پیروزی در جهاد (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عوامل پيروزى
در جهاد با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
آرامش قلبى رزمندگان به هنگام
جهاد، تأثيرگذار
در كسب
پیروزی آنان:
«وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ؛
ولي خداوند اين را تنها براي شادي و اطمينان قلب شما قرار داد وگرنه پيروزي جز از طرف خدا نيست خداوند توانا و حكيم است. (به خاطر بياوريد) هنگامي را كه خواب سبكي كه مايه آرامش از ناحيه خدا بود شما را فرو گرفت و آبي از آسمان براي شما فرو فرستاد تا با آن شما را پاك و پليدي شيطان را از شما دور سازد و دلهاي شما را محكم و گامها را با آن ثابت دارد.»
استقامت، زمينهساز پيروزى
در عرصه
جهاد با
دشمن:
۱. «... قالُوا رَبَّنا ... ثَبِّتْ أَقْدامَنا ... فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ ...؛
... گفتند: پروردگارا! ... و قدمهاي ما را ثابت بدار! ... سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت وا داشتند....»
۲. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَ ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛
چه بسيار پيامبراني كه مردان الهي فراواني به همراه آنها جنگ كردند، آنها هيچگاه
در برابر آنچه
در راه خدا به آنها ميرسيد سست نشدند، و ناتوان نگرديدند و تن به تسليم ندادند و خداوند استقامتكنندگان را دوست دارد. سخنشان تنها اين بود كه: (پروردگارا گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاي ما
در كارها صرفنظر كن، قدمهاي ما را ثابت بدار، و ما را بر جمعيت كافران پيروز بگردان!از اين رو خداوند پاداش اين جهان و پاداش نيك آن جهان را به آنها داد، و خداوند نيكوكاران را دوست ميدارد.»
اطاعت از رهبرى
جهاد، كارساز
در پيروزى بر دشمنان:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد هنگامي كه با گروهي (
در ميدان نبرد) روبرو ميشويد ثابت قدم باشيد و خدا را فراوان ياد كنيد تا رستگار شويد. و اطاعت (فرمان) خدا و پيامبرش نمائيد و نزاع (و كشمكش) مكنيد تا سست نشوند و قدرت (و شوكت و هيبت) شما از ميان نرود و استقامت نمائيد كه خداوند با استقامتكنندگان است.»
امداد و نصرت الهى، از عوامل پيروزى
مؤمنان در جهاد:
۱. «فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمِينَ؛
و هنگامي كه
طالوت (به فرماندهي لشكر بنياسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: خداوند، شما را به وسيله يك نهر آب، آزمايش ميكند، آنها (كه به هنگام تشنگي،) از آن بنوشند، از من نيستند، و آنها كه جز يك پيمانه با دست خود، بيشتر از آن نخورند، از من هستند! جز عده كمي، همگي از آن آب نوشيدند. سپس هنگامي كه او، و افرادي كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته آزمايش، سالم به
در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از كمي نفرات خود، ناراحت شدند، و عده اي) گفتند: امروز، ما توانايي مقابله با جالوت و سپاهيان او را نداريم. اما آنها كه ميدانستند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز رستاخيز، ايمان داشتند) گفتند، چه بسيار گروههاي كوچكي كه به فرمان خدا، بر گروههاي عظيمي پيروز شدند! و خداوند، با
صابران (و استقامت كنندگان) است. سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت وا داشتند. و «داوود» (نوجوان نيرومند و شجاعي كه
در لشكر طالوت بود)، جالوت را كشت، و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد، و از آنچه ميخواست به او تعليم داد. و اگر خداوند، بعضي از مردم را به وسيله بعضي ديگر دفع نميكرد، زمين را فساد فرا ميگرفت، ولي خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد.»
۲. «وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ؛
خداوند شما را
در بدر ياري كرد (و بر دشمنان خطرناك پيروز شديد)
در حالي كه شما (نسبت به آنها) ناتوان بوديد پس از خدا بپرهيزيد (و
در برابر دشمن مخالفت فرمان پيامبر نكنيد) تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد.
در آن هنگام كه تو، به مؤ منان ميگفتي آيا كافي نيست پروردگارتان شما را به - سه هزار نفر از فرشتگان كه (از آسمان) فرود آيند ياري كند؟! آري (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد - و دشمن به همين زودي به سراغ شما بيايد - خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان كه نشانه هاي مخصوصي دارند مدد خواهد داد. ولي اينها (همه) فقط براي بشارت و اطمينان خاطر شماست و گر نه پيروزي تنها از جانب خداوند تواناي حكيم است.»
۳. «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
(به خاطر بياوريد) زماني را (كه از شدت ناراحتي
در ميدان بدر) از پروردگارتان تقاضاي كمك ميكرديد و او تقاضاي شما را پذيرفت (و گفت) من شما را با يك هزار از
فرشتگان كه پشت سر هم فرود ميآيند ياري ميكنم. ولي خداوند اين را تنها براي شادي و اطمينان قلب شما قرار داد وگرنه پيروزي جز از طرف خدا نيست خداوند توانا و حكيم است.»
۴. «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ؛
خداوند شما را
در ميدانهاي زيادي ياري كرد (و بر دشمن پيروز شديد) و
در روز حنين (نيز ياري نمود)
در آن هنگام كه فزوني جمعيتتان شما را به اعجاب آورده بود، ولي هيچ مشكلي را براي شما حل نكرد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد سپس پشت (به دشمن) كرده فرار نموديد.سپس خداوند سكينه خود را بر رسولش و بر مؤ منان نازل كرد، و لشكرهائي فرستاد كه شما نميديديد و كافران را مجازات كرد و اين است جزاي كافران! »
۵. «وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنالُوا خَيْراً وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتالَ وَ كانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزاً وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً؛
خدا احزاب كافر را با دلي مملو از خشم باز گرداند بيآنكه نتيجه اي از كار خود گرفته باشند، و خداوند
در اين ميدان مؤ منان را از جنگ بينياز ساخت، (و پيروزي را نصيبشان كرد) و خدا قوي و شكست ناپذير است!خداوند گروهي از اهل كتاب را كه از آنها (مشركان عرب) حمايت كردند از قلعه هاي محكمشان پائين كشيد، و
در دلهاي آنها رعب افكند (كارشان به جائي رسيد كه) گروهي را به قتل ميرسانديد و گروهي را اسير ميكرديد. و زمينها و خانه هايشان را
در اختيار شما گذاشت و (همچنين) زميني را كه هرگز
در آن گام ننهاده بوديد و خداوند بر هر چيزي قادر است.»
۶. «هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ؛
او كسي است كه كافران اهل كتاب را
در اولين برخورد (با مسلمانان) از خانه هايشان بيرون راند، گمان نميكرديد آنها خارج شوند، و خودشان نيز گمان ميكردند كه دژهاي محكمشان آنها را از عذاب الهي مانع ميشود، اما خداوند از آنجا كه گمان نميكردند به سراغشان آمد، و
در قلب آنها ترس و وحشت افكند، به گونه اي كه خانه هاي خود را با دست خويش و با دست مؤمنان ويران ميكردند، پس عبرت بگيريد اي صاحبان چشم!»
ايجاد
ترس در دل دشمنان، از عوامل پيروزى
در جهاد با آنان:
۱. «سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللَّهِ ...؛
به زودي
در دلهاي كافران به خاطر اينكه بدون دليل چيزهائي را براي خدا شريك قرار دادند، رعب و ترس ميافكنيم ....»
۲. «إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ؛
(به خاطر بياوريد) موقعي را كه پروردگارت به فرشتگاني
وحی كرد من با شما هستم كساني را كه ايمان آورده اند ثابت قدم بداريد. بزودي
در دلهاي كافران ترس و وحشت ميافكنم ضربه ها را بر بالاتر از گردن (بر سرهاي دشمنان) فرود آريد و دست و پاي آنها را از كار بيندازيد.»
۳. «وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً؛
خداوند گروهي از اهل كتاب را كه از آنها (مشركان عرب) حمايت كردند از قلعه هاي محكمشان پائين كشيد، و
در دلهاي آنها رعب افكند (كارشان به جائي رسيد كه) گروهي را به قتل ميرسانديد و گروهي را اسير ميكرديد. و زمينها و خانه هايشان را
در اختيار شما گذاشت و (همچنين) زميني را كه هرگز
در آن گام ننهاده بوديد و خداوند بر هر چيزي قادر است.»
۴. «هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ؛
او كسي است كه كافران اهل كتاب را
در اولين برخورد (با مسلمانان) از خانه هايشان بيرون راند، گمان نميكرديد آنها خارج شوند، و خودشان نيز گمان ميكردند كه دژهاي محكمشان آنها را از عذاب الهي مانع ميشود، اما خداوند از آنجا كه گمان نميكردند به سراغشان آمد، و
در قلب آنها ترس و وحشت افكند، به گونه اي كه خانه هاي خود را با دست خويش و با دست مؤ منان ويران ميكردند، پس عبرت بگيريد اي صاحبان چشم!»
توکّل مؤمنان بر خداوند
در عرصه
جهاد، زمينهساز پيروزى بر دشمن:
۱. «... وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ... وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ؛
... و افراد با ايمان بايد تنها بر خدا توكل كنند ... و گر نه پيروزي تنها از جانب خداوند تواناي حكيم است.»
۲. «الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ؛
اينها كساني بودند كه (بعضي از) مردم، به آنها گفتند: مردم ( لشكر دشمن) براي (حمله به) شما اجتماع كرده اند؛ از آنها بترسيد!» اما اين سخن بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: خدا ما را كافي است و بهترين حامي ما است. به همين جهت، آنها (از اين ميدان،) با نعمت و فضل پروردگار بازگشتند،
در حالي كه هيچ ناراحتي به آنها نرسيد، و از رضاي خدا پيروي كردند، و خداوند داراي فضل و بخشش بزرگي است.»
۳. «قالَ رَجُلانِ مِنَ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبابَ فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غالِبُونَ وَ عَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛
دو نفر از مرداني كه از خدا ميترسيدند و خداوند به آنها نعمت (عقل و ايمان و شهامت) داده بود گفتند شما وارد دروازه شهر آنان شويد هنگامي كه وارد شديد پيروز خواهيد شد و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد.»
دعا و
مددخواهی از خدا
در ميدان
جهاد با
کافران، زمينهساز پيروزى:
۱. «وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا
صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ ...؛
و هنگامي كه
در برابر جالوت و سپاهيان او قرار گرفتند گفتند: پروردگارا! پيمانه شكيبايي و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاي ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعيت كافران، پيروز بگردان! سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت وا داشتند....»
۲. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَ ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛
چه بسيار پيامبراني كه مردان الهي فراواني به همراه آنها جنگ كردند، آنها هيچگاه
در برابر آنچه
در راه خدا به آنها ميرسيد سست نشدند، و ناتوان نگرديدند و تن به تسليم ندادند و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد. سخنشان تنها اين بود كه: (پروردگارا گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاي ما
در كارها صرفنظر كن، قدمهاي ما را ثابت بدار، و ما را بر جمعيت كافران پيروز بگردان!از اين رو خداوند پاداش اين جهان و پاداش نيك آن جهان را به آنها داد، و خداوند نيكوكاران را دوست ميدارد.»
۳. «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
(به خاطر بياوريد) زماني را (كه از شدت ناراحتي
در ميدان بدر) از پروردگارتان تقاضاي كمك ميكرديد و او تقاضاي شما را پذيرفت (و گفت) من شما را با يك هزار از فرشتگان كه پشت سر هم فرود ميآيند ياري ميكنم. ولي خداوند اين را تنها براي شادي و اطمينان قلب شما قرار داد وگرنه پيروزي جز از طرف خدا نيست خداوند توانا و حكيم است.»
صبر رزمندگان، زمينهساز پيروزى آنان
در عرصه
جهاد با دشمن:
۱. «... قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا
صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا ... فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ ...؛
... گفتند: پروردگارا! پيمانه شكيبايي و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاي ما را ثابت بدار! ... سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت وا داشتند....»
۲. «بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ؛
آري (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد - و دشمن به همين زودي به سراغ شما بيايد - خداوند شما را به پنجهزار نفر از فرشتگان كه نشانه هاي مخصوصي دارند مدد خواهد داد. ولي اينها (همه) فقط براي بشارت و اطمينان خاطر شماست و گر نه پيروزي تنها از جانب خداوند تواناي حكيم است.»
۳. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَ ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛
چه بسيار پيامبراني كه مردان الهي فراواني به همراه آنها جنگ كردند، آنها هيچگاه
در برابر آنچه
در راه خدا به آنها ميرسيد سست نشدند، و ناتوان نگرديدند و تن به تسليم ندادند و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد. سخنشان تنها اين بود كه: (پروردگارا گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاي ما
در كارها صرفنظر كن، قدمهاي ما را ثابت بدار، و ما را بر جمعيت كافران پيروز بگردان!از اين رو خداوند پاداش اين جهان و پاداش نيك آن جهان را به آنها داد، و خداوند نيكوكاران را دوست ميدارد.»
۴. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد هنگامي كه با گروهي (
در ميدان نبرد) روبرو ميشويد ثابت قدم باشيد و خدا را فراوان ياد كنيد تا رستگار شويد. و اطاعت (فرمان) خدا و پيامبرش نمائيد و نزاع (و كشمكش) مكنيد تا سست نشوند و قدرت (و شوكت و هيبت) شما از ميان نرود و استقامت نمائيد كه خداوند با استقامت كنندگان است.»
۵. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ
صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ؛
اي پيامبر! مومنان را تحريك به جنگ (با دشمن) كن، هر گاه بيست نفر با استقامت از شما باشند بر دويست نفر غلبه ميكنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كساني كه كافر شدند پيروز ميگردند چرا كه آنها گروهي هستند كه نميفهمند! هم اكنون خداوند از شما تخفيف داد و دانست كه
در شما ضعفي وجود دارد بنابر اين هر گاه يكصد نفر با استقامت از شما باشند بر دويست نفر پيروز ميشوند و اگر يكهزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد و خدا با
صابران است.»
منشأ پیروزی در جهاد (قرآن)،
وعده پیروزی در جهاد (قرآن).
پیروزی (قرآن) و
شکست در جهاد (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۱۰۳، برگرفته از مقاله «پیروزی در جهاد».