معراج نامه (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«
معراج نامه»،
رساله ای است در مورد
معراج پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم که بنا به مشهور شیخ الرئیس،
بو علی سینا آن را به
زبان فارسی، در بیان کیفیت
معراج، تالیف نموده است.
از جمله نکات مشهور و ویژگیهای این
رساله، قول بو علی است در روحانی بودن
معراج که از عقاید شاذ در این زمینه است، زیرا ما
روایات فراوانی در ذیل
آیه اول
سوره اسراء، داریم که تصریح به جسمانی بودن
معراج دارند؛ «سبحان الذی اسر ی بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بار کنا حوله لنر یه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر» «پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک
شب، از
مسجد الحرام به
مسجد الاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساختهایم- برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست.»
لکن بو علی در مقابل همه این روایات مقاومت کرده و به روحانی بودن
معراج قائل شده است و دلیل آن را قابل قبول نبودن صعود و
عروج جسم به
عالم ملکوت میداند.
رساله معراج نامه، در دو بخش جداگانه تالیف گردیده است.
بخش نخست، مقدمه ای است مفصل در باره
عقل و چگونگی معقولات و اینکه
نبوت و
رسالت چه مقامی است. وی اشاره می کند که
انسان از دو بخش
جسم و
جان تشکیل شده است که جسم مرکب جان و رونق جسم به جان می باشد و... تبیین جایگاه عقل و نفس در رابطه آنها با یک دیگر، مواردی است که بو علی در این مقدمه بدان اشاره دارد.
در ادامه
تربیت هفت گانه ای برای انسان مطرح میکند که
طهارت و لطافت در تربیت اول حاصل میشود و در تربیت دوم،
علم نصیب انسان میگردد و در تربیت سوم، طرب و
نشاط. تربیت چهارم، بزرگی و عظمت را به همراه دارد و در تربیت پنجم، قوتهای حیوانی
حجاب میگردند. در تربیت ششم،
زهد و علم و
روح و نیکو عهدی به انسان میرسد و هفتمین تربیت،
عزم درست و رای ثابت را به ارمغان میآورد.
تبیین حقیقت و جایگاه
روح القدس، از جمله مطالبی است که مقدمه بو علی بر
رساله معراج نامه، مشتمل بر آن است. او میگوید: روح القدس، قوتی است الهی که نه جسم است نه
جوهر و نه
عرض، بلکه امری است الهی... این امر الهی را
عقل،
نفس روح قدسی و
شرع،
جبرئیل میخواند.
مؤلف سپس وارد بیان نطق میشود که ماهیتش چیست و چه جایگاهی در اعضای
انسان دارد. در تفاوت بین
نطق و
نبوت، میگوید: نطق، دریافت معنی است و نبوت دریافت حقایق. وی،
رسالت را مشتمل بر نبوت میداند و میگوید: هر
رسولی،
نبی هست ولی الزاما هر نبیای
رسول نیست. وی میگوید: هم چنان که ابتدای هر چیزی نقطه است، ابتدای هر کاری نیز روح القدس میباشد و روح قدسی محیط بر تمام معقولات میباشد، چنان که
آیه شریفه «و هو القاهر فوق عباده»
اشاره بدان دارد.
وی تفاوت عقل و
علم را تنها در اسم میداند و حقیقت آنها را یک چیز میخواند که در واقع دریابنده علم، عقل است و خود دریافتن، علم میباشد. وی، آیه شریفه «نحن اقرب الیه من حبل الورید»
را تاویل به عقل میکند و میگوید: این، اشاره به نزدیکی عقل به انسان دارد. بو علی، در پایان مقدمه، اشارهای به شرف و منزلت علم دارد و میگوید: علم، قوت روح است و در همین راستاست که
پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرماید: «قلیل العلم خیر من کثیر العمل»
یا «نیة المومن خیر من عمله»
وی، سر تالیف این
رساله را گشودن رمز
معراج میداند و وارد بیان
معراج میگردد.
اولین چیزی که در باب
معراج مطرح میشود، این است که مقدار
عروجی که در توان عقل است، هرگز در توان
جسم نیست. ابن سینا، بیان چنین حقایقی را برای نااهلان به شدت منع میکند و در این باره به روایاتی استناد مینماید، همچون: «لا تطرحوا الجواهر تحت اقدام الخنازیر» و..
شیخ الرئیس، بعد از این بیانات، وارد بیان قصه
معراج از زبان خود پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میشود و توضیحات و تاویلاتی را در کنار جملات
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بیان میکند. واقعه
معراج، از آن جا آغاز میشود که حضرت، شبی در منزلش، در حالتی بین
خواب و بیداری بود که
جبرئیل با هیئتی بسیار زیبا و چشم نواز بر حضرت وارد شد و از ایشان خواست تا به همراه وی راه بیفتد تا در طی مسیری عقلانی، برخی از اشکالات و ابهامات، از نظر پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم زدوده گردد. وی، از زبان پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که به همراه جبرئیل روان شدم و این را تاویل میکند به اینکه از
عالم محسوسات برآمدم و به مدد
عقل غریزی بر اثر
فیض قدسی روان شدم. بو علی،
براق را که حضرت فرموده: «از
خر بزرگ تر و از
اسب کوچک تر بود» به عقل انسانی و عقل اول تاویل میکند و میگوید: از عقل انسانی بزرگ تر و از عقل اول کوچک تر بود. این جمله حضرت را که «وقتی خواستم سوار شوم، سرکشی کرد و جبرئیل یاری داد» تاویل میکند به اینکه چون در عالم جسمانی بود، مانع شد از اینکه سوارش شوم، فلذا قوت قدسی مرا یاری داد... ابن سینا، در تاویل سه قدحی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به آنها اشاره دارد که «در بدو ورودم به مسجد الاقصی، به من تعارف گردید که یکی قدح
شراب بود، دیگری
آب و سومی
شیر و من خواستم
قدح شراب را بگیرم، جبرئیل مانع شد و گفت قدح شیر را بگیر و بنوش»، میگوید: منظور از این سه قدح نورهای
روح حیوانی،
روح طبیعی و
روح ناطقه میباشند که شراب، به منزله روح حیوانی و آب، به منزله روح طبیعی و شیر، به منزله روح ناطقه میباشد. این فرمایش پیامبر صلیالله علیهوآله وسلّم را که «سپس وارد مسجد شدم و با صدای
مؤذن به
نماز ایستادم و جمیع
ملائکه و
انبیاء در پشت سر من به
جماعت ایستادند»، تاویل میکند به اینکه چون از مطالعه تامل حیوانی و طبیعی فارغ گشتم، به دماغ رسیدم. از دیگر مسائلی که در این باب مطرح شده است میتوان به فرشتگانی که حضرت با آنها ملاقات کرده و مباحثی بینشان رد و بدل شده و هم چنین
سدرة المنتهی و... اشاره کرد. در نهایت اشارهای دوباره، به مخفی کردن این مسائل از نااهلان میکند و
رساله را به پایان میرساند.
این
رساله، توسط آقای بهمن کریمی، تصحیح و مقدمه نویسی شده است.
نرم افزار حکیم بوعلی سینا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.