کَشَفَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَشَفَ:(إِذا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ) «کَشَفَ» به معنای
اظهار و
ازاله است.
در
آیه مورد بحث مىخوانيم: و هنگامى كه (
خداوند) ناراحتى و
رنج را از شما برطرف ساخت گروهى از شما براى پروردگارشان
شریک قايل مىشوند.
در
حقیقت قرآن به اين نكته باريک
اشاره مىكند كه
فطرت توحید در وجود همه شما هست، ولى در حال عادى، پردههاى
غفلت و
غرور و
جهل و
تعصب و خرافات آن را مىپوشاند، امّا به هنگامى كه تند باد حوادث و طوفانهاى
بلا مىوزد اين پردهها كنار مىروند و نور
فطرت آشكار مىشود و مىدرخشد، درست در همين حال است كه خدا را با تمام وجود و با
اخلاص كامل مىخوانيد، خدا نيز پردههاى بلا و رنج و مصيبت را از شما دور مىسازد كه اين گشودن پردههاى رنج، نتيجه گشوده شدن پردههاى غفلت است.
به موردی از کاربرد «کَشَفَ» در
قرآن، اشاره میشود:
(ثُمَّ إِذا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ إِذا فَريقٌ مِّنكُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكونَ) «امّا هنگامى كه ناراحتى و رنج را از شما برطرف ساخت، آنگاه گروهى از شما براى پروردگارشان همتا قائل مىشوند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(ثُمَّ إِذا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذا فَريقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكونَ) از اينجا مذمت و توبيخ مشركين شروع مىشود مذمت و توبيخى كه سرانجام به
تهدید منتهى مىگردد.
و اين
حق است بر آنان، براى اينكه كشف ضر از استغاثه ايشان و رجوع فطريشان به
پروردگار خود اقتضاء مىكرد كه او را يكتاى در ربوبيت بدانند و ليكن بعد از آنكه حقيقت برايشان با
دفع بلاها و نزول
رحمت كشف شد باز هم گروهى از اينها
دل به اسباب ظاهرى بسته و بشرک قبلى خود بازگشته، و رذائل اخلاقى در دلهايشان بيدار شد و
قوت گرفت، و هواها در دلهايشان كوران كرد، و باز غير خداى را شريک خدا كردند، و يكى از چيزهايى كه شريک قرار دادند همان سببهاى ظاهرى بود، و معناى آيه روشن است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کشف»، ج۴، ص ۷۹.