چندربهان برهمن لاهوری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَرَهْمَنِ لاهوری،
شاعر و
نویسنده فارسی گوی
شبه قاره در
قرن یازدهم،
متخلص به برهمن است.
بَرَهْمَنِ لاهوری، چَنْدَربَهان (چَنْدَرابَهان)
شاعر و
نویسنده فارسی گوی
شبه قاره در
قرن یازدهم،
متخلص به برهمن.
در لاهور در خانوادهای برهمن به
دنیا آمد.
پدرش، دَهْرَم داس، اهل
کشمیر و از دیوانیان و صاحبْمنصبان
لاهور بود.
برهمن
زبان هندی را میدانست و احتمالاً
سانسکریت هم خوانده بود.
ابتدا
شاگرد و ملازم
میر عبدالکریم، «میرعمارتِ» لاهور، بود و سپس از ملازمان
افضل خان ملاشکرالله شیرازی، حاکم آن شهر، شد.
به گفته خودش، شاگرد
ملا عبدالحکیم سیالکوتی نیز بوده است.
افضل خان،
وزیر شاهجهان (حک: ۱۰۳۸ـ۱۰۶۹)، برهمن را به پادشاه معرفی کرد، شاهجهان به سبب تبحّر برهمن در
ادب فارسی، او را هندوی فارسی دان لقب داد.
پس از مرگ افضل خان، گویا با معرفی شاهزاده داراشکوه، در سلک ملازمان شاهجهان در آمد و منشی خاص و وقایع نگار وی شد.
دارا شکوه که همواره گروهی از عالمان هندو را برای ترجمه آثار حکمی و عرفانی هند در خدمت داشت، برهمن را نزد خود خواند و او تا ۱۰۶۶ ملازم وی بود، اما در این سال دوباره به دربار شاهجهان فرا خوانده شد و پادشاه به او
لقب رای (راجه) داد
برهمن در خدمت امیران و وزیرانی چون آصف خان (متوفی ۱۰۲۱)، اسلام خان (متوفی ۱۰۵۷)، علاّ می سعدالله خان (متوفی ۱۰۶۷)
و عنایت خان و معظم خان
بود.
در خوشنویسی مهارت داشت و نستعلیق و شکسته را نزد استادانی چون آقا عبدالرشید و کفایت خان
و
افضل خان شیرازی آموخته بود.
پس از مرگ داراشکوه (۱۰۶۹)، برهمن باقی عمر را در عزلت گذراند تا اینکه در بنارس در گذشت.
سال وفات او را ۱۰۷۳
یا ۱۰۷۷
گفتهاند.
به نوشته
ظهورالدین احمد وی تا ۱۰۷۵ زنده بوده است.
اعتبار برهمن بیشتر به سبب نثر ساده، فصیح، و موجز اوست
و بر خلاف نظر کنبو
و اخلاص
از پیچیدگیها و تکلفهای انشای ابوالفضل علاّ می پیروی نکرده است
انشای موزون و
مسجع وی یادآور
گلستان سعدی است
، تا حدی که منشآت و چهارچمن او را در مدارس شبه قاره تدریس میکردند.
شعرش نیز ساده و با تشبیهات و استعارات زیبا همراه است
چنانکه
ملا منیرلاهوری، وی را «سَحبان» و «حَسّان» و ملک الشعرای روزگار شاهجهان خوانده است.
غزلهای برهمن که غالباً پنج بیتاند
اندیشههایی باریک و لحنی عرفانی دارند.
گزیدهای از غزلهای او در
بیاض عبدالقادر بیدل دهلوی (در کتابخانه موزه بریتانیا، ش Add.
۱۶, ۸۰۳, Add.
۱۶, ۸۰۲) نقل شده
و
صائب تبریزی نیز ابیاتی از او در بیاض خود آورده است.
آثار فارسی برهمن:
۱) دیوان فارسی که در چاپ فاروقی، ۳۴۲
غزل و ۳۶
رباعی دارد؛
۲) چند
مثنوی کوتاه اخلاقی وعرفانی.
به گفته
ظهورالدین احمد،
او بر مثنویهایش نامی ننهاده، اما در پایان نسخهای خطی، مورخ ۱۰۹۳، این مثنویها
هفت بحر نامیده شده است.
در یک مجموعه
رسائل مثنوی او به نام مثنوی رای چندربهان برهمن چاپ شده است؛
۳) چهارچمن، اثری ادبی و تاریخی در چهار بخش است که هر بخش «چمن» نام دارد و پیش از ۱۰۵۷ به نام شاهجهان
تألیف شده است.
در دو چمن اول، برهمن از وقایع نگاری خود در خدمت شاهجهان، کارهای بزرگ وزیران و جشنهای دولتی آن پادشاه، کارهای روزانه پادشاه و پایتخت تازه او ـ شاهجهان آباد ـ و شهرهای ممتاز و هفده استان از استانهای معروفِ قلمرو فرمانروایی وی سخن گفته است.
چمن سوم شامل شرح حال مؤلف و نامههایی به شاهجهان و وزیران اوست، و چمن چهارم اندیشههای مؤلف درباره
دین و
اخلاق و
تصوف را دربر دارد.
این کتاب که به سبب اطلاعات تاریخی بسیار با ارزش است، از مستندترین منابع تاریخی عهد شاهجهان به شمار میآید
و در ۱۲۷۰ در بمبئی چاپ سنگی شده است
۴)گلدسته چهارچمن، گزیدهای از چهارچمن؛
۵)
منشآت، در پنج بخش، مشتمل برنامههای برهمن به شاهان، دولتمردان، دوستان و شاعران معاصرش،
که به ترتیبِ طبقات و مراتب امرا و رجال، تنظیم شده است
۶) تُحْفَةُالوزراء یا تحفة الانوار؛
۷)
کارنامه؛
منزوی از آثاری به نام نگارنامه و گلدسته عشق نیز نام برده و احتمال داده است کههمان کارنامه و گلدسته چهارچمن او باشد؛
۸) مَجْمَعُ الفقراء یا مجموعة الفقراء؛
۹)
رقعات؛
۱۰)
طغرای شاهجهان پادشاه؛
۱۱)
انشای هفت گلشن؛
۱۲)
مکالمات داراشکوه و بابالال داس که به نادر النِّکات یا مخزن نِکات نیز مشهور است؛
۱۳) رساله، تذکرهای است درباره شاعران عهد اکبر تا معاصران مؤلف که نسخهای از آن در کتابخانه استاد
آذر لاهوری است
ظهورالدین احمد
از کتابی به نام تحفه الفصحا، و منزوی
از
بهار فصاحت نام برده، که احتمالاً نامهای دیگر همین رسالهاند.
(۱) ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ، لاهور ۱۹۷۴.
(۲) کشن چند اخلاص، همیشه بهار، چاپ وحید قریشی، کراچی ۱۹۷۳.
(۳) اردو دائرة معارفِ اسلامیّه، لاهور ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ذیل «برهمن».
(۴) آفتاب اصغر، تاریخ نویسی فارسی در هند و پاکستان، لاهور ۱۳۶۴ ش.
(۵) چندربهان برهمن لاهوری، احوال و آثار چندربهان برهمن و دیوان پارسی، چاپ محمد عبدالحمید فاروقی، احمدآباد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۶)
علی ابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۶۶۳.
(۷) ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران، تهران، ۱۳۶۴ ش، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش.
(۸) عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب، لاهور ۱۹۸۱.
(۹) سیّدمحمد عبدالله، ادبیات فارسی مین هندوؤن کا حِصّه، لاهور ۱۹۶۷.
(۱۰) محمد صالح کنبو، عمل صالح، الموسوم به شاه جهان نامه، ترتیب و تحشیه غلام یزدانی، چاپ وحید قریشی، لاهور ۱۹۶۷ـ۱۹۷۲.
(۱۱) احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۲) محمد قدرت الله گوپاموی، کتاب تذکرة نتائج الافکار، بمبئی ۱۳۳۶ ش.
(۱۳)
شیر علیخان
بن علی امجدخان لودی، تذکرة مراة الخیال، چاپ محمد ملک الکتاب شیرازی، بمبئی ۱۳۲۴.
(۱۴) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش.
(۱۵) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.
(۱۶) میرحسین دوست سنبهلی، تذکرة حسینی، لکهنو ۱۲۹۲.
(۱۷) غلام محمد هفت قلمی دهلوی، تذکرة خوشنویسان، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۳۲۸/۱۹۱۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۱۱۴۶.