مَتْح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَتْح (به فتح میم و سکون تاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنی کشیدن
آب، بیرون آوردن
دلو از
چاه، بريدن و
نحو آن است.
پنج مورد از این ماده در
نهج البلاغه آمده است.
مَتْح (
مثل عقل) به معنای كشيدن آب، بيرون آوردن دلو از چاه، بريدن و نحو آن است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
در تهديد قومى فرموده است:
«وَايْمُ اللهِ لاَُفْرِطَنَّ لَهُمْ حَوْضاً أَنا ماتِحُهُ لا يَصْدِرونَ عَنْهُ وَ لا يَعودونَ إِلَيْهِ.» «به
خدا قسم حوضى براى آنها پر مىكنم كه آب كشندهاش از چاه من هستم، از آن كنار نمىشوند و كسى باقى نمىماند تا به آن برگردد.»
گويا منظور وقوع
جنگ است كه در آن كشتهمىشوند و برنمىگردند و اگر كسانى نجات يافتند ديگر به آن جنگ روى نمىآورند.
درباره
طلحه و
زبیر و شكستن
بیعت فرموده:
«وَايْمُ اللهِ لاَُفْرِطَنَّ لَهُمْ حَوْضاً أَنا ماتِحُهُ لا يَصْدُرونَ عَنْهُ بِريٍّ وَ لا يَعُبّونَ بَعْدَهُ في حَسْي.» «به خدا سوگند حوضى برايشان از آب پر سازم كه تنها خود بتوانم آبش را بكشم، از آن سيراب برنگردند و پس از آن ديگر آب ننوشند.»
معنى اين كلام در «حسى» گذشت.
درباره آدم
غافل و
جاهل فرموده:
«وَ خَبَطَ سادِراً ماتِحاً في غَرْبِ هَواهُ كادِحاً سَعْياً لِدُنْياهُ.» «
قدم برداشت (و
زندگی كرد) در
حیرت، آب كشنده در دلو بزرگ هواى نفسش، زحمت كشنده درباره
دنیا.»
درباره
اسلام فرموده است:
«وَ سَقَى مَنْ عَطِشَ مِنْ حِياضِهِ وَ أَتْأَقَ الْحِياضَ بِمَواتِحِهِ.» «آب داد عطشان را از حوضهايشان و پر كرد حوضها را براى آب بردارندگانش.»
منظور كسانى است كه از حوض آب برمىدارند.
درباره
قرآن مجید فرموده:
«وَ بَحْرٌ لا يَنْزِفُهُ الْمُسْتَنْزِفونَ وَ عُيونٌ لا يُنضِبُها الْماتِحونَ.» «دريایى است كه تمام نتواند كرد آب آن را تمام كنندگان و چشمهسارهایى است كه آب گيرندگان آن را ناقص نتوانند نمود.»
پنج مورد از این ماده در «نهجالبلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، سید علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «متح»، ج۲، ص۹۵۹-۹۶۰.