ناصیَه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ناصيَه: (هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهآ) «ناصيَه» در اصل به معناى موى پيش سر (زلف) مىباشد،
و از مادّه
«نَصَا» (بر وزن نَصَرَ) به معناى اتصال و پيوستگى آمده است، و
«اخذ به ناصيه» (گرفتن موى پيش سر) كنايه از تسلط و قهر و غلبه بر چيزى است، و اين كه در جمله بالا خداوند مىفرمايد: هيچ جنبندهاى نيست مگر اين كه ما ناصيه او را مىگيريم، اشاره به قدرت قاهره او بر همه چيز است، به گونهاى كه، هيچ موجودى در برابر اراده او هيچ گونه تاب مقاومت ندارد؛ زيرا معمولًا هنگامى كه موى پيش سر انسان يا حيوانى را محكم بگيرند، قدرت مقاومت از او سلب مىشود.
و گرفتن
«ناصيه» در جايى گفته مىشود، كه بخواهند كسى را با ذلت و خوارى به سوى كارى برند؛ زيرا هنگامى كه موى پيش سر كسى را مىگيرند، قدرت هر گونه حركت از او سلب مىشود، و چارهاى جز تسليم ندارد.
البته، كلمه
«ناصيَه» هم در مورد افراد، و هم اشياء نفيس، به كار مىرود، همان گونه كه در فارسى تعبير به «پيشانى جمعيت» يا «پيشانى ساختمان» مىكنيم. تعبير به «نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خاطِئَةٍ» اشاره به شخصى است كه صاحب اين «ناصيه» است كه هم دروغگو بود و هم خطا كار، همچون «
ابوجهل».
ترجمه و تفسیر آیات مرتبط با
ناصیَه:
(إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ) (من، بر خداى يگانه كه پروردگار من و شماست، توكّل كردهام. هر جنبندهاى در قبضه قدرت توأم با عدالت اوست؛ زيرا پروردگار من بر صراط مستقيم است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: گرفتن به ناصيه (سوى جلوى سر) كنايه است از كمال تسلط و نهايت قدرت.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ) ((چنان نيست كه او مىپندارد)، اگر دست از كار خود برندارد، ناصيهاش
[موى پيش سرش
] را گرفته، و به سوى عذاب مىكشانيم. همان ناصيه دروغگوى خطاكار را!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: در اين
آيه ناصيه (موى جلو پيشانى) را به صفت كاذبه و خاطئه توصيف كرده، با اينكه اين دو صفت، صفت صاحب پيشانى است، و اين طور نسبت دادن از باب مجاز است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَاصِیَه»، ص۶۱۷.