پیشکار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پیشْکار، از مشـاغل دیوانـی کـه حدود وظایف آن در دورههای مختلف تاریخی متفاوت بوده، اما در
دوره قاجار بهطور اخص به مسئولان امور مالی به ویژه در ایالات اطلاق
میشده است.
در اصطلاح امور دیوانی دورۀ قاجار، پیشکار به صاحب منصبی فرهیخته و خبره در
سیاست و ادارۀ امور مالی و مالیاتی ذیحسابی گفته میشد که از سوی دولت مرکزی، یا از سوی والی محلی ایالت، برای تدوین و تنظیم کتابچۀ دستور عمل جمع و خرج و بودجۀ کل مملکت یا محل مأموریت، به دستیاری سررشتهداران، مستوفیان، تحصیلداران و دیگر مأموران تحت امر خویش، به کار میپرداخت و موظف بود تراز حسابِ سالیانه را به والی یا دولت تقدیم کند.
منصب پیشکاری در
ایران و
جهان پیشینهای کهن دارد؛ ولی در هر دوره از آن با عنوانهای گوناگون یاد شده است که به نظر میرسد هر کدام، ناظر به بخشی خاص از وظیفههای این صاحب منصب به شمار میرفته است.
بر اساس گزارش منابع، چنین مینماید که نخستین بار اصطلاح «پیشکار» در عصر
سلجوقیان به کار برده شد. ابوالقاسم بوزجانی، ملقب به سالار بوژگان عنوان پیشکار سلجوقیان را داشت. برخی از
خلفای عباسی هم «پیشکار» داشتند،
چنان که ابوالقاسم علی ابن حسن ابن مَسلَمه، رئیس الرؤسا
لقب داشت و مدبّر و پیشکار خلیفه القائم هم به شمار میرفت.
به گزارش
ابنبلخی، از حدود روزگار المقتدر (۲۹۵-۳۲۰ق/ ۹۰۸-۹۳۲م) و از دورۀ
سامانیان «امرا، پیشکاران خلیفه را خواندندی، هیچ کس را امیر نگفتندی مگر ایشان را».
در منابع دیگر از «مدبران» دولت سامانیان، و «دستوران» سلطنت محمودیان، و وزیران دولت سلجوقیان، و «پیشکاران» درگاه
خوارزمشاهیان، و «کدخدایی جهان» و «قهرمانی ممالک» و «قهرمانی سلطنت» و وزارت در کنار هم یاد شده است.
آق
سرایی در سخن از سلجوقیان روم (۴۶۶- ۶۹۹ق/ ۱۰۷۴-۱۳۰۰م) «پیشکاران نیک اندیشِ نیک رای را در اقامت شرایط مملکت، برای ارکان دولت رکنی اعظم و اصلی محکم» شمرده است و دولتها را از خطر «پیشکاران مجهول» برحذر میدارد و بیشتر فساد ملوک را از ناحیۀ «پیشکاران مفلوک» میداند.
ابناثیر (د ۶۳۰ق/۱۲۳۳م) در تاریخ دولت
اتابکان موصل، پیشکار را به معنای وزیر به کار برده، و نظری مشابه نظر
آق
سرایی ابراز کرده است.
گاهی در دولت سلجوقی، عنوان «اتابک» (ه م)، و در
دولت ممالیک (۶۲۸-۹۲۳ق/۱۲۳۱-۱۵۱۷م) عنوان «استادالدار»
به جای «پیشکار» به کار رفته است
در اروپای اسلامی، به ویژه در دربار
امویان اندلس (۱۳۸-۴۲۲ق/۷۵۵-۱۰۳۱م) نیز «نظام پیشکاری» معمول بوده است و برخی از پیشکاران ایشان به مقام وزارت نیز رسیدند، همچون منصور بن ابی عامر که نخست مناصبی همچون پیشکاری و مباشرت املاک مواریث اشبیلیه داشت و سپس به مقام وزارت و سرانجام به فرمانروایی رسید.
در شبه قارۀ
هند هم، نظام پیشکاری مرسوم بوده است، به ویژه در دربار گورکانیان (۸۸۸-۹۳۶ق/۱۴۸۳-۱۵۳۰م) که «پیشکار» معناییگسترده داشت، و از متولی امور جشنها و پذیرایی گرفته، تا عامل و متولی امور مالی و نایب سررشتهدار و نایب تحصیلدار را «پیشکار» میخواندند.
در دورۀ
صفویه (۹۰۷- ۱۱۴۹ق/۱۵۰۱-۱۷۳۶م) و
افشاریه و
زندیه، واژۀ پیشکار معانی متفاوت یافت وگاه به جای «وزیر» به کار میرفت، چنان که کلمۀ وزیر همگاه جای «پیشکار» را در مشاغل دیوانی میگرفت و حتی شهرهای کوچک در کنار حاکم، وزیر هم داشتند.
در متون عهد
قاجار (۱۲۱۰-۱۳۴۴ق/۱۷۹۵- ۱۹۲۵م)، پیشکار بسیار به کار رفته است، زیرا فتحعلیشاه فرزندان کم سن و سال خود را به
حکومت ایالتها میگماشت و مردان فرهیخته و کارآزمودهای به عنوان پیشکار یا وزیر همراه آنان میکرد تا رشتۀ امور را در دست گیرند. حاکم واقعی ایالات این پیشکاران بودند که در عین حال شاهزادگان را نیز تربیت میکردند.
پیشکاری
آذربایجان در این دوره، همچون برخی ادوار پیشین، غیر از پیشکاری سایر ایالتهای
ایران بود؛ زیرا آذربایجان پرجمعیتترین و مهمترین ایالات بود و مقر ولیعهد نیز به شمار میرفت. آذربایجان دو پیشکار داشت: یکی پیشکار کل که در حقیقت «قائم مقام» ولیعهد بود و امور عمومی ایالت را اداره میکرد و رواج لقب قائم مقام نیز از همینجاست؛ دوم پیشکار مالیه که کار
داد و ستد و محاسبۀ مالیاتی را از روی کتابچۀ دستور عمل ارسالی از مرکز برعهده میگرفت.
بعداً تعیین پیشکار، برای تصدی امور مالی و مالیاتی در ۳ ایالت دیگر، یعنی
فارس،
خراسان و
کرمان نیز متداول شد؛ ولی در دیگر نقاط وزیرِ حاکم یا پیشکار کل، کارهای مالیاتی را هم اداره میکرد.
در این دوره، حـوزۀ عمل پیشکاران، همواره رو به گسترش بود، چنانکه علاوه بـر ادارۀ مستقیم وظایف خـود، در محاکمات هم مداخله داشتنـد و به امور دعـاوی ایـالت نیز رسیدگـی میکردند.
پیشکارها در دورههایی امور نظامی را نیز در اختیار داشتند. در عهد ناصری علاوه بر ولایات، در
تهران نیز پیشکارانی بودند؛ چنانکه اعتمادالسلطنه از ۹ تن با سمت «وزارت طهران و پیشکاری حکومت» نام برده است.
پیشکاران به خصوص در امور مالی و مالیاتی اهمیت بسیار داشتند، تا آنجا که هرگاه والی پیشکار خود را برکنار میکرد، امور مالیاتی مختل میگردید
و برعکس هرگاه پیشکاری مدبر بر ایالتی میگماشتند، اگر چه «در آن مملکت گرانی بود و
گندم تسعیری داشت، او طوری رفتار میکرد که اهالی آسوده میبودند و کار به هرج و مرج نمیکشید».
پیشکارانِ با کفایت و مدبر، در سلسله مراتب دیوانی همواره ارتقا مییافتند و گاهی به منصبهای عالی میرسیدند. پس از
انقلاب مشروطه در ایران، پیشکاران زیرنظر وزیر مالیه کار میکردند و بعدها، این اصطلاح تنها در حوزۀ مالیاتی به شکل «پیشکار مالیه یا دارایی» باقی ماند.
(۱)
آق
سرایی، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
(۲) ابناثیر، علی، التاریخ الباهر، به کوشش عبدالقادر احمد طلیمات، قاهره، ۱۹۶۳م.
(۳) ابنبلخی، فارسنامه، به کوشش لسترنج و نیکلسن، کیمبریج، ۱۹۲۱م.
(۴) ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، به کوشش دوزی، لیدن، ۱۸۴۹م.
(۵) اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و الآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۶) افضل الملک، غلامحسین، افضل التواریخ، بهکوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۷) اقبال آشتیانی، عباس، وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی، به کوشش محمدتقی دانش پژوه و یحیی ذکاء، تهران، ۱۳۳۸ش.
(۸) انوری، حسن، اصطلاحات دیوانی دورۀ غزنوی و سلجوقی، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۹) بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، ۱۳۵۱ش.
(۱۰) بختاورخان، محمد، مرآة العالم: تاریخ اورنگزیب، به کوشش ساجده س علوی، لاهور، ۱۹۷۹م.
(۱۱) بنداری، فتح، تاریخ دولة آل سلجوق (زبدةالنصرة)، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۱۲) جمشید نژاد اول، غلامرضا، تعلیقات بر ترجمۀ التعریف بطبقات الامم صاعد اندلسی، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۱۳) دهلوی، احمد، فرهنگ آصفیه، لاهور، ۱۹۸۶م.
(۱۴) راوندی، محمد، راحة الصدور، به کوشش محمد اقبال ومجتبی مینوی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۱۵) ظل السلطان، مسعودمیرزا، خاطرات، به کوشش حسین خدیو جم، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۱۶) نیشابوری، ظهیرالدین، سلجوقنامه، تهران، ۱۳۳۲ش.
(۱۷) عتبی، محمد، تاریخ یمینی، ترجمۀ ناصح جرفادقانی، به کوشش جعفر شعار، تهران، ۱۳۵۷ش.
(۱۸) اسعد گرگانی، فخرالدین، ویس و رامین، به کوشش مجتبی مینوی، تهران، ۱۳۳۸ش.
(۱۹) فیروزالدین، فیروزاللغات، لاهور، سنترلیمیتد.
(۲۰) کلاوسنر، کارلا، دیوان سالاری در عهد سلجوقی، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۲۱) کیلانی، کامل، نظرات فی تاریخ الادب الاندلسی، قاهره، ۱۳۴۲ق/۱۹۲۴م.
(۲۲) مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۲۳) مصدق، محمد، اصول و قواعد و قوانین مالیه در ممالک خارج و ایران، تهران، ۱۳۷۷ش.
(۲۴) کرمانی، ناصرالدین منشی، نسائم الاسحار، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۲۵) نظامالملک، حسن، سیرالملوک (سیاستنامه)، به کوشش هیوبرت دارک، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۲۶) ویلز، چارلز جیمز، تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه، ترجمۀ سید عبدالله، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۲۷) EI۲.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پیشکار»، شماره۵۶۲۴.