• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کَبْل (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





كَبْل (به فتح کاف و سکون باء) از واژگان نهج البلاغه به معنای زنجير كشيدن، حبس كردن و زنجير يا زنجير بزرگ است. کُبُول (به ضم کاف و باء) جمع كبل به معنى زنجير مى‌باشد. این کلمه یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.



كَبْل (مثل عقل) به معنای زنجير كشيدن، حبس كردن و زنجير يا زنجير بزرگ نيز آمده است.
كُبُول (مثل عقول) جمع كبل به معنى زنجير مى‌باشد.


حضرت علی (علیه‌السلام‌) درباره جهنّم فرموده: «لاَ يَظْعَنُ مُقِيمُهَا، وَلاَ يُفَادَى أَسِيرُهَا، وَلاَ تُفْصَمُ كُبُولُهَا» «كسى كه در جهنم مقيم است كوچيدن ندارد، اسير آن فدیه داده و آزاد نمى‌شود و زنجيرهايش پاره و گسسته نمى‌گردد.» (شرح‌های خطبه: )


کلمه کبول یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۸۹۳.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۴۶۰.    
۳. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص۳۷۷.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۵۰، خطبه ۱۰۸.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۲۱۴، خطبه ۱۰۶.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۶۲، خطبه ۱۰۹.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۳۹، خطبه ۱۰۹.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۱۶    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۲۰    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۴، ص۵۹۹    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۵۸    
۱۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۰۲.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۵۰، خطبه ۱۰۸.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۲۱۴، خطبه ۱۰۶.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کبل»، ج۲، ص۸۹۳.    






جعبه ابزار