پیشینه اعدام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مجازات اعدام پیشینهای بسیار طولانی در میان ملتهای گذشته دارد، بهگونهای که میتوان سابقه آن را با پدید آمدن زندگی اجتماعی
بشر همزمان دانست.
در هر دوره یا منطقهای که از وجود حاکمیت و
قانون محروم بودهاند مجازاتها از جمله اعدام، بیشتر به صورت انتقام فردی و به وسیله جنگهای تن به تن و طایفهای اعمال میشده است، بهگونهای که گاه در برابر کشته شدن یک نفر از یک قبیله، دهها نفر از قبیله قاتل کشته میشدند و چه بسا این امر به کشمکش در سالهای متمادی منجر میشد؛ ولی در هر دوره یا منطقه که از وجود حاکمیت و قانون بهرهمند بودهاند مجازاتها تقریباً به صورت قانونمند بوده و از روشهای متعادلتری بهره میجستهاند.
یکی از قدیمیترین قوانینی که بشر به
ثبت رسانده و مجازات اعدام در آن قانونمند بوده
قانون حمورابی در ۲۰۰۰
سال پیش از میلاد است. در این قانون، جرایمی مانند
شهادت دروغی که به
قتل انسانی بینجامد، تحریک بردگان به فرار یا مخفی کردن آنان،
سرقت بچه، سرقت از منزل
شاه یا
معبد ، راهزنی،
زنا با زنان شوهردار و... مجازات اعدام در پی داشته است.
قانون آشوری از دیگر قوانین
پیش از میلاد است که در آن برای برخی جرمها از جمله سرقت، مجازات اعدام در نظر گرفته شده بود. گاه نیز متهم را با داوری خدایان، کیفر میدادند یا گناهکار را پا بسته در
آب میانداختند.
در
ایران قدیم نیز کیفر اعدام رایج بود؛ هخامنشیان برای جرمهایی خاص مانند
خیانت به
وطن ،
هتک ناموس ،
لواط و
تجاوز به
حرمت کاخ شاهی مجازات
مرگ را در نظر گرفته بودند.
ساسانیان نیز برای برخی جرایم به ویژه جرایمی که ضدّ پادشاه یا حکومت صورت میگرفت مجازات اعدام توأم با
شکنجه بدنی همچون بریدن
گوش ،
بینی و زبان را اعمال میکردند.
افزون بر وجود اعدام در آیینهای غیر الهی این مجازات در
شرایع الهی همچون
یهودیت ،
مسیحیت و
آیین زرتشت نیز معمول بوده است. در میان یهودیان جرمهایی مانند عبادت دیگر خدایان،
آدم ربایی ،
لعنت کردن پدر و مادر،
کار کردن در
روز شنبه ،
زنا،
لواط،
آمیزش با حیوانات و
قتل عمد مجازات اعدام در پی داشته است.
در مسیحیت جز برای
ارتداد که کیفر اعدام را به دنبال داشته
، جرمهای دیگری که چنین مجازاتی داشته باشد به چشم نمیخورد.
در
دین زرتشت نیز جرمهایی مانند ترک
ازدواج ،
دفن میت بدون دانستن
احکام مربوط به آن
و... موجب اعدام بوده است.
قرآن کریم نیز به موارد متعددی از وجود این مجازاتها در آیینهای غیر الهی و شرایع الهی پیشین اشاره کرده است؛ مانند
تهدید شدن
نوح (علیه
السلام) از سوی قوم خویش به
سنگسار به جرم
تبلیغ آیین توحید : «قالوا لَئِن لَم تَنتَهِ ینوحُ لَتَکونَنَّ مِنَ المَرجومین»،
تهدید
ابراهیم (علیه
السلام) به همین مجازات از سوی قوم وی،
دستور اعدام ابراهیم (علیه
السلام) و عملی ساختن آن با افکندن آن حضرت در
آتش : «قالوا حَرِّقوهُ وانصُروا ءالِهَتَکُم اِن کُنتُم فعِلین قُلنا ینارُ کونی بَردًا وسَلمًا عَلی اِبرهیم»،
تهدید
شعیب به سنگسار شدن،
ترس موسی از اعدام خود به دست
فرعون به سبب کشتن قبطی: «ولَهُم عَلَیَّ ذَنبٌ فَاَخافُ اَن یَقتُلون»،
نیز تهدید آن حضرت به اعدام از سوی فرعون به اتهام تغییر دین آنان یا
فساد در
زمین : «وقالَ فِرعَونُ ذَرونی اَقتُل موسی ولیَدعُ رَبَّهُ اِنّی اَخافُ اَن یُبَدِّلَ دینَکُم اَو اَن یُظهِرَ فِیالاَرضِ الفَساد»،
تهدید ساحران به دار زدن به جرم
ایمان آوردن آنان به موسی (علیه
السلام): «لاَُصَلِّبَنَّکُم اَجمَعین»،
تهدید به سنگسار گروهی از
انبیا از سوی
اصحاب القریه ،
خبر دادن
یوسف (علیه
السلام) از به صلیب کشیده شدن همبند او: «یصحِبَیِ السِّجنِ اَمّا اَحَدُکُما فَیَسقی رَبَّهُ خَمرًا واَمّا الأخَرُ فَیُصلَبُ»،
اعدام برخی از انبیای
بنیاسرائیل : «ویَقتُلونَ النَّبِیّینَ بِغَیرِ الحَقِّ»
که برخی، انبیای مورد نظر را
حضرت یحیی و
زکریا (علیهما
السلام) دانستهاند که به اتهامهای واهی از سوی حاکم عصر خویش اعدام شدند،
اقدام به اعدام
عیسی (علیه
السلام) و نجات آن حضرت از این امر و اعدام اشتباهی فردی دیگر به جای وی: «و قَولِهِم اِنّا قَتَلنَا المَسیحَ عیسَی ابنَ مَریَمَ رَسولَ اللّهِ وما قَتَلوهُ وما صَلَبوهُ ولکِن شُبِّهَ لَهُم... و ما قَتَلوهُ یَقیناً بَل رَفَعَهُ اللّهُ اِلَیهِ»،
اعدام یا بازگرداندن
اصحاب کهف به کفر از سوی حاکم عصر خویش، در صورت دست یافتن بر آنان: «اِنَّهُم اِن یَظهَروا عَلَیکُم یَرجُموکُم اَو یُعیدوکُم فی مِلَّتِهِم»
و سرانجام، اعدام دسته جمعی گروهی از مؤمنان از سوی اصحاب اخدود با افکندن آنان در
آتش : «قُتِلَ اَصحبُ الاُخدود اَلنّارِ ذاتِ الوَقود اِذ هُم عَلَیها قُعود وهُم عَلی ما یَفعَلونَ بِالمُؤمِنینَ شُهود و ما نَقَموا مِنهُم اِلاّ اَن یُؤمِنوا بِاللّهِ العَزیزِ الحَمید»
درباره این افراد و علت اعدام آنان اقوال متعددی نقل شده؛ اما قول معروفتر این است که اینان گروهی از مسیحیان بودند که به موجب پافشاری بر
دین مسیح ، از سوی حاکم عصر خویش به نام «زونواس» محکوم به این مجازات گردیدند.
درباره موجبات اعدام در شرایع پیشین نیز قرآن به دو مورد از آنها که در
شریعت موسی (علیه
السلام) بوده اشاره کرده است: ۱.
قتل نفس : «وکَتَبنا عَلَیهِم فیها اَنَّ النَّفسَ بِالنَّفسِ»؛
همچنین در
آیه ۷۴
سوره کهف موسی (علیه
السلام)
خضر را به جهت کشتن انسانی بدون اینکه مرتکب
قتل کسی شده باشد
مذمت کرده است: «قال أقتلت نفساً زکیّة بغیر نفس لقد جئت شیاً نُکراً» از این آیه برمیآید که اعدام افرادی که مرتکب قتل شده باشند در شریعت موسی (علیه
السلام) جایز بوده است. ۲. ارتداد؛ پس از آنکه بنیاسرائیل از
توحید به
گوسالهپرستی روی آوردند موسی (علیه
السلام) به آنان فرمان داد تا
توبه کرده، یکدیگر را بکشند: «و اِذ قالَ موسی لِقَومِهِ یقَومِ اِنَّکُم ظَلَمتُم اَنفُسَکُم بِاتِّخاذِکُمُ العِجلَ فَتوبوا اِلی بارِئِکُم فَاقتُلوا اَنفُسَکُم»
نقل است که در پی این فرمان، بنیاسرائیل به جان یکدیگر افتادند و ۰۰۰/۱۰
یا ۰۰۰/۷۰
نفر از آنان کشته شدند. طبق قولی دیگر مراد از «فَاقتُلوا اَنفُسَکُم» کشتن نفس اماره است.
احکامالقرآن،
جصاص؛
اسلام و دفاع اجتماعی؛ بررسی تطبیقی مجازات اعدام؛ البیان فی تفسیر القرآن؛ تاریخ تمدن، ویل دورانت؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نورالثقلین؛ جامعالبیان عن تأویل آیالقرآن؛ جامع عباسی؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع
الاسلام؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ حقوق جزای بینالملل (مجموعه مقالات)؛ دایرة المعارف تشیع؛ زبدة البیان فی براهین احکام القرآن؛ سلسلة الینابیع الفقهیه؛ سنن ابن ماجه؛ شرح المصطلحات الکلامیه؛ صحیح البخاری؛ فرهنگ اصطلاحات و عناوین جزایی؛ الفقه علی المذاهب الاربعه؛ کتاب مقدس؛ کنزالعرفان فی فقه القرآن؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال؛ لغتنامه؛ مجله تحقیقات حقوقی؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ معجم المصطلحات الفقهیة و القانونیه؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ وسائل الشیعه.
دائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله اعدام.