ملکه اجتهاد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ملکه استنباط احکام شرعی از منابع آن ها را
ملکه اجتهاد گویند.
ملکه اجتهاد، صفتی نفسانی و دیر زوال است که در اثر فراگیری مقدمات
اجتهاد ، در شخص به وجود آمده و او را بر
استنباط احکام شرعی از منابع آن ها قادر میسازد.
در کتاب «
منتهی الدرایه » آمده است:
«فلا ریب فی توقف
استنباط الاحکام من ادلتها علی ملکة راسخة یقتدر بها علی ارجاع الفروع الی الاصول و هی لا تحصل الا بمعرفة العلوم النظریة التی یتوقف علیها الاستنباط...».
بعضی از
اصولیون، مانند مرحوم «
صاحب قوانین » معتقدند
ملکه اجتهاد، قوهای
قدسی است که بر هر کسی عارض نمیشود و فقط پاکان و
مؤمنین میتوانند به آن دست یابند.
اما برخی دیگر، قدسی بودن آن را باور نداشته و میگویند هر چند منشا هر کمالی
خداوند است، ولی هر کس
مقدمات اجتهاد را فرا گرفت، به
ملکه اجتهاد دست مییابد.
در این که آیا
ملکه اجتهاد، همانند سایر
ملکات است یا با آن ها تفاوت دارد، اختلاف است؛
برخی،
ملکه اجتهاد را مانند سایر ملکات دانسته و میگویند: همان طور که اتصاف شخص به
ملکه شجاعت ، به تمرین و انجام اعمال پرخطر و هولناک نیاز دارد،
اجتهاد نیز به تمرین و
ممارست نیاز دارد و شخص باید در موارد مختلف، به
استنباط حکم اقدام کند تا در اثر تکرار،
ملکه اجتهاد برای او حاصل شود.
اما بعضی دیگر معتقدند اجتهاد، با سایر
ملکات نفسانی تفاوت دارد، و تحقق آن، به عمل و تمرین پی گیر نیاز ندارد، بلکه درست برعکس است؛
یعنی تا زمانی که
ملکه اجتهاد و
قدرت استنباط در کسی نباشد، نمیتواند اجتهاد و
استنباط کند.
پس
استنباط به
ملکه متکی است، نه آن که
ملکه به
استنباط های مکرر متکی باشد.
ممکن است فردی حتی یک
حکم را هم
استنباط نکرده باشد و در عین حال دارای
ملکه و
قدرت استنباط باشد.
صفات نفسانی ، یا به صورت «
ملکه » است و یا به صورت «
حال ». به صفت راسخ در
نفس که زوال آن به ندرت و کندی انجام میشود،
ملکه، و به
کیفیت نفسانی که به سرعت زایل میگردد حال میگویند.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۹۷، برگرفته از مقاله ««ملکه اجتهاد».