موانع تکدی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تکدی از ریشه «ک د ی» و
در لغت به معنای
صلابت،
حبس و منع و
بخل ورزیدن
آمده است و
در کاربرد عام زبان
عربی و
فارسی به معنای حاجت خواستن از دیگران و به تعبیر دیگر آشکارا گدایی کردن است.
براساس
آیات قرآن، تأمین
نیاز نیازمندان و
عزت نفس از موانع تکدی شمرده شده است.
طبق
آیات قرآن کریم، اگر نیازمندان از طرف
جامعه اسلامی، تأمین نیاز بشوند و از گوشت
قربانی حج نیز، به نیازمندان اعطا شود، مانع بزرگی بر سر راه
تکدی خواهد بود.
تامین نیازمندان از سوی جامعه اسلامی، از موانع تکدی و راهی برای پیشگیری از آن میباشد:
«للفقراء الذین احصروا فی سبیل الله لایستطیعون ضربـا فی الارض یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف تعرفهم بسیمـهم لایسـلون الناس الحافـا وما تنفقوا من
خیر فان الله به علیم؛
(
انفاق شما، مخصوصا باید) برای نیازمندانی باشد که
در راه خدا،
در تنگنا قرار گرفتهاند؛ (و توجه به
آیین خدا، آنها را از وطنهای خویش آواره ساخته؛ و شرکت
در میدان
جهاد، به آنها اجازه نمیدهد تا برای تامین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند؛) نمیتوانند مسافرتی کنند (و سرمایهای به دست آورند؛) و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بی نیاز میپندارند؛ اما آنها را از چهرههایشان میشناسی؛ و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمیخواهند. (این است مشخصات آنها!) و هر چیز خوبی
در راه خدا انفاق کنید،
خداوند از آن آگاه است».
«لیشهدوا منـفع لهم ویذکروا اسم الله فی ایام معلومـت علی ما رزقهم من بهیمة الانعـم فکلوا منها واطعموا البائس الفقیر؛
تا شاهد منافع گوناگون خویش (
در این برنامه حیاتبخش) باشند؛ و
در ایام معینی نام خدا را، بر چهارپایانی که به آنان داده است، (به هنگام
قربانی کردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخورید؛ و بینوای
فقیر را نیز
اطعام نمایید».
اطعام نیازمندان متکدی از گوشت
قربانی در حج، راهی برای جلوگیری از گسترش تکدیگری میباشد:
«والبدن جعلنـها لکم من شعـئر الله لکم فیها
خیر فاذکروا اسم الله علیها صواف فاذا وجبت جنوبها فکلوا منها واطعموا القانع والمعتر کذلک سخرنـها لکم لعلکم تشکرون؛
و شترهای چاق و فربه را (
در مراسم
حج) برای شما از
شعائر الهی قرار دادیم؛
در آنها برای شما
خیر و
برکت است؛ نام خدا را (هنگام
قربانی کردن)
در حالی که به صف ایستادهاند بر آنها ببرید؛ و هنگامی که پهلوهایشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخورید، و مستمندان
قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید! این گونه ما آنها را مسخرتان ساختیم، تا
شکر خدا را بجا آورید».
ظاهر
صیغه امر «فاطعموا...»
وجوب است.
گفتنی است که مرحوم
طبرسی در فرق میان «قانع» و «معتر» براساس یک قول مینویسد: «قانع» به کسی گویند که اگر چیزی به او بدهند
قناعت میکند و راضی و خشنود میشود و اعتراض و ایراد و خشمی ندارد. اما «
معتر» کسی است که به سراغ تو میآید و سؤال و تقاضا میکند و ای بسا آنچه میدهی راضی نشود و اعتراض کند.
عزت نفس، مانع تکدی، با وجود
فقر و ناداری است:
للفقراء الذین احصروا فی سبیل الله لایستطیعون ضربـا فی الارض یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف تعرفهم بسیمـهم لایسـلون الناس الحافـا وما تنفقوا من
خیر فان الله به علیم.
(انفاق شما، مخصوصا باید) برای نیازمندانی باشد که
در راه خدا،
در تنگنا قرار گرفتهاند؛ (و توجه به آیین خدا، آنها را از وطنهای خویش آواره ساخته؛ و شرکت
در میدان جهاد، به آنها اجازه نمیدهد تا برای تامین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند؛) نمیتوانند مسافرتی کنند (و سرمایهای به دست آورند؛) و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بی نیاز میپندارند؛ اما آنها را از چهره هایشان میشناسی؛ و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمیخواهند. (این است مشخصات آنها!) و هر چیز خوبی
در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است».
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «موانع تکدی».