• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نجدیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فرقه نجدیه، پیروان نجده بن عامر حنفی هستند. آنها جاهل به فروع دین را معذور می‌دانند. به نظر آنها تنها گناهانی که شخص بر آنها اصرار ورزد، موجب کفر و شرک است.



بدون شک بررسی در مورد ادیان الهی ـ به‌خصوص دین خاتم ـ از مهم‌ترین مسائل تاریخی، اعتقادی محسوب می‌شود و دامنه این تحقیق تمام اعصار زندگانی بشر را شامل می‌شود؛ چراکه دین جهانی پویا و پاسخ‌گو به نیازها و ارزش‌های انسانی در گستره تمام زمان‌ها و مکان‌ها به‌ویژه مسائل سیاسی و اجتماعی دخالت کامل دارد و این گستردگی ایدئولوژی مکتب اسلام بر کسی پوشیده نیست؛ حتی با تعیین اساسی‌ترین نیاز اجتماعی یعنی معرفی رهبر امت اسلامی جا برای نزاع طمع‌کاران و سودجویان نگذاشته است و راه هدایت را برای عموم امت اسلامی روشن ساخته است؛ اما آسیب‌شناسی دینی در حوزه حکومت و سیاست نشان می‌دهد که تا چه حد این اصل مسلم و روشن اسلامی مظلوم مانده و علیه او به نام اسلام و برای اسلام مبارزه شده است. نگاهی کوتاه به تاریخ اسلام نشان‌دهنده واقعیت‌های تلخی می‌باشد که منحرفین از اصل مسلم رهبری اسلامی بر پیکره جامعه اسلامی وارد کرده‌اند و بر اجتماع مسلمانان مسلط شده و خون و جان و ناموس و حرمت اسلامی همگان را به خطر و هلاکت انداخته است.


فرقه‌ای آشوبگر به نام (نجدیه) متحجرترین فرقه‌ای که در صدر اسلام ظاهر شد و خشن‌ترین عمل‌کردی که در قالب دین بر اجتماع اسلامی سیطره پیدا کرد. ترور، خشونت، خون‌ریزی و جنگ از مؤلفه‌های شناخت این فرقه است و صاحب بدعت‌های متناقض می‌باشند. از زمانی که در لشکر امیرالمؤمنین علی (عليه‌السلام) ساز مخالفت سر دادند و با اوامر ایشان به نزاع برخواستند تا جایی که با مکر پسران نابغه عرب که قرآن بر سر نیزه زدند و به ضلالت کشیده شدند و امام (علیه‌السلام) را مجبور به آتش‌بست و قبول تحکیم کردند. و در جریان انتخاب حَکَم از طرف امام به لجاجت، ابوموسی اشعری ساده‌لوح را تحمیل نمودند و در نهایت با حکم حکمین نیز مخالفت کرده و نتیجه حکم حکمین را که خود انتخاب و تحمیل نموده بودند نپذیرفتند و مستقیما با امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) وارد جنگ شدند. امامی که هدایت را از ضلالت باز شناساند؛ ولی اینان کوردل‌تر از آن بودند که نور هدایت را ببینند و در ظلمت غوطه‌ور نشوند.



پس از جنگ و هلاکت بسیاری از این جاهلین خشن، انصار امام علی (علیه‌السلام) به ایشان عرضه داشتند که خوارج تماماً هلاک شدند. امام (علیه‌السلام) با کلامی کوتاه به تکرار تاریخ و استمرار راه و دیدگاه و افکار و عمل‌کرد این گروه نادان در طول تاریخ اشاره کردند، آنگاه که فرمودند:

«والله انهم نطف فی اصلاب الرجال و قرارات النسا کلما نجم منهم قرن حتی یکون آخرهم لصوصا سلابین».
[۲] امام علی بن ابی‌طالب (ع)، نهج البلاغه، ص۶۰، خطبه ۶۰، قم، دارالهجرة.






۴.۱ - اول

خون و اموال اهل ذمه را در حال تقیه حلال می‌شمردند و از کسی که آن را حرام بداند، بیزاری می‌جستند.

۴.۲ - دوم

کسی که دروغ بگوید، چه کوچک و چه بزرگ و بر آن اصرار بورزد، مشرک است.

۴.۳ - سوم

کسی که زنا و شرب خمر و دزدی کند، ولی بر آنها اصرار نورزد، مشرک نیست و از اسلام خارج نیست.
[۳] شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۳، بیروت، دارالمعرفه.


۴.۴ - چهارم

حد خمر را اسقاط نمود.

۴.۵ - پنجم

اهل خطا در اجتهاد را به سبب جهلشان به احکام معذور می‌دانست – حتی اگر قتل باشد.
[۵] شاکری، حاج حسین، موسوعه المصطفی والعترة علیهم السلام، ج۹، ص۵۶۶،‌ قم، الهادی، ۱۴۱۷، اول.



در مورد اصحاب او که به نجدات معروف می‌باشند نیز، این عقاید ذکر شده است.
[۷] شهرستانی، الملل و النحل، ج۸، ص۱۲۴، بیروت، دارالمعرفه.


۴.۱ - اول

تقیه در قول و عمل تماماً جایز است، ولو موجب کشتن نفوس باشد.

۴.۲ - دوم

مردم هرگز نیازی به امام و پیشوا ندارند؛ بلکه تنها چیزی که از مردم خواسته شده این است که در امورشان منصف باشند؛ لذا اگر دیدند در این امر نیازمند به امام می‌باشند، باید به دنبال انتخاب امام بروند.



ابوفدیک و عطیة بن الاسود حنفی دوتن از سران حزب نافع بن الازرق بودند و چون با بدعت‌های نافع روبه‌رو شدند، از او بریده، به نجدة پیوستند و او را امیرالمؤمنین خواندند. ولی این بیعت دیری نپایید؛ زیرا با بدعت‌هایی که نجدة داشت، آنها از او جدا شدند و ابوفدیک نجده را کشته و پس از او یاران نجده به دو گروه فدیکیة و عطویة تقسیم شدند.



شبکه‌های ساختگی و گمراه و متعصب صوفیه و بهائیت وهابیت،‌ طالبان، القاعده و...که با ایدئولوژی زور و زور، تزویر و با حمایت دشمنان حقیقی اسلام یعنی غرب موجودیت یافته و بر این موجودیت شیطانی ابقا شده‌اند عمل‌کردهایی جز عمل‌کردهای نافع و نجده و ابوفدیک و....نداشته و ندارند و ریشه‌های فکری و عملی ایشان چیزی جز بنیان‌های فرق منحرف گذشته نیست و همان‌طور که در گذشته اتحاد مسلمین توسط فرق منحرف خوارج و....به نام اسلام از بین رفت و شمشیری برنده بر سر مسلمانان بود امروزه توسط این مراکز صهیونیسم و امپرالیسم غرب به راه خود ادامه می‌دهد و این جنگ حق و باطل و جبهه اصلاح در برابر فساد به سیره مستمره‌ای در جامعه تبدیل شده و تا آن زمان که مصلح حقیقی جهان موعود الهی، مهدی امم – عجل الله تعالی فرجه شریف - ظهور نماید.



۱. شریف رضی، نهج البلاغه ت حسون، ص۱۱۹، خطبه ۶۰.    
۲. امام علی بن ابی‌طالب (ع)، نهج البلاغه، ص۶۰، خطبه ۶۰، قم، دارالهجرة.
۳. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۳، بیروت، دارالمعرفه.
۴. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۳، بیروت، دارالمعرفه.    
۵. شاکری، حاج حسین، موسوعه المصطفی والعترة علیهم السلام، ج۹، ص۵۶۶،‌ قم، الهادی، ۱۴۱۷، اول.
۶. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۳، بیروت، دارالمعرفه.    
۷. شهرستانی، الملل و النحل، ج۸، ص۱۲۴، بیروت، دارالمعرفه.
۸. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۳ ۱۴۴، بیروت، دارالمعرفه.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نجدیه».    




جعبه ابزار