یَستَهزِؤُن (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَستَهزِؤُن:
(كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون) یَستَهزِؤُن: از باب استفعال (
استهزاء) به معنى «سبک شمردن و به مسخره گرفتن» است.
ريشه اصلى آن
«هزء» و
«هزو» (بر وزن قفل) مىباشد.
به موردی از کاربرد
یَستَهزِؤُن در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون) (اگر تو را
استهزا كنند نگران نباش، پيامبران پيش از تو را نيز
استهزا كردند؛ امّا سرانجام، آنچه را
استهزا مىكردند دامان استهزاكنندگان را گرفت و مجازات الهى آنها را در هم كوبيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در مجمع البيان گفته: فرق ميان سخريه و
هزء، اين است كه سخريه در معناى ذلت خواهى است، چون تسخير به معناى ذليل و رام كردن است و اما
هزء، به معناى پائين وردن قدر شخص است به وسيله زبان و كلمه حيق به معناى حلول است و مراد از
(ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ) [[عذاب] است، در اين
آیه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را تسليت و
کفار را تهديد مىكند.
(إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ) (به
یقین ما شرّ استهزاكنندگان را از تو دفع كرديم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: در مقام
تعليل براى جمله فاصدع است، هم چنان كه كلام هم اشعار و بلكه دلالت دارد بر اينكه اين مستهزءين همان مقتسميناند كه قبلا اسمشان برده شد و معناى آيه اين است كه حال كه مطلب بدين قرار بود كه گفته شد، پس ديگر درنگ مكن و دعوت به حق را علنى ساز و از
مشرکین روى برتاب و كلمه انا به معناى: لانا است، براى اينكه ما شر مستهزءين را از تو كفايت كرديم و ايشان را به عذاب خود
هلاک مىسازيم.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَ لاٰ تَتَّخِذُوا آيٰاتِ اَللّٰهِ هُزُواً...)«آيات خدا را به باد
استهزاء نگيريد»
افرادى كه مرتكب خلاف مىشوند براى رهايى از فشار وجدان و فرار از عذاب به حيلهها و كلاههاى شرعى متوسل مىشوند و آيات را دستاويز خود قرار مىدهند. قرآن اين روش را يک نوع
استهزاء و دهنكجى به آيات و مقررات الهى مىداند.
كلمه «مستهزئين»
اسم فاعل از باب استفعال به معنى «مسخرهكنندگان» است،
خداوند مىفرمايد:
(إِنّٰا كَفَيْنٰاكَ اَلْمُسْتَهْزِئِينَ...)«ما شرّ
استهزاءگران و مسخرهكنندگان را از تو كوتاه مىكنيم.»
بايد توجه داشت كه «هزو» (بر وزن قفل) به معنى سخنان يا حركات مسخرهآميزى است كه براى بىارزش نشان دادن موضوعى انجام مىشود و بهطورى كه
راغب در كتاب
مفردات مىگويد، بيشتر به شوخى و استهزایى گفته مىشود كه در غياب و پشت سر ديگرى انجام مىگيرد، اگرچه گاهى هم به شوخیها و مسخرههایى كه در حضور انجام مىگيرد بهطور نادر اطلاق مىشود.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَستَهزِؤُن»، ج۴، ص۵۸۷.