نَفّاثات (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَفّاثات: (مِن شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ) «نَفّاثات» از مادّه «
نَفْث» (بر وزن حبس) در اصل، به معناى ريختن مقدار كمى از
آب دهان است، و از آنجا كه اين كار با دميدن انجام مىگيرد،
«نفث» به معناى «
نفخ» (دميدن) نيز آمده است.
ولى، بسيارى از مفسران
«نَفّاثات» را به معناى «زنان ساحره» تفسير كردهاند (
«نَفّاثات» جمع مؤنث است و مفرد آن
«نفّاثة» صیغه مبالغه از
«نفث» مىباشد) آنها اورادى را مىخواندند و در گرههايى مىدميدند و به اين وسيله سحر مىكردند. ولى جمعى آن را اشاره به زنان
وسوسه
گر مىدانند كه پى در پى در گوش مردان، مخصوصاً همسران خود، مطالبى را فرو مىخوانند تا عزم آهنين آنها را در انجام كارهاى مثبت سست كنند، و
وسوسههاى اين گونه زنان در طول تاريخ چه حوادث مرگبارى كه به بار نياورده، و چه آتشها كه بر نيفروخته و چه عزمهاى استوارى را كه سست نساخته است. «
فخر رازی» مىگويد: زنان به خاطر نفوذ محبتهايشان در قلوب رجال، در آنان تصرف مىكنند.
اين معنا در عصر و زمان ما از هر وقت ظاهرتر است؛ زيرا يكى از مهمترين وسائل نفوذ جاسوسها در سياستمداران جهان، استفاده از زنان جاسوسه است كه با اين «
نَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ» قفلهاى صندوقهاى اسرار را مىگشايند و از مرموزترين مسائل با خبر مىشوند و آن را در اختيار دشمن قرار مىدهند.
بعضى نيز
«نفّاثات» را به «
نفوس شريره»، و يا «جماعتهاى
وسوسه
گر» كه با تبليغات مستمر خود، گرههاى تصميمها را سست مىسازند، تفسير نمودهاند.
(ن شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ) (از شرّ
وسوسه
گر پنهانكار.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: و از شر زنان جادوگر ساحر، كه در عقدهها و گرهها عليه مسحور مىدمند، و به اين وسيله مسحور را جادو مىكنند. و اگر از ميان جادوگران، خصوص زنان را نام برد، براى اين بود كه سحر و جادوگرى در بين زنان بيشتر است تا مردان، و از اين آيه استفاده مىشود كه قرآن كريم تاثير سحر را فى الجمله تصديق دارد، ... ولى بعضى از مفسرين گفتهاند: آيه مورد بحث نظرى به سحر ندارد، بلكه مرادش از دمندگان در گرهها، آن زنانى است كه با تسويلات خود تصميمهاى شوهران را از ايشان مىگيرند و رأى شوهران را متمايل به آن جانبى مىكنند كه خودشان صلاح مىدانند و دوست دارند، پس مراد از كلمه عقد - كه جمع عقده است- رأى، و مراد از نفث در عقد به طور كنايه سست كردن تصميم شوهر است. ولى اين معنايى به دور از ذهن است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَفّاثات»، ص۵۹۱.