کَلَح (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَلَح (به فتح کاف و میم) و
کُلُوح (به ضم کاف و لام) از ماده «کَلَح» از
واژگان قرآن کریم و به معنای آشکار شدن دندانها در عبوسی است. و از مشتقات این کلمه
کَالِح (به فتح کاف و کسرلام) به معنای زشت منظران است. که این کلمه تنها یک بار در
کلام اللّه مجید آمده است.
کَلَح:
در
صحاح گوید: کلوح آشکار شدن دندانها در عبوسی است.
در
اقرب الموارد گفته: به قولی کلوح در اصل ظاهر شدن دندانهاست در وقت عبوسی (مانند سرهای بریان شده گوسفندان).
در
مجمع فرموده: کلوح برگشتن دو لب است به بالا و پائین تا دندانها آشکار شود پس کالح اسم فاعل از آن است.
(تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِیها کالِحُونَ) «میزند آتش به چهرهایشان و آنها در آتش زشت منظران باشند»
(نعوذ باللّه من النار) ظاهرا مراد از کالح زشت منظری است.
در
نهج البلاغه خطبه ۲۱۹ در وصف مردگان فرموده:
«کَلَحَتِ الْوُجُوهُ النَّوَاضِرُ» «چهرههای با طراوت بد منظر شدند.»
در
نهایه گوید: در حدیث
علی (علیهالسّلام) آمده
«اِنَّ مِنْ وَرَائِکُمْ فِتَناً وَ بَلَاءً مُکْلِحاً مُبْلِحاً» یعنی از پس شما فتنهها و بلاهائی است عبوس کننده، ناتوان کننده.
این کلمه تنها یک بار در کلام اللّه مجید آمده است.
•
قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «کلح»، ج۶، ص۱۳۵.