و چنین رجز خواند: یا مَعْشَرَ الْکهُوِل و الشُبّان •اضْرِبُکمْ بالسَّیفِ و الِسّنانِ احمی عن الفتیة و النسوان • وَ عَنْ امامِ الانْسِ و الْجانِ ارْضی بِذاک خِالقْ الرَحْمنِ • سَبْحانَهْ ذُوالْمَلِک الدَیانِ
ای پیران و جوانان با شمشیر و نیزه با شما میجنگم و از دختران و زنان و امام جن و انس حمایت میکنم، با این کار رضایت خالق بخشنده را میجویم، او پاک و منزّه و صاحب پادشاهی و حسابگر است.
بعد از رجز با شمشیر خود بر دشمن یورش برد و سی نفر از سربازان شجاع ابن سعد را کشت و شماری را نیز زخمی کرد در این هنگام عمروبنصبیح صیداوی (صیلاوی) که در کمین وی نشسته بود با نیزه بر او زد و از اسب به زیر افکند، سپاه ابن سعد او را محاصره کرده به شهادت رساندند.