وَلَد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَلَد (به فتح واو و لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
فرزند است.
خواه فرزند
انسان باشد يا غير آن بر
مذکّر و
مؤنّث و
تثنیه و
جمع اطلاق مىشود.
مواردی متعدد از اين ماده در
نهج البلاغه آمده است.
وَلَد به معنای فرزند است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) در
حکمت ۱۲۷ فرمود:
«إِنَّ لله مَلَكاً يُنادي في كُلِّ يَوْم: لِدوا لِلْمَوْتِ، وَاجْمَعوا لِلْفَناءِ، وَ ابْنوا لِلْخَرابِ.»«خداوند فرشتهاى دارد كه همه روز بانک مىزند: بزاييد براى مرگ و گرد آوريد براى فنا و بنا كنيد براى ويران شدن. يعنى سرانجام كار جهان چنين است و هيچ چيز پايدار نمىماند.»
(شرحهای حکمت:
)
درباره
مرگ انسان فرموده:
«ثُمَّ أُدْرِجَ فی أَکْفانِهِ مُبْلِساً وَ جُذِبَ مُنْقاداً سَلِساً ثُمَّ أُلْقِیَ عَلَی الْأَعْوادِ رَجیعَ وَصَبٍ وَ نِضْوَ سَقَمٍ تَحْمِلُهُ حَفَدَهُ الْوِلْدانِ وَ حَشَدَهُ الْإِخْوانِ إِلَی دارِ غُرْبَتِهِ وَ مُنْقَطَعِ زَوْرَتِهِ وَ مُفْرَدِ وَحْشَتِهِ.» «سپس او را مأيوسانه در
کفن مىپيچند و در حالى كه آرام و تسليم است بر مىدارند و بر روى چوبهاى
تابوت مىافكنند، خسته و كوفته و لاغر به سفر
آخرت كه در پيش دارد مىرود، دوستان و فرزندان و جمع برادران او را به دوش مىكشند و تا سر
منزل غربت و خانهاى كه هرگز از او نمىتوان ديدن كرد، و در وحشت و تنهايى بايد در آن بسر برد، او را پيش مىبرند، (و در درون قبرش مىگذارند).»
(شرحهای خطبه:
)
مواردی متعدد از اين ماده در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ولد»، ج۲، ص۱۱۶۱.