وُرود (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وُرود (به ضم واو و راء) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای اشراف و نيز به معنى دخول است.
از این ماده
مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
وُرود به معنای اشراف و دخول است.
راغب میگويد:
ورود در اصل قصد آب است سپس در غير آن به كار رود.
در
اقرب و
مصباح گفته:
«وَرَدَ البعيرُ و غيرهُ الماءَ وُروداً» يعنى به
آب رسيد بىآنكه داخل شود و گاهى دخول نيز در آن هست.
در
صحاح آمده:
«وَرَدَ وُرُوداً: حضر.» بنابراين
ورود به معنای اشراف و نيز به معنى دخول است.
بعضی از
موارد که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
امام علی (علیهالسلام) پس از ضربت خوردن در
وصیت خويش چنين فرمود:
«وَ اللهِ ما فَجَأَني مِنَ الْمَوْتِ وارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لا طالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ ما كُنْتُ إِلاّ كَقارِب وَرَدَ، وَ طالِب وَجَدَ، (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلاَْبْرارِ).» «به
خدا قسم با ناگهان مردن چيزى به سر وقت من نيامد كه آنرا نپسندم و نه چيزى پديد گرديد كه آنرا نشناسم، بلكه چون جوينده آب به شب هنگام بودم كه ناگهان به آب رسد و يا مانند طالب چيزى كه به آن رسد و آنچه نزد خداست
نیکوکاران را بهتر است.»
«قارب» كسى كه در پى آب است، معنى آن در «قرب» گذشت.
«قارب
ورد» يعنى طالب آبى كه به آب رسيد.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره آمدن
مرگ فرموده:
«فَكَأَنْ قَدْ عَلِقَتْكُمْ مَخالِبُ الْمَنيَّةِ وَ انْقَطَعَتْ مِنْكُمْ عَلائِقُ الاُْمْنِيَّةِ وَ دَهِمَتْكُمْ مُفْظِعاتُ الاُْمورِ، وَ السِّياقَةُ إِلى الْوِرْدِ المَوْرودِ.» «گويا كه ناخنهاى
مرگ به شما چسبيده و علقههاى آرزوها از شما
قطع شده و گرفتاریهاى شديد شما را پوشانيده است همان روز كه همراه هركس گواه و
سوق دهندهاى است.»
ورد (مثل جسر) را عطش، اشراف بر آب خواه داخل بشود يا نه حصّه آب و غيره گفتهاند، در اينجا مراد مرگ يا محشر است گويا كه كارهاى شديد شما را گرفته و سوق به مرگ يا محشر براى شما رو آورده است.
از این مادّه
مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ورد»، ج۲، ص۱۱۳۰.