• آن فرمانده خیانتکار خائنزاده به من میگوید: چرا تو با آن شهید، فرزند فاطمه (علیهالسّلام) نجنگیدی؟! • آری پشیمانم که چرا او را یاری نکردم. بلی، هر که به موقع توفیق نیابد، پشیمان میشود. • من از اینکه در جرگه حامیان او نبودهام، به حسرتی دچارم که هرگز از من جدا نخواهد شد. • خدا روان کسانی را که در نصرتش کمر همت بستند، از باران رحمت خویش سیراب کند. • اکنون که بر قبور و جایگاه آنان ایستادهام، اشکم ریزان است و نزدیک است جگرم پاره شود. • به جانم قسم آنان در جنگ دلیر و پیشتاز بودند و چون شیر، از حسین (علیهالسّلام) حمایت کردند. • اگرچه آنها کشته شدند، هر انسان باتقوایی بر روی زمین، در مرگشان غمگین و حیران است. • هرگز کسی برتر از آنان دیده نخواهد شد، که در دم مرگ، سروران و سرفرازانی درخشان باشند. • ای ابن زیاد آنان را از روی ستم میکشی و درعین حال دوستی ما را امید داری؟! از این نقشه ناسازگار با ما، دست بردار. • قسم به جانم، با کشتن آنها ما را به خشم آوردهاید؛ تا جایی که بسیاری از مردان و زنانمان در پی انتقام از شمایند. • پیوسته در پی آنم که همراه با لشکری، به جنگ این گروه، که ظالمانه از مسیر حق منحرف شدهاند، بروم. • دست بردارید، و گرنه با گروههای جنگجو، چنان بر شما حمله میبرم که از هجوم دیلمیها بر شما سختتر باشد. برخی دیگر معتقدند سلیمان بن قتة نخستین کسی است که برای امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش مرثیه سروده است. او سه روز پس از شهادت امام حسین و یارانش به کربلا رفت و نگاهی به قتلگاه آنها کرد؛ آنگاه به اسب عربی خود تکیه زد و اشعار رثایی خود را سرود. مرثیه زیر از سوگنامههای منظوم و پرسوزوگداز اوست:
• بر خانههای آل محمد گذشتم و آنها را مانند گذشته پر ندیدم. • آیا نمیبینی که خورشید از فقدان حسین (علیهالسّلام) بیمارگونه شده و شهرها به خود لرزیدهاند؟ • آنها محل امید بودند؛ ولی بعد تبدیل به مصیبت شدند؛ مصیبتهایی بزرگ و کمر شکن. • آیا فقیران قبیله قیس از ما گدایی کنند و ما به آنها عطا کنیم؛ اما اگر روزی پای ما کج رود، ما را بکشند؟! • نزد تیره غنی (از طایفه قیس) قطره خونی داریم که روزی از آنها مطالبه خواهیم کرد؛ هر کجا که بروند. • خدا خانههای آنان (آل محمد) و اهل آن را دور نکند؛ اگرچه برخلاف خواست من، اینک از وجـود آنـان خـالی شده است. • کشته سرزمین طف از آلهاشم موجب شد که مسلمانان به سبب این عملشان ذلیل و خوار شوند. شیخ مفید و خوارزمی و سبط ابن جوزی، عقبة بن عمرو السهمی را نخستین کسی دانسته انـد که در رثای امام حسین (علیهالسّلام) شعر سروده است.سبط ابن جوزی نام او را «العبسی»، و خوارزمی «عقبة بن عمیق السهمی» ضبط کـرده انـد.این مرثیه از اوست:
• اگر شما در این جهان در ترس باشید، همان به که نور دیدگان من خاموش باد. • بر قبر حسین (علیهالسّلام) در کربلا گذر کردم و سیل اشکهایم برای او روانه شد. • پیوسته برای او گریه میکنم و در غم او مرثیه میخوانم و اشک و آه نیز به کمک چشمانم میآیند. • در اطراف حسین (علیهالسّلام) گروههایی را صدا کردم که قبرهایشان دو طرف قبرش را احاطه کرده است. • سلام بر ساکنان قبرهایی که در کربلاست. این سلامی اندک است که از من به آنها میرسد. • سلامی در شامگاه و در بامدادان که جریان بادها آن را به او برساند. • پیوسته بر زائران قبر او رایحه مشک و عبیرآمیز آن میوزد. خالد بن معدان را نیز باید در زمره نخستین مرثیهسرایان برای امام حسین (علیهالسّلام) آورد. او از بزرگان تابعان بود و در شام زندگی میکرد؛ اما وقتی سر امام حسین (علیهالسّلام) را بالای نیزه دیـد، از مردم کناره گرفت. بعد از یک ماه که دوستانش او را یافتند، این اشعار را سرود:
• ای پسر دختر محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! سر تو را که آغشته به خون بود آوردند. • ای پسر دختر محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! با کشتن تو گویی رسولی را عمداً و آشکارا کشتهاند. • تو را تشنه کشتند و در این قتل، نه تاویل قرآن را پاییدند و نه تنزیل آن را. • برای قتل تو از شادی تکبیر میگویند؛ در حالی که با کشتن تو در واقع تکبیر و تهلیل را کشتهاند. ابورمح خزاعی نیز از نخستین شخصیتهایی است که در مصیبتامـام حـسین (علیهالسّلام) اشعاری سروده است؛ از جمله این شعر:
• ابرهای اشک، چشمم را فراگرفت و سپس اشکها به حال خود بازنگشته، جاری شدند. • چشمانم بر خاندان پیامبر میگریند. با این حال زیاد اشک نریختهاند؛ بلکه هنوز کم گریستهاند. • آنان مردمی هستند که شمشیر نکشیدند و آغازگر جنگ نبودند و آنگاه که شمشیرشان از نیام بیرون آمد به دشمنان زخم زدند. • قتل کشته سرزمین طف از بنیهاشم، قریشیان را ذلیل و خوار کرد. دیک الجن نیـز در رثای آنامـام هـمـام شـعـری سـروده کـه ابیاتی از آن را در اینجا میآوریم:
• ای چشم! در کربلا قبرهایی است که قلب مرا گورستان غم و اندوه کرده است. • مقبرههایی که زیر آنها منبرهایی از علم و بردباری، و منظرههایی شگفت انگیز وجود دارد. • خفتگان این قبور انسانهایی بی نظیر از خاندان فاطمه (سلاماللهعلیها) هستند که همگی اهل بزرگی و سیادت و نجابتاند. • جانم و خاندانم و پدر و مادرم، فدای شما باد و هرکه از شماست. چنانکه ملاحظه میشود، در این مرثیهها مظلومیت آل محمد و شهادت امام حسین و یارانش در کربلا، با ادبیاتی گیرا و تاثربرانگیز مطرح، و از آن بزرگواران با عزت و عظمت یاد شده است. در مقابل، دشمنان و قاتلان آنها به سختی محکـوم شـده انـد، و مسائل حاشیهای دیگر، چندان به این اشعار راه نیافته است. سرایندگان این مرثیهها همواره مراقب بودند که مبادا در سرودههایشان، ناخواسته سخنی راه یابد که در آن شائبه توهین به اهل بیت باشد. از این رو سیداسماعیل حمیری، جعفر بن عفان طایی را به دلیل سرودن شعر زیر، سخت سرزنش کرد:
جعفر پاسخ داد: کجای این سخن زشت است؟ سید گفت: «اگر نمـی تـوانـی مـدح خوبی بگویی، دسـت کـم سـاکـت بـاش! آیا آل محمد باید چنین توصیف شوند؟! البته تو معذوری؛ چراکه منتهای دانش و ذوق و هنر تو همیناندازه است!» آنگاه سید افزود: اما من قصیدهای سرودهام که ننگ ایـن مرثیه تو را از ساحت مقدس آنان بزداید. سید سپس قصیده مشهور خود را که در فضیلت امیر مؤمنان است، خواند که با این بیت شروع میشود:
سپس به جعفر گفت: «درباره آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باید این گونه شعر سرود؛ اما شعری چون شعر تو را باید برای بیچارگان و درماندگان سرود». جعفر انتقاد سید را پذیرفت و بر سر او بوسه زد و گفت: «ای آباهاشم، به خدا سوگند تو سرآمد شاعران هستی و ما پیروان تو هستیم». نمونه دیگری از این دست، بیتی از شعری است کهاندکی پیش از ابورمح خزاعی خواندیم:
وقتی ابارمح ایـن شـعر را برای فاطمه دختـر امام حسین (علیهالسّلام) خواند، فاطمـه بـه او گفت: آیا درباره کشته شدن حسین چنین سخن میگویی؟ ابـارمح گفت: فدایت گردم چگونه بگویم؟ فاطمـه پاسخ داد: بگو: «اذَلَّ رِقابَ المُسلِمینَ فَذَلَّتِ؛ قتـل کـشته سرزمین طـف از بنیهاشـم، همـه مسلمانان را ذلیـل کـرد»؛ یعنی شهادت امام حسین (علیهالسّلام) باعـث ذلـت هـمـه مسلمانان شـد؛ زیرا آن حضرت نمـاد عزت و سربلندی کل عالم اسلام بود. جریـان فـوق نـشـان مـی دهـد کـه مرثیـههـای امـام حـسین (علیهالسّلام) از آغـــاز مصیبتنامـههـایی بـیمـحتـوا نـبـودهانـد؛ بلکه پیـامهـای مهـم مـذهبی و اجتماعی دربرداشتهاند که تاثیراتی عمیق در جامعه بر جای مینهـادهانـد؛ به ویژه اگر به عمق و گستره تاثیر شعر و جایگاه شاعران در آن روزگار توجه کنیم. اگر چـه سـرودن مرثیـههـای عربی در سوگ امـام و یارانش، اندکی پس از واقعه کربلا آغاز شد، قرنها گذشت تا شاعران پارسی گویی ظهـور کنند که در سوگ امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش، اثری پدید آرند. تا آنجا که اطلاع داریـم نخستین شاعری که به فارسی در سوگ امـام حـسین (علیهالسّلام) شـعـر سـرود، شـاعر شیعی ایرانی حکیم ابوالحسن مجدالدین مروزی (متولد ۳۴۱ق)، معروف به کسایی بود. او که به تعبیر خـود، تا پنجاه سالگی در خیـره سـری و سبک مغزی به سر میبرد و در مدح سامانیان، عباسیان و سپس برای سلطان محمود غزنوی شـعـر مـی سـرود، از آن پس پشیمان شد و گویا اشعار پند آموزش را نیز در همان اواخـر عمـر سـروده اسـت. او نخستین شاعر ایرانی است که در مدح امامان دوازده گانه شیعه مدیحـه سـرود. در اینجا برای نمونه چند بیت از اشعار رثایی او را میآوریم:
اما کاوش در سیر تاریخی مرثیههای فارسی و تاریخ مرثیهسرایان پارسی گوی پس از قرن چهارم هجری، مانند بدرالدین قوامی رازی، سنایی غزنوی و محتشم کاشانی فرصت و مجال بیشتری میطلبد و باید در پژوهشی مستقل بررسی شود. [۳۸]
برای آگاهی بیشتر ر. ک: صاحبکاری، ذبیح الله ، سیری در مرثیه عاشورایی.
در عصر امویان به دلیل فضای دهشتزایی که بر جامعـه حـاکـم بـود، شاعران شیعه کمتـر میتوانستند در رثای امام حسین (علیهالسّلام) شعر بگویند و بیشتر مرثیـههـا در خفا سروده میشد، چنان که ابوالفرج اصفهانی (۳۵۶ق) میگوید: «اما از شعرای متقـدم، شعری از مراثی امـام حسین (علیهالسّلام) به دست ما نرسیده است؛ زیرا شعرا به سبب ترس و وحشتی که از بنی امیه داشتند، به این کار اقدام نمیکردند». حتی برخی از شاعران شیعی، برای حفظ جان خـویش، مجبـور میشدند در مدح امویان شعر بسرایند؛ چنان که برادر کمیت اسدی گفته است: کمیت مرا نزد امام باقر (علیهالسّلام) فرستاد تا از ایشان اجازه بگیرم که او برای حفظ جان خود در مدح بنی امیه شعر بگوید. حضرت فرمود: آری، او آزاد است هر چه میخواهد بگوید. در برخی از دورانهای حکومت عباسی نیز، وضع به همین منوال، و بلکه شدیدتر بود. در آغاز تشکیل دولت عباسی، که آنها هنوز قدرت نیافته بودند، و در برخی دورهها که دشمنی حاکمان با شیعیان کمتر بود، شاعران شیعی میتوانستند اشـعـار بـسیاری در رثای امام حسین (علیهالسّلام) بسرایند. سیدمحسن امین، فهرست کسانی را که در سه قرن نخست هجری در مرثیه امام حسین (علیهالسّلام) شعر سرودهاند، به شرح زیر آورده است: عقبة بن عمرو سهمی، سلیمان بن قتة، ابورمح خزاعی، رباب بنت امرؤ القیس همسر امام حسین (علیهالسّلام)، بشیر بن حدلم، ام لقمان بنت عقیل، فضل بن عباس بن عتبة بن ابـیلـهـب ابودهبل جمحی، خالد بن مغدان، عبیدالله بن خر جعفی، جعفر بن عفان طائی، منصور نمری، دعبل خزاعی، حسین بن ضحاک و قاسم بن یوسف کاتب. • پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۴۱-۳۵۱. ردههای این صفحه : تاریخچه عزاداری برای امام حسین | رخدادهای پس از شهادت امام حسین | شاعران اهل بیت | شاعران عرب | مرثیه سرایان | مقتل جامع سیدالشهداء |