وادی بیحان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَیحان، وادی (درّهْ) وسیعی در
یمن و نیز چندین محل دیگر در این کشور میباشد.
این وادی با مساحت ۴۵۶‘۲ کم ۲ و درازای ۱۰۰ کم، از شمال بیضاء تا بیابانهای رملة السبعتین امتداد دارد و از جنوب به وادی مرخه در حوالی بیضاء، از شمال به سرزمین
سبأ، از شرق به شَبوه و العبر و ربعالخالی، و از غرب به استان بیضاء و سرزمین عواذل محدود میشود.
در سنگنبشتههای قَتَبانی، بیحان در معنای قبیله (ذوبیحان) یا معبد بهکار رفته است، اما عدهای آن را به معنای چراگاه عمومی (در مقابل حِمیٰ به معنای قورق) دانستهاند.
بیحان از نظر مواد کانی یکی از مناطق نسبتاً غنی یمن بهشمار میرود و دارای معادن نفت،
اورانیوم، زغالسنگ و طلاست.
این وادی شامل روستاها و کشتزارهای فراوانی است و از مناطق حاصلخیز و پرآب یمن محسوب میشود.
مردمان آن بیشتر کشاورزند و به دامپروی و پرورش
زنبور عسل نیز میپردازند.
کشاورزی در این منطقه از گذشتههای دور رواج داشته است؛ امروزه بقایای سدها، شبکههای آبرسانی و کاریزهایی که از دوران کهن بهجای مانده است، در این وادی به چشم میخورد.
ویرانههای شهر تَمْنَع (تمنا یا حجر کحلان یا کحلان کنونی)، پایتخت دولت باستانی قتبان در این ناحیه واقع است
بیحان را به ۳ منطقۀ مشخص میتوان تقسیم کرد: ۱. بیحانالدوله یا بیحانالاعلیٰ، که بخش جنوبی وادی را تشکیل میدهد؛ ۲. بیحان القَصاب، که شامل بخش حاصلخیز مرکزی وادی است؛ ۳. بیحانالاسفل، که به شمالیترین بخش وادی بیحان اطلاق میشود.
وادی بیحان از دیرباز محل اقامت گروهی از
سادات علوی و طوایفی از قبیلۀ مراد،
آلاحمد، آلعریف و مُصعَبَین بوده است.
از طوایف مشهوری که امروزه در بیحان بهسر میبرند، میتوان از آل هبیلی ـ که حکومت را تا پیش از تشکیل جمهوری یمن برعهده داشتند ـ نام برد.
طایفۀ بنی عبدرضا از قبیلۀ
طی هم از دیگر طوایفی هستند که در این ناحیه به سر میبرند.
بیحان تا آغاز سدۀ ۱۴ق/۲۰م به دست شریفان یمن اداره میشد، و در ۱۳۲۱ق/۱۹۰۳م به عنوان آخرین ولایت یمن به ولایات تحتالحمایۀ
انگلیس در این سرزمین ضمیمه شد. انگلیسیها توسط افسری که ظاهراً به
دین اسلام گرویده، و دختر حاکم بیحان را به همسری گرفته بود، موفق شدند این منطقه را تحت نفوذ خود درآوردند
نام بیحان در گزارشهای مربوط به حوادث جنوب و شرق یمن در فاصلۀ دو جنگ اول و دوم مکرراً به چشم میخورد که حاکی از اهمیت این منطقه است
در ۱۳۲۸ق/۱۹۴۹م، شریف بیحان برای جلوگیری از ورود قاچاق به این منطقه، با حمایت انگلیسیها مرکز گمرگی در ناحیۀ
نحد مَرقَد برپا کرد؛ اما حکومت یمن با این کار مخالفت کرد و در پی آن درگیریهایی میان طرفین به وقوع پیوست که به «واقعۀ بیحان» معروف است. برای حل اختلاف، مسئله به سازمان ملل متحد ارجاع شد، اما نتیجهای به دست نیامد و اختلاف همچنان حل نشده باقی ماند؛
و به رغم آنکه گفتوگوهایی میان طرفین برای حل اختلاف مرزی در مهر ۱۳۲۹ش/اکتبر ۱۹۵۰
صورت گرفت، توافقی قطعی به دست نیامد و در ۱۳۳۴ش/۱۹۵۵م بار دیگر درگیریهایی آغاز شد که تا ۱۳۳۶ش/۱۹۵۷م ادامه یافت.
سرانجام، با تأسیس جمهوری یمن در ۱۳۴۶ش/۱۹۶۷م، بیحان به این کشور ملحق شد.
نام بیحان بر چند محل و شهر دیگر در یمن نیز اطلاق میشود: ۱. شهر بیحان واقع در جَوف که امروزه جز ویرانههایی از آن برجای نمانده است؛ ۲. بیحان الاعماس، واقع در جنوب وادی مَسوَر؛ ۳. ذوبیحان، روستایی در شهرستان العََشّه؛ ۴-۶. سه روستا به همین نام در شمال غرب ذَمار و غرب صنعا؛ ۷. بیحان النقب و کوه بیحان در حجریه.
(۱) نجیب سعید ابوعزالدین، الامارات الیمنیة الجنوبیة، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
(۲) ادگار اوبالانس، الیمن، الثورة و الحرب، ترجمۀ عبدالخالق محمد لاشید، قاهره، ۱۹۹۰م.
(۳) سعید عوض باوزیر، معالم تاریخ الجزیرةالعرب، عدن، ۱۹۹۶م.
(۴) عبدالرحمان بعکر، کواکب یمنیة فی سماء الاسلام، بیروت، ۱۹۹۰م.
(۵) عدنان ترسیسی، بلادسبأ و حضارات العرب الاولیٰ، بیروت، ۱۹۹۰م.
(۶) عدنان ترسیسی، الیمن و حضارةالعرب، بیروت، دار مکتبةالحیاة.
(۷) عبدالله احمد محمد ثور، هذه هی الیمن، بیروت، ۱۹۸۵م.
(۸) عبدالله جرافی یمنی، المقتطف من تاریخ الیمن، به کوشش زیدبن علی وزیر، بیروت، ۱۹۸۷م.
(۹) امین سعید، الیمن، قاهره، ۱۹۵۹م.
(۱۰) احمد قاید صایدی، المادةالتاریخیة فی کتابات نیبور عن الیمن، بیروت، ۱۹۹۰م.
(۱۱) جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ۱۹۷۳م.
(۱۲) عمررضا کحاله، جغرافیة شبه جزیرةالعرب، به کوشش احمد علی، مکه، ۱۹۶۴م.
(۱۳) اریک ماکرو، الیمن و الغرب، ترجمۀ حسین بن عبدالله عمری، دمشق، ۱۹۸۷م.
(۱۴) ابراهیم احمد مقحفی، معجم البلدان و القبائل الیمنیة، بیروت، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۲م.
(۱۵) حسن همدانی، صفة جزیرةالعرب، به کوشش محمدبنعلی اکوع صنعاء، ۱۹۸۲م.
(۱۶) EI۲.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «وادی بیحان»، شماره۵۳۴۵.