کشف ضرّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کشف ضرّ:(كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ) «کشف ضرّ» واژه «كشف» - همانطور كه در قبل گفتيم - در اصل به معنى كنار زدن پرده يا لباس و مانند آن از روى چيزى است.
و اگر اين تعبير (كشف ضرّ) در مورد برطرف ساختن
غم و اندوه و بيمارى و ناراحتى نيز اطلاق مىشود به خاطر آن است كه گويى غم و اندوه و بيمارى همچون پردهاى بر چهره جان و تن
انسان مىافتد، چهره حقيقى را كه سلامت و آسايش و آرامش است، مىپوشاند، به همين جهت برطرف ساختن اين اندوه و ناراحتى به عنوان «كشف ضرّ» تلقى مىشود.
به موردی از کاربرد «کشف ضرّ» در
قرآن، اشاره میشود:
(قُلِ ادْعواْ الَّذينَ زَعَمْتُم مِّن دونِهِ فَلا يَمْلِكونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَ لا تَحْويلًا) «بگو: كسانى را كه غير از او معبود خود مىپنداريد، بخوانيد! آنها نه مىتوانند زيانى را از شما برطرف سازند، و نه هيچ تغييرى در آن ايجاد كنند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
اين آيه بر نفى الوهيت خدايان مشركين از اين راه استدلال مىكند كه آن ربى كه مستحق پرستش است ربى است كه قادر بر رساندن منفعت و
دفع ضرر باشد، چون داشتن چنين قدرتى لازمه ربوبيت است.
و خود مشركين هم اين معنا را مىدانند و قبول دارند، چيزى كه هست اگر شريکهايى براى خدا گرفته و مىپرستيدند به
طمع نفع آنها و از
ترس ضرر آنها است، و در همين جا به خطا رفتهاند زيرا اين شركاء قادر بر رساندن نفع و دفع ضرر نيستند، پس الوهيت ندارند، شاهد نفع و ضرر نداشتن آنها اين است كه مشركين آنها را به اين
امید و به همين ترس مىپرستند، و تا كنون چنين خاصيتى از آنها نديدهاند.
و چطور مىتوانند از پيش خود و مستقلا خاصيت بلاگردانى را داشته و
حاجت برآورند و
رفع پريشانى كنند با اينكه خود آنها مخلوق خدايند، و به اعتراف خود مشركين در پى راهى و وسيلهاى به درگاه خدا هستند، اميدوار
رحمت او و بيمناک از
عذاب اويند.
پس معلوم شد كه اولا مراد از جمله
(الَّذينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دونِهِ) مشركين است كه ملائكه و
جن و يا
انس را مىپرستيدند، چون مقصود ايشان از پرستش بتها
تقرب به ملائكه و يا جن و انس بوده و همچنين اگر
آفتاب و يا ماه و يا ستارگان را مىپرستيدند به همين منظور بوده كه به درگاه روحانيان آنها كه از
جنس ملائكه هستند تقرب يابند.
علاوه بر اين بتها از آن نظر كه بت هستند حقيقتا چيزى نيستند كه قابل پرستش باشند، هم چنان كه فرمود:
(إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّيْتُموها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ) اينها جز اسمايى كه پدرانتان و يا خودتان ناميدهاند چيز ديگرى نيستند.
و اما آنهايى كه از
چوب و يا فلزى ساخته شدهاند كه جز جماد بىجان چيز ديگرى نيستند، و با ساير جمادات فرقى ندارند، و
سجده در برابر آنها با سجده در برابر ساير چوبها و ساير سنگها فرقى ندارد، پس
بت بودنشان از جهت سنگ و چوب بودن نيست.
و ثانيا روشن شد كه مراد از نفى
قدرت آنها، اينست كه مستقلا و بدون احتياج به خداى سبحان قادر نيستند، به
دلیل اينكه در آيه بعد مىفرمايد:
(أولئِكَ الَّذينَ يَدْعونَ يَبْتَغونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسيلَةَ).
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کشف»، ج۴، ص ۷۹.