وهابیت و تکفیر شیعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در طول
تاریخ اسلام مذاهب گوناگونی شکل گرفته است و طبعا هر یک خود را به حق و مذاهب دیگر را ناحق میدانسته است و این مذاهب همیشه در کنار هم زندگی کرده و هم دیگر را
مسلمان دانستهاند و هیچ گاه دست به تکفیر کلی مذاهب دیگر نزدهاند. اما یکی از اصلیترین اعتقادات
وهابیت تکفیر دیگران به خاطر اعتقادات مخالف میل وهابیت، خصوصا تکفیر
شیعیان است.
وهابیت با دیدگاهی بسته و تنگ نظرانه اقدام به تکفیر مسلمانان مخالف با خود دارد و این مسئله را تا جایی پیش برده است که اقدام به کشتن مخالفان خود از دیگر مذاهب را پسندیده شمردهاند.
محمد بن عبد الوهاب موسس وهابیت و مجدد ناشر افکار
ابن تیمیه میگوید: «وان قصدهم الملائکة والانبیاء والاولیاء یریدون شفاعتهم والتقرب الی الله بذلک، هو الذی احل دماءهم واموالهم».
«همانا هدف آنان وسیله تقرب به
خداوند و شفیع قرار دادن پیامبران، و صالحان است، به همین جهت خونشان
حلال و قتلشان
جایز است.»
شیخ محمد بن سلیمان کردی که استاد محمد بن عبدالوهاب بوده خطاب به وی مینویسد:
«یا ابن عبد الوهاب انی انصحک لله تعالی ان تکف لسانک عن المسلمین فان سمعت من شخص انه یعتقد تاثیر ذلک المستغاث به من دون الله فعرفه الصواب وابن له الادلة علی انه لا تاثیر لغیر الله فان ابی فکفره حینئذ بخصوصه ولا سبیل لک الی تکفیر السواد الاعظم من المسلمین، وانت شاذ عن السواد الاعظم فنسبة الکفر الی من شذ عن السواد الاعظم اقرب لانه اتبع غیر سبیل المؤمنین قال تعالی (ومن یشاقق الرسول من بعد ما تبین له الهدی ویتبع غیر سبیل المؤمنین نوله ما تولی ونصله جهنم وساءت مصیرا) وانما یاکل الذئب من الغنم القاصیة.
ای فرزند عبدالوهاب! درود بر کسی که از هدایت پیروی کرده است. من به خاطر خدا تو را
نصیحت میکنم که زبانت را از مسلمانان بازداری...
و تو نمیتوانی و حق نداری عموم مسلمین را تکفیر کنی؛ زیرا تو یک فرد از این امتی و
نسبت کفر به کسی که از عموم مسلمانان خارج شده به واقع نزدیک تر است؛ زیرا که او از غیر راه مؤمنین پیروی کرده است. خداوند متعال میفرماید (کسی که بعد از آشکار شدن حق از
پیامبر مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید ما او را به همان راهی که میرود میبریم و او را به دوزخ داخل میکنیم و سرانجام بدی است). و همانا
گرگ گوسفند وامانده را میخورد.
احمد زینی دحلان مفتی
مکه مکرمه مینویسد:
«کان محمد بن عبد الوهاب اذا اتبعه احد وکان قد حج حجة الاسلام، یقول له: حج ثانیا! فان حجتک الاولی فعلتها وانت مشرک، فلا تقبل، ولا تسقط عنک الفرض.»
واذا اراد احد الدخول فی دینه، یقول له بعد الشهادتین: اشهد علی نفسک انک کنت کافرا، وعلی والدیک انهما ماتا کافرین، وعلی فلان وفلان، ویسمی جماعة من اکابر العلماء الماضین انهم کانوا کفارا، فان شهد قبله، والا قتله، وکان یصرح بتکفیر الامة منذ ستمائة سنة، ویکفر من لا یتبعه، ویسمیهم المشرکین، ویستحل دماءهم واموالهم».
اگر چنانچه کسی به
مذهب وهابیت در میآمد و قبلا
حج واجب انجام داده بود «محمد بن عبد الوهاب» به وی میگفت: باید دوباره به زیارت خانه خدا بروی چون حج گذشته تو در حال
شرک صورت گرفته است.
و به کسی که میخواست وارد کیش وهابیت بشود میگفت: پس از شهادتین باید گواهی دهی که در گذشته کافر بودهای و پدر و مادر تو نیز در حال کفر از دنیا رفتهاند، و همچنین باید گواهی دهی که
علماء بزرگ گذشته کافر مردهاند.
اگر چنانچه گواهی نمیداد وی را میکشتند. آری او بر این باور بود که تمام مسلمانان در طول ۱۲
قرن گذشته کافر بودهاند، و هرکسی را که از مکتب وهابیت پیروی نمیکرد او را مشرک دانسته و خون و مال او را مباح میکرد.
فتوی ابن جبرین در کفر
شیعه ابن جبرین که یکی از مفتیان بزرگ سعودی است سؤال شده که آیا به فقرای شیعه میشود
زکات داد؟
پاسخ داده طبق نظر علماء اسلامی به کافر نمیشود زکات داد و شیعیان بدون شک به چهار دلیل کافر هستند:
۱. آنان نسبت به
قرآن طعنه زده و بدگویی میکنند و معتقد به تحریف قرآن هستند و میگویند که دو سوم قرآن حذف شده و هرکس به قرآن طعنه زند کافر هست و منکر آیه شریفه «وانا له لحافظون» میباشد.
۲. به
سنت پیامبر و احادیث صحیح بخاری و مسلم نیز طعنه میزنند و به احادیثی که در این دو کتاب آمده عمل نمیکنند چون بر این عقیده هستند که
روایات این کتابها از صحابه نقل شده و
صحابه را کافر میشمارند. و معتقد هستند که پس از پیامبر گرامی همه صحابه جز علی و فرزندان او وتعداد اندکی مانند سلمان و عمار همه کافر و مرتد شدند.
۳. شیعیان
اهل سنت را کافر دانسته و با آنان نماز نمیخوانند و اگر پشت سر اهل سنت نماز بخوانند آن نماز را اعاده میکنند بلکه آنان معتقد به نجاست اهل سنت هستند و اگر با یکی از اهل سنت مصافحه کنند، دست خود را آب میکشند.
۴. شیعیان نسبت به علی و فرزندان او غلو کرده و آنان را به صفاتی که ویژه خداوند است توصیف میکنند و همانند خداوند آنان را صدا میکنند.
تا آن جا که گفته: «من دفع الیهم الزکاة فلیخرج بدلها حیث اعطاها من یستعین بها علی الکفر، وحرب السنة»
اگر کسی به شیعیان زکات بدهد قبول نیست زیرا او با این کار خود به کسی کمک کرده که
کفر را تقویت میکند و با سنت پیامبر در حال جنگ است.
از شیخ عبد الرحمان براک از مفتیان سعودی استفتا شده: «هل یمکن ان یکون هناک جهاد بین فئتین من المسلمین (ای: السنة مقابل الشیعة؟».
آیا امکان
جهاد میان اهل سنت و شیعه وجود دارد؟
وی پاسخ داده:
«... ان کان لاهل السنة دولة وقوة واظهر الشیعة بدعهم، وشرکهم، واعتقاداتهم، فان علی اهل السنة ان یجاهدوهم بالقتال...» .
اگر اهل سنت دارای دولت مقتدری باشند و شیعه برنامه شرک آمیز خود را اظهار نمایند (مانند اعتقاد به وصایت علی علیهالسّلام بعد از پیامبر گرامی و مراسم عزاداری برای
امام حسین علیهالسّلام و توسل به امیرالمؤمنین و حسین (علیهما السلام)). در این صورت بر اهل سنت واجب است که علیه شیعه اعلام جهاد نموده و آنان را به قتل برساند.
فتوای هیات عالی افتای سعودی بر کفر شیعه هیات عالی افتای سعودی در پاسخ به سؤالی پیرامون شیعه نوشته است:
«ان کان الامر کما ذکر السائل من ان الجماعة الذین لدیه من الجعفریة یدعون علیا والحسن والحسین وسادتهم فهم مشرکون مرتدون عن الاسلام».
اگر موضوع همان گونه باشد که در سؤال آمده است، آنان که «یاعلی، یاحسین» میگویند مشرک، و از ملت اسلام خارج میباشند.
و این فتوی به امضاء چهار تن از اعضای هیات عالی سعودی به شرح ذیل رسیده است:
رئیس هیات افتاء: عبد العزیز بن عبدالله بن باز.
اعضای هیات: عبد الرزاق عفیفی، عبدالله بن غدیان و عبدالله بن قعود.
زرقاوی رهبر وهابیون عراقی طی اطلاعیهای که از طریق
اینترنت منتشر گردید اعلام کرد:
مخالفان (شیعیان)، افعیها و دشمنان در کمین نشسته و عقربهای حیله گر هستند، ما اکنون به
جنگ با دشمن کافر و جنگ دشوار با دشمن حیله گری که لباس دوست بر تن کرده و به همدلی دعوت میکند، ولیکن شرور است و ارث اختلاف درونی را به
میراث برده، میپردازیم.
یک ناظر جستجوگر درک میکند که شیعیان خطری آشکار و حقیقی هستند. پیام
تاریخ که واقعیت نیز آن را تصدیق نموده، این امر را روشن ساخته که تشیع، دینی جدا از
اسلام است و با یهود تحت شعار اهل کتاب و مسیحیان ملاقات میکنند، شرک نمایان شیعیان تا جایی است که قبرها را میپرستند و در اطراف قبور ائمه طواف میکنند، به حدی رسیدهاند که یاران پیامبر را
کافر میدانند و به مادر مؤمنان و صالحان این امت دشنام میدهند و قرآن کریم را جعل میکنند.
و در کتب شیعیان که تاکنون در حال انتشار است به نزول وحی برای آن گروه ادعا شده است و این یکی از تصاویر کفر و کفرشناسی است.
کسانی که گمان میکنند شیعیان میتوانند میراث تاریخی و
کینه سیاه خود را فراموش کنند، در توهم به سر میبرند و این همانند آن است که این افراد، (متوهمان) از مسیحیان بخواهند صلیب کشیدن مسیح را فراموش کنند. آیا یک عاقل چنین کاری میکند؟
این قوم علاوه بر کفر خود، برای افزایش بحران حکومت و موازین نیرو در دولت، از
مکر و
حیله سیاسی استفاده و تلاش میکنند برای تثبیت شرایط محیطی جدید خود، با استفاده از پلاکاردهای سیاسی و سازمانهای خود با هم پیمانانشان همکاری کنند.
شیخ عدل بن سالم کلبانی که از دوستان نزدیک
اسامه بن لادن (تروریست معروف) میباشد و در
سال ۱۳۸۷ش از سوی پادشاه
عربستان سعودی به امامت جماعت
مسجد الحرام منصوب شد. او در حالی اولین امام جماعت سیاه پوست مسجد الحرام شد که سیاه پوستان در جامعه عربستان از جایگاه اجتماعی پایین تری برخوردارند. وی در تاریخ ۱۴/۲/۱۳۸۸ ش. در مصاحبهای که در حضور میلیونها بیننده در شبکه BBC عربی صورت گرفت، در پاسخ به سوالی چنین ابراز داشت:
«علمای
شیعه عربستان، حق عضویت در هیئت بلندپایه فتوای این کشور را ندارند... و اگر ما نسبت به کافر شماردن مردم عادی و عوام شیعه مردد باشیم، اما در کافر دانستن همه علما و مراجع شیعه، هیچ تردیدی نداریم.
رویکرد دینی وهابیت بر اساس تکفیر فرقههای اسلامی، ایجاد جدایی میان مسلمانان، خشن جلوه دادن آموزههای اسلام و محو آثار اسلامی شکلگرفته است. آراء و عقاید وهابیت ریشه در افکار و آراء متکلمان و فقهای اهل حدیث و ظاهرگرایانی دارد که به شدت با استدلال عقلی مخالفت میکردند و معتقد بودند برای دریافت عقاید و احکام دینی، تنها باید با ظاهر قرآن و احادیث، بدون هیچ تصرفی رجوع کرد.
امام خمینی فرقه وهابیت را مذهبی بیاساس و منحرف از اسلام ناب و در خدمت استعمار خوانده که برای
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ارزش قائل نیستند
و آنان را مروج اسلام اشرافی و اسلام آمریکایی نامیده و خاطرنشان کرده که وهابیت را سایر مذاهب اسلامی نیز قبول ندارند.
ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۲۲ با تعطیل کردن درس خود به مدت چهل روز به نقد مبانی و افکار این فرقه از طریق برخی از افراد داخلی به کشور نفوذ کرده بودند، پرداخت و در قسمتی از کتاب کشفالاسرار شبهات و اتهامات مطرح شده آنان را بیان کرده و با استناد به آیات قرآن کریم، روایات معتبر و ادله عقلی و سیره مسلمان پاسخ گفت
و پس از پیروزی نیز بارها به روشنگری درباره دستنشاندگان و رفتار
ارتجاعی وهابیت پرداخته است.
امام خمینی برخی آراء و عقاید وهابیت را مورد نقد قرار داده است از جمله: حرمت تبرک و طلب شفاء از غیر خداوند؛ به اعتقاد وهابیت تبرک به آثار بهجامانده از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اولیای الهی (علیهمالسّلام) حرام و انجام دادن آن شرک و کفر است. امام خمینی
شرک بودن شفا خواستن از تربت و آثار اولیا را رد میکند. ایشان خاطرنشان کرده است که پذیرش این قول، برابر این است که پذیرفته شود خداوند خود نیز دعوت به شرک کرده است؛ زیرا خود در قرآن عسل را ماده شفابخش معرفی کرده است. همچنین بعضی آیات الهی بر خاصیت زنده کردن تربت اشاره میکند؛ مانند قبضه خاکی که سامری از زیر پای جبرئیل برداشت و بر گوساله پاشید و زنده شد.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «وهابیت و تکفیر شیعه». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.