منافقان و امانت خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَفَق، ايجاد سوراخى در
زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ
موش-
پايان يافتن و از بين رفتن.
نفاق عبارت است از داخل شدن در
شرع و
دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر،
اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير
اسلام در درون،
ظاهر و باطن متفاوت داشتن،
دورویی،
ریاکاری.
نفاق هم در
ایمان است، هم
طاعات، هم
معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از
ریا است.
در این مقاله آیات مرتبط با منافقان و امانت خدا معرفی میشوند.
كوتاهى
منافقان، از
اداى تكاليف و حفظ
امانات الهی:
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً.
ما
امانت (
تعهد،
تکلیف،
مسئولیت و
ولایت الهیه) را بر
آسمانها و
زمین و
کوهها عرضه داشتيم آنها از حمل آن ابا كردند و از آن
هراس داشتند، اما
انسان آن را بر دوش كشيد!، او بسيار
ظالم و
جاهل بود (قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود
ستم كرد). هدف اين بود كه مردان و زنان
منافق و مردان و زنان
مشرک (صفوفشان از مؤمنان مشخص گردد و آنها) را
عذاب كند و خدا
رحمت خود را بر مردان و زنان با
ایمان بفرستد
خداوند همواره
غفور و
رحیم است.
آيه ۷۳
سوره مبارکه احزاب در حقيقت بيان علت عرضه اين امانت به انسان است، بيان اين واقعيت است كه افراد انسان بعد از حمل اين
امانت بزرگ الهی به سه گروه تقسيم شدند:
منافقان،
مشرکان و
مؤمنان، مىفرمايد:" هدف اين بوده است كه خداوند، مردان منافق و زنان منافق، و مردان مشرك و زنان مشرك را عذاب كند و كيفر دهد، و نيز خداوند بر مردان با ايمان و زنان با ايمان رحمت فرستد و خداوند همواره غفور و رحيم است" (لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً).
در اينكه" لام" در" ليعذب" از نظر ادبيات عرب، كدام لام است دو احتمال وجود دارد:
نخست اينكه"
لام غایت" است كه براى بيان سرانجام چيزى ذكر مىشود بنا بر اين مفهوم آيه چنين است:" سرانجام حمل اين امانت اين شد كه گروهى راه نفاق بپويند و گروهى راه شرك و به خاطر
خیانت در اين
امانت الهی به عذاب او گرفتار شوند و گروهى اهل ايمان به خاطر
اداى اين امانت و قيام به وظيفه خود در برابر آن، مشمول رحمتش گردند.
ديگر اينكه"
لام علت" است، و جملهاى در تقدير مىباشد، بنا بر اين تفسير آيه چنين است:" هدف از عرض امانت اين بوده كه همه انسانها در بوته
آزمایش قرار گيرند، و هر كس باطن خود را ظاهر كند و بر طبق استحقاق خود
کیفر و
پاداش بيند".
در اينجا به چند نكته بايد توجه داشت:
۱- مقدم داشتن
اهل نفاق، بر مشركان به خاطر آن است كه منافق وانمود مىكند كه امانتدار است در حالى كه
خائن است، ولى مشرك، خيانتش برملا است، لذا منافق استحقاق بيشترى براى عذاب دارد.
۲- مقدم داشتن اين دو گروه بر مؤمنان ممكن است به خاطر اين باشد كه آخر آيه گذشته با" ظلوم" و" جهول" پايان يافت، و
ظلوم و
جهول متناسب با منافق و مشرك است، منافق،" ظالم" است و مشرك" جهول".
۳- كلمه" الله" يك بار در مورد عذاب منافقان و مشركان آمده، يك بار در باره پاداش مؤمنان، اين به خاطر آنست كه دو گروه اول يك
سرنوشت دارند و حساب مؤمنان از آنها جدا است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۲۱۸، برگرفته از مقاله «منافقان و امانت خدا».