نيست، براى اينكه خداى تعالى عالم به غيب است، و كوچكترين موجود از علم او دور نيست، حتى چيزى به سنگينى يك ذره (معلق در فضا) در همه آسمانها و زمين از علم او پنهان نيست، و با اين حال براى او چه اشكالى دارد كه ذرات وجودى زيد را با ذرات وجودى عمرو اشتباه نكند؟
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَعْزُبُ»، ص۶۵۵.